امام حسین ‌علیه‌السلام شخصیت اسطوره‌ای

حجت‌الاسلام دکتر قاسم ترخان مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه در یادداشتی که در اختیار سایت ایبنا قرار داده است به این سوال پاسخ داد که آیا بررسی زندگی بزرگان دین به‌ویژه امام حسین(ع) با دیدگاه اسطوره‌ای صحیح است یا خیر

در تاریخ آمده است: در آن روز که ابراهیم از دنیا رفت، خورشید گرفت و مردم مدینه گفتند: خورشید برای مرگ ابراهیم گرفته است! رسول خدا (ص) برای رفع این اشتباه و خرافه به منبر رفت و فرمود: ای مردم همانا خورشید و ماه دو نشانه از نشانه‌های قدرت حق‌تعالی هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و برای مرگ و حیات کسی نمی‌گیرند و هر زمان دیدید که آن دو یا یکی از آن‌ها گرفت، نماز بگزارید.

پس چرا گفته می‌شود که در شهادت امام حسین علیه‌السلام آسمان گریه کرد؟ آیا بیان این‌گونه مسائل، تحلیل شهادت، زندگی و شخصیت آن امام از دیدگاه اسطوره‌ای نیست؟ به عبارت دیگر آیا بررسی زندگی بزرگان دین به‌ویژه امام حسین علیه‌السلام با دیدگاه اسطوره‌ای صحیح است؟ آیا استناد دادن کارهایی مانند این‌که این بزرگان یک تنه حریف لشکری بودند، اسطوره‌پردازی محسوب نمی‌شود؟

«اسطوره» در لغت به معنای «افسانه» است و «افسانه» یعنی بیان اموری که واقعیت ندارد. بدیهی است که نباید با این دیدگاه به تحلیل زندگی و شخصیت بزرگان دین پرداخت و درباره شخصیت آنان غلو کرد، اما باید توجه داشت که غلو را باید فهمید و نباید به بهانه غلو و افسانه بودن، مقامات واقعی بزرگان دین را نادیده گرفت.

ائمه علیهم‌السلام در اثر عبادت و اطاعت خداوند متعال، به توانایی‌ها، قابلیت‌ها و مقامات بی‌مانندی رسیده و از ولایت کلیه الهیه بهره‌مند بودند و به واسطه ولایت تکوینی خود، قدرت تصرف در عالم را داشتند. آنان از نظر توانمندی، ویژگی‌ها و صفات، مثال خدا بودند و چنین تحلیلی، بیان امور غیر واقعی نیست.

بله آنان این همه را با اذن الهی و در ظل و سایه عنایت او دارا بودند، آنان همان‌گونه که در ذات خود محتاج خداوند هستند، در صفات خود نیز محتاج اویند و از خود استقلالی ندارند و توجه به همین نکته است که ما را از غلو دور می‌کند.

از آموزه‌های دینی استفاده می‌شود که عوامل غیرطبیعی در حوادث طبیعی اثر گذارند. نماز باران، دعا، ایمان و تقوا و … از جمله این عوامل‌اند. همچنین وجود مبارک پیامبر (ص)  و استغفار دو سبب برای امان از عذاب الهی محسوب می‌گردند.

در روایات آمده است که خالی ماندن زمین از امام معصوم علیه‌السلام، موجب واژگونی‌اش خواهد شد. پس تأثیر موت و حیات انسان کامل در پدیده‌های طبیعی، از باب ولایت کلیه‌ای که دارد غیرقابل انکار است، براین اساس؛ پذیرش روایاتی که بیان می‌کنند، با شهادت امام حسین علیه‌السلام همه مخلوقات متأثر شده‌اند و اجنه نوحه سر دادند و پرندگان آسمان گریه کردند و بعد از شهادت آن حضرت آفتاب به رنگ سرخ طلوع و غروب کرد و آسمان و زمین بر مصیبت آن حضرت گریه کردند، نمی‌تواند استبعادی داشته باشد.

این‌که چرا پیامبر (ص) در داستان ابراهیم آن‌گونه فرمود، باید گفت: اولاً: فضا و شرایطی که در آن فضا پیامبر (ص) سخن می‌گفت، آلوده به خرافات و جهالت بوده است و آن‌ حضرت مراعات این فضا و شرایط را کرده است؛ ثانیاً: مخاطبانِ آن هنگام پیامبر (ص) کسانی نبوده‌اند که پیامبر (ص) بتواند در همان مجلس مطالب دقیق فلسفی را برای آنان تبیین کند؛ یعنی آنان از چنین ظرفیتی برخوردار نبودند که پیامبر (ص) بتواند در همان‌جا تأثیرگذاری عوامل غیرطبیعی در پدیده‌های طبیعی را تبیین نماید.

این مطلب باید به مرور بیان می‌گردید و کلام‌های بعدی به مثابه قرینه منفصلی می‌شد که اطلاق و عموم کلام پیامبر(ص) را قید و تخصیص می‌زد. بر این اساس؛ مراد جدی پیامبر خدا (ص) این است که خورشید و ماه دو نشانه از نشانه‌های قدرت حق‌تعالی هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و برای مرگ و حیات کسی نمی‌گیرند، مگر این‌که آن شخص دارای ولایت کلیه الهیه باشد.