کار ویژه‌های نظام سیاسی اسلام از منظر نواندیش دینی علامه طباطبایی(ره)

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با سی‌و هفتمین سالگرد ارتحال مفسر کبیر قرآن کریم، حضرت آیت‌الله علامه محمد حسین طباطبایی(ره) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با مشارکت نهادهای علمی و فرهنگی کشور اقدام به برگزاری مجموعه همایش‌هایی با محوریت معظم‌له نموده است، ۲۱ آبان ماه همایش “یادمان علامه طباطبایی؛ علوم انسانی اسلامی” در تالار کتابخانه مرکزی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) تهران برگزار شد، در این بخش چکیده سخنان دکتر مسعود پورفرد عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه، از سخنرانان این همایش، با موضوع “کار ویژه های نظام سیاسی اسلام از منظر نواندیش دینی علامه طباطبایی(ره)” از منظرتان خواهد گذشت:

کارویژه یا کارکرد، اثر یا پیامدی است که یک پدیده در ثبات، بقاء و انسجام نظام سیاسی دارد. درتحلیل کارکرد به سه مفهوم عمده توجه می شود؛ نخست، نهاد رهبری و مرکز تصمیم گیری نظام سیاسی که به مثابه عالی ترین مرکز تصمیم گیری عمل می‌کند؛ دوم، دامنه و قلمرو قدرت که یا محدود به حوزه عمومی است یا چنان گسترده است که حوزه خصوصی را هم شامل میشود، و سوم شیوه وجهت جریان قدرت در نظام سیاسی است، در این باره، سه امر اساسی مورد توجه است. نخست نهاد رهبری و مرکز تصمیم گیری است که از نظر علامه حاکم در امور داخلی و خارجی تصمیم گیری نهایی با اوست ولی شور و مشورت با مردم قبل از تصمیم گیری جنبه الزام آوری دارد ، دوم دامنه قدرت است که در دولت اسلامی فقط محدود به حوزه عمومی است. و سوم شیوه و نوع جریان قدرت در نظام سیاسی است که از پایین به بالا است. هر سه این امور اساسی در اندیشه سیاسی علامه طباطبایی مطرح و نظریه ایشان در مورد کار ویژه های نظام سیاسی اسلام، تحلیل و تبیین قرار خواهد گرفت.

۱) نهاد رهبری و مرکز تصمیم گیری
منظور از مرکز تصمیم گیری در بحث کارویژه های نظام سیاسی بررسی این نکته است که از نظر علامه در نظام سیاسی اسلام چه افراد یا نهادهایی مسائل و راه حلهای سیاسی جامعه را تحلیل می کنند ، تشخیص می دهند و تصمیم های لازم الاجرا اتخاذ می کنند. در بررسی دیدگاه علامه آنها را به دو دوره کاملاً متمایز تقسیم می کنیم: الف) دوره حضور معصوم در جامعه ب) دوره غیبت معصوم.
از نظر علامه در زمان حضور پیامبر (ص) و امامان معصوم مردم نقشی در انتخاب حاکم و نهاد رهبری ندارند در اندیشه سیاسی علامه، مشارکت مردم در حکومت دینی پیامبر (ص) و امامان معصوم درخصوص تصمیم گیری های حکومتی راجع به اداره جامعه چگونه نقشی است؟ علامه در این باب یک ملاک کلی ارائه می دهد و روشن می کند در مورد احکام الهی هیچگاه مورد مشورت قرار نمی گیرد. (همان،ج ۴،ص ۱۹۱) بلکه جایی که مورد مشورت قرار می گیرد امور عامه است. از قبیل احکام مالی، انتظامی و نظامی مربوط به دفاع و نیز احکام راجع به طریق آسان تر کردن ارتباطات و مواصلات و اداره شهر و امثال اینها،
علامه بر این باور است که احکام و مقرراتی که در اجتماع اسلامی اجرا می شود دو قسم هستند: یک قسم احکام ثابت که غیرقابل تغییرنددر اینها هیچگونه شور و مشاورتی راه ندارد. اما نوع دوم همان احکام متغیر هستند که با مراعات صلاح حال جامعه و پس از مشورت با عموم مسلمانان می گرفتند و تصمیم گیری بعد از مشورت با خود رسول الله(ص) بود.

ب) دوران غیبت
اما بعد از غیبت امام عصر (عج) امر حکومت اسلامی و انتخاب حاکم اسلامی به دست خود مردم مسلمان واگذار شده است
علامه برای برپایی حکومت و انتخاب حاکم در زمان غیبت حق ویژه ای برای طایفه خاصی قائل نیستند و برای همین سخنی از نصب ولی فقیه، نیابت امام و نصب عام سخنی به میان نمی آورند بلکه این امر را منوط به جامعه اسلامی می دانند.
بهرحال اگر بخواهیم نظریه علامه را درخصوص نهاد رهبری و مرکز تصمیم گیری بطور خلاصه بازنویسی کنیم باید بگوییم علامه معتقد به ماهیت جمعی قدرت است و قدرت ماهیت فردی یا هیئتی خاص ندارد و دوم اینکه در زمان غیبت، نقش مردم در مقبولیت بخشی به نظام سیاسی و انتخاب حاکم، نقش محوری می باشد در این خصوص علامه معتقد به ایده ملک اجتماعی یا قدرت اجتماعی سیاسی برآمده از اجتماع و مردم است که لاجرم باید به خواست و اراده آنان نیز اعمال گردد
پیامد دیگر ایده ملک اجتماعی و تعلق قدرت سیاسی به اجتماع مردم، مشارکت سیاسی مردم است که نماد آن مسأله شورا می باشد. بنابراین حکومت باید براساس شورا و عقلانیت جمعی، جامعه را اداره کند البته علامه نحوه و طرز مشارکت برای تصمیم سازی در زمان حضور و غیبت را روشن ننموده است.
۲) دامنه قدرت
منظور از دامنه قدرت در اندیشه سیاسی علامه بررسی این نکته است که آیا گستره قدرت دولت در نظام سیاسی اسلامی محدود به حوزه عمومی است یا قلمروهایی از زندگی خصوصی افراد را نیز در بر می گیرد؟
علامه دامنه قدرت دولت در نظریه دولت اسلامی را در دوره حضور معصوم محدود به حوزه عمومی نمی داند بلکه احکام حوزه خصوصی را هم شامل می شودکه البته دامنه قدرت در حوزه خصوصی مربوط به جاهایی است که مصلحت عمومی اجتماع را در بر داشته باشد. ولی در دوران غیبت فقط محدود به حوزه عمومی است.
۳) جریان قدرت
منظور از جریان قدرت یا روابط قدرت چگونگی گذر اطلاعات، قدرت، تصمیمات، امر و نهی ها، فرمان ها و دستورات از شبکه های مختلف نظام سیاسی می باشد. حاکمیت از بالا به پایین است یا از پایین به بالا؟

الف ) دوران حضور معصوم
ما در بحث های گذشته ولایت و حاکمیت پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم و ضرورت اطاعت از آنان را مورد بررسی قرار ‌دادیم و اثبات نمودیم که ایشان از مشروعیت الهی برخوردارند

ب ) دوران غیبت
در این دوره دیگر جنبه اطاعت پذیری مردم مطرح نیست بلکه صحبت از حاکمیت مردم است و حاکم اسلامی باید در تمامی امور عامه مردم را طرف شور و مشورت قرار دهد وسپس با صلاح جامعه تصمیم گیری نماید در دوران غیبت جریان قدرت دو سویه است.
نکته بسیار مهم این است که ما مدّعی این نیستیم که علامه، طرفدار دموکراسی اسلامی یا مردم سالاری دینی بوده است، بلکه مدعا این است که علی رغم تصریحاتی که علامه در نفی دموکراسی دارند، تحلیل فلسفی علامه از اجتماع و حکومت، نشان می دهد که مبانی فلسفی و نظری مردم سالاری در تحلیل فلسفی ایشان وجود دارد.