فصلنامه علمی پژوهشی” قبسات ” شماره هفتاد و نه ویژه بهار سال ۱۳۹۵

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، فصلنامه علمی پژوهشی قبسات در حوزه فلسفه دین و کلام جدید، شماره ۷۹ منتشر شد.

فصلنامه قبسات با صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سر دبیری آقای دکتر محمد محمدرضایی و با همکاری قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه منتشر می شود.

در این شماره از مجله قبسات مقالاتی به شرح زیر می خوانیم؛ چکیده مقالات این شماره جهت اطلاع بیشتر خوانندگان ارائه می شود:

 

تعالی صرف واجب ‌الوجود و مسئلۀ نیایش با خدای غیرشخص­ وار در آثار ابن ‌سینا / سیده زهرا حسینی، عبدالرسول کشفی، احد فرامرز قراملکی

چکیده:

خداوند در آثار ابن ‌سینا به مثابة وجودی کاملاً متفاوت و دیگر حضور می ­یابد و وی در مباحث فلسفی خویش، از واجب‌ الوجود به عنوان خدا، تصویری ارائه می­کند که نه‌ تنها به لحاظ وجودی، متعالی صرف و متباین نسبت به ماسواست؛ بلکه حتی دامنۀ این تعالی تا حوزۀ ذهن و معرفت انسان نیز ادامه می ­یابد. از سوی دیگر، مباحث وی دربارۀ نیایش در آثار گوناگون او، در نگاه نخست ممکن است بیانگر ناسازگاری یا دست­کم چندگانگی دربارۀ تصور بوعلی از خدا باشد. اما ابن ‌سینا که به اشکال نیایش با خدای غیرشخص ­وار واقف است، به‌ صراحت، سخن گفتن به معنای عرفی را با واجب ‌الوجود متعال محال می ­داند؛ ازاین‌رو به جای تغییر تصویر خدا، به مفهوم ­سازی دیگری از نیایش می ­پردازد و تعریفی فلسفی از آن ارائه می­دهد. حقیقت نیایش در نگاه وی، یک گفتگوی صرف نیست؛ بلکه گونه­ ای تحول وجودی است که در معرفت و عشق ریشه دارد. وی این امر را با تمایز نهادن میان دو بعد ظاهری که وی با رویکری تشریعی بیان می‌ کند و بعد حقیقی که با نگاه فلسفی وی پیوند دارد و تحویل نیایش به مفهوم عشق توضیح می­دهد. مفهوم­ سازی ابن‌سینا از عشق الهی نیز، هم با تصور وی از خدای غیر‌متشخص و هم با تعریف نیایش سازگاری کامل دارد.

 

خوانش ملاصدرا از برهان حدوث متکلمان/ عبدالله نصری، مهدی سعادتمند

چکیده:

برهان حدوث متکلمان در اثبات وجود خدا مبتنی بر حدوث عالم (ماسوی الله) و درنتیجه وابستگی آن به مبدئی قدیم است. بدین‌ گونه که مناط نیاز معلول به علت را حدوث آن قرار می ‌دهند. اما حکما مناط نیاز به علت را امکان ماهوی و ملاصدرا آن را امکان فقری می‌دانند. در اندیشۀ صدرایی بر برهان حدوث، دو اشکال اساسی وارد است؛ اشکال اول، مبنایی است و بر دخالت دادن حدوث به عنوان مناط نیاز به علت وارد شده و اشکال دوم بر بنای استدلال اینکه حدوث عالم در سطح عوارض و اوصاف بیرونی آن است و متکلمین از سرایت آن به جوهر عالم ناتوان‌ اند. ملاصدرا می‌کوشد به‌ واسطۀ حرکت جوهری به ‌نوعی حدوث را متوجه جوهر عالم بداند و برهان را تصحیح کند. این تکاپو گرچه قالب برهان حدوث را حفظ می‌کند؛ ولی محتوای آن را تغییر کلی می‌دهد و بیشتر به سمت برهان حرکت نزدیک می‌ کند.

 

برهان نظم در نظر دو فیلسوف معاصر (استاد مطهری، استاد جوادی آملی)/سیدمحمد حکاک

چکیده:

عمومی‌ ترین و به اعتباری مؤثرترین برهان در خداشناسی، برهان نظم است. این برهان به علت عمومی بودن،یعنی گستردگی حوزۀ اقامه‌کنندگان و مخاطبان برهان تا حد تقریباً عموم آدمیان، مورد بی‌ دقتی‌ هایی در تقریر و فهم و مدعای آن واقع ‌شده است؛ تا آنجا که شبهه ‌هایی نابجا بر آن وارد کرده ‌اند. استاد مطهری و استاد جوادی آملی دو فیلسوف متکلم و متکلم فیلسوف هستند که دربارة این برهان بحث کرده‌ اند. در بحث استاد مطهری به شبهه ‌های نابجای دیوید هیوم فیلسوف انگلیسی توجه ویژه شده بحث کرده ‌اند.

تحلیل و نقد دیدگاه سلفیه در ارزش معرفت ‌شناختی عقل در حوزة معرفت دینی/علی اله ‌بداشتی، امیرحسین میرزا‌ ابوالحسنی

چکیده:

جریان فکری سلفی­ گری را می­توان از منظرهای گوناگون و متفاوتی تحلیل و بررسی کرد و پیش ­فرض­های اتخاذشده در این تحلیل در ساختار نهایی تحقیق مؤثر است. سلفیه با اتخاذ موضع حس‌گرایی در هستی ‌شناسی، نقل‌گرایی مبتنی بر ظاهر در بحث معرفت ‌شناسی و روش‌ شناسی و مرجع قرار دادن فهم، قول و فعل سلف از یک سو و ناکارآمد جلوه دادن عقل و احکام و تأملات عقلی از سوی دیگر در حوزۀ معرفت دینی، به دام چنان مهجوریتی گرفتار آمده‌اند که در برخی موارد اظهارات آنان در تناقض با همان نقلی است که داعیۀ پایبندی به آن را دارند. در این نوشتـار، ضمن مرور مبانی سلفی ­گـری و بررسی رویـکرد این جریـان فکـری در بحث هستی­ شناسی، معرفت ­شناسی و روش ‌شناسی، محصول این رویکرد که اسلام‌ گرایی عقل ­ستیز و ظاهرگراست، تبیین و ارزش معرفت ‌شناختی عقل و کارکرد آن در حوزۀ معرفت دینی از دیدگاه این فرقه، تحلیل و نقد می ­شود.

 

صدرالمتألهین و ذاتمندی انسان/ محمدتقی سهرابی ‌فر

چکیده:

آیا انسان ­ها ماهیتی ثابت و مشترک دارند یا اینکه هر کدام از آنها از ابتدا یا در ادامۀ زندگی، ماهیتی متفاوت می ‌یابند؟ مقالۀ حاضر، پاسخ این پرسش را در میان آرای صدرالمتألهین جستجو می­کند. در حکمت متعالیه، انسان ­ها افزون بر برخی تفاوت ‌های پیشینی، در ادامۀ زندگی، تفاوت ­های اساسیِ پسینی می ­یابند و ماهیت ‌های متفاوت از هم رقم می ­زنند؛ ولی این امر، منافاتی با اشتراکاتِ ذاتیِ بالقوه و بالفعل آنها ندارد. ازجمله مشترکاتِ ذاتیِ انسان­ ها، فطرت توحیدی است و همۀ انسان­ ها با وجود تفاوت­هایِ گاه جدی، از فطرت توحیدی برخوردارند. در همین راستا می­توان آموزه­ ها و توصیه­های فرازمانی و فرامکانی داشت.

 

 نقد دیدگاه فلاسفه در مورد انواع حدوث عالم/ حسین عشاقی

چکیده:

در فلسفه‌ های رایج برای حدوث عالم، انواعی بیان شده و عالم را به ‌اجمال به انواعی از حدوث، حادث دانسته ‌اند؛ مانند «حدوث ذاتی»، «حدوث زمانی»، «حدوث تجددی» و «حدوث دهری». در مقالة پیش رو به نقد دیدگاه‌ های فلاسفه در مورد انواع حدوث عالم می‌ پردازیم و روشن می‌ کنیم هیچ ‌یک از این حدوث ‌ها در نظام کثرت وجود و انقسام موجود به حادث و قدیم پذیرفتنی نیست؛ بلکه باید حدوث عالم را بر اساس نظام کثرت ظهورات، طرح و اثبات کرد.

 

چیستی عرفان وحیانی و شاخصه ‌های آن (با تأکید بر دو شاخص توحید و موحد در عرفان نظری)/ محمدجواد رودگر

چکیده:

یکی از مسائل بسیار ضروری در ساحت معارف عرفانی و معالم شهودی، این است که آیا منابع وحیانی (وحی قرآنی ـ بیانی) ظرفیت تولید عرفانی که در آسمان ریشه دارد و به ‌طور مستقیم و مستقل از کتاب و سنت استنباط و اصطیاد شود را داراست؟ به بیان دیگر آیا می ‌توان با روش اجتهادی، معارف باطنی و انفسی را از متون دینی اکتشاف کرد تا به‌ تدریج دانش عرفان وحیانی تولید شود؟ پرسش یادشده با عنایت به عرفان مصطلح موجود که برساختۀ شهود عارفان در مقام عین‌ الیقین و حق ‌الیقین است و درون‌مایه‌ های دینی دارد و مستظهر به آیات، احادیث و ادعیه است و درعین‌ حال موافقان و مخالفان و حتی معاندانی دارد، از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار است. ناگفته نماند که عرفان وحیانی یا اهل‌بیتی، عرفانی است که با منطق اجتهادی از نصوص دینی یا متن کتاب و سنت، درک و دریافت یا کشف و تولید می ‌شود؛ یعنی عرفانی برخاسته و برساخته از کشف تام محمدی که کارکردهای معرفتی ـ معنویتی گسترده ‌ای در حوزه‌ ها و عرصه‌ های گوناگون دارد و یکی از منابع تکوین و تکامل تمدن نوین اسلامی است. نوشتار حاضر در صدد پاسخ به پرسش بنیادین یادشده بر مدار فرضیۀ «کتاب و سنت منبع غنیم و قویم عرفان (نظری) با شاخصه ‌های محکم و متقن هستند» شکل و شاکله یافت.

 

تجلی متنی خدا در قرآن/سید محمدحسن جواهری

چکیده:

به تصریح روایات، خدا در قرآن تجلی یافته است. این تجلی می ‌تواند به دو صورت متنی و روحانی باشد. تجلی روحانی در ابعاد گوناگون، به مقاله ‌هایی دیگر با محوریت «اعجاز تأثیری» موکول است و این مقال، تنها تجلی متنی را دنبال می‌کند. تجلی خدا در متن با نشانه‌ هایی در آن همراه است که از طریق شناخت نشانه‌ ها می ‌توان بدان راه جست. برخی این فرایند را انتساب متن به خدا و به‌اختصار «نظریۀ انتساب» نام نهاده‌ اند.نظریه ‌پرداز مورد بحث در این مقال، اعجاز قرآن را به نشانه‌ های متنی خدا مربوط دانسته و در مسیر تبیین و تثبیت دیدگاه خویش شبهه ‌هایی بر نظریۀ مشهور که اعجاز قرآن را به فرابشری بودن متن قرآن از جهت بیان و محتوا نسبت می ‌دهد، وارد کرده و نظریۀ خویش را تنها راه پاسخگویی به آنها دانسته است؛ ازاین ‌رو نگارنده در این مقاله ـ ضمن واکاوی این نظریه بر اساس نوشته‌ های نظریه‌ پرداز ـ اشکالات آن را آشکار کرده و به شبهه ‌های وی پاسخ داده است. درضمن نگارنده کوشیده صورتی از نظریۀ یاد‌شده ـ یا تجلی متنی خدا در قرآن ـ را که درست و حقیقت می‌داند، با تبیین مناسب‌ تری ارائه کند.

 

علاقمندان می توانند جهت تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به سایت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نشانی  http://poiict.irمراجعه کنند.