نقد ادبی، حلقه مکمل نظریه ادبی است. نظریه ادبی اصول موضوعه نقد ادبی را فراهم ساخته و اسالیب نقد را توجیه مینماید. با این وجود، تاریخ ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی، همواره داستان را مقدم بر نقد و آن را نیز مقدم بر نظریه ادبی قرار داده است. اکنون با دسترس بودن آثار برآمده از متن و جریان انقلاب اسلامی میتوان با روش عقلی استدلالی و مبتنی بر رویکردهای مشخص در حکمت و فلسفه اسلامی، به مطالعه مصداقی این آثار همت گمارد. این امر قادر است حوزه مطالعات مضاف را به ادبیات داستانی نوآور اسلامی بازنماید و لوازم پرسشهای نظری بنیادین در نظریه ادبی انقلاب اسلامی را تامین نماید. پرسشهایی که نه از دانش نظریه ادبی رایج در غرب برآمده و نه نظریه ادبی در غرب پاسخ درخوری بدان داده است. بلکه منحصراً مقومات، غایات، مبانی و مناشی ادبیات انقلاب اسلامی بارور شده پس از انقلاب اسلامی را جستوجو میکند.