اسلامی سازی علوم انسانی از اساسی ترین اصول برای بازمهندسی مبتنی بر مبنای قرآن است

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، انقلاب اسلامی ایران درحالی قدم به دهه‌ پنجم حیات خود نهاده که اگرچه دشمنان مستکبرش گمان‌های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند. در چنین نقطه‌ عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیه‌ی گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه‌ی گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.

بیانیه‌ «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد. این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) هست» نزدیک خواهد کرد.

با توجه به اهمیت موضوع، خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام والمسلمین «محمد عابدی» عضو هیأت علمی گروه قرآن‌پژوهی پژوهشگاه گفتگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:

 

  • سبک زندگی حیات طیبه مد نظر قرآن چه ویژگی ها و مولفه هایی دارد؟

باید دید درستی از مسئله سبک زندگی داشته باشیم. سبک زندگی مجموعه رفتارها و الگوهای کنشی متناسب با ابعاد ارزشی و معنایی می باشد، به عبارتی اگر چرخه یا مثلثی را در نظر بگیریم، رفتار، ارزش و مبنا را داریم که مبنا مجموعه ای از هست ها است. هست هایی درباره خداشناسی، هستی شناسی و انسان شناسی به این مبنا گفته می شود و بر اساس آنها به ارزش ها و بایدها می رسیم. وقتی خدا خالق است، رب است و با ربوبیت قانون گذاری می کند باید به قوانین الهی احترام قایل شویم. باید به بعد روحی انسان هم در زندگی اهمیت دهیم؛ بنابراین مبناها برای ما ارزش ها و بایدها را شامل می شود و مجموعه رفتارها و الگوها چگونه زندگی کردن را به ما می آموزد.

سبک زندگی قرآنی آن گروه از رفتارها و الگوهای کنشی که از ارزش هایی تولید شده اند که مبنای آن قرآن است. اگر بایدی را در نظر بگیریم شیوه سبک زندگی استخراج می شود. درباره خدا و هستی از لحاظ مبناها قبول کرده ایم که خدایی است که وجود دارد و نگاه ابزاری به جهان داریم و دارای هدف است، خدایی که خالق و حکیم است و جهانی که خلق کرده که هدف دارد و باید به این هدف برسیم و بر مبنای آن ارزش هایی تولید می کنیم.

در مسئله قدرت و حکومت باید ساحت کسب قدرت، حفظ قدرت، توسعه قدرت و کاربرد قدرت در سطح جامعه به کار گرفته شود و مبناها و مسئله قدرت ارزش هایی برای شما تولید می کنند که باید مبنای قرآنی داشته باشد. سبک زندگی قرآنی سبک حکمرانی قرآنی می شود. شهروندی قرآنی، خانواده قرآنی و معاملاتی که انجام می دهیم و هر بخشی از زندگی شهروندی که دارید سبک زندگی قرآنی به خود می گیرد. سبک زندگی در قرآن چطور معنا می یابد؟ از زندگی سبک قرآنی حیات طیبه تاکید دارد بر مباحث ساختار زندگی بشر در رابطه با خود و مردم اگر طیب و پاک باشد یعنی از هرگونه آلودگی به جز خدا بری باشد. سبک زندگی حیات طیبه از منظر قرآن یعنی ساختار زندگی تان در هر کدام از مراحل تعاملات فردی و اجتماعی مبتنی بر این باشد که آیا خدا از شما راضی است یا نه؟

 

  • سبک زندگی قرآنی چه مولفه هایی دارد؟ نمونه هایی از سبک های زندگی قرآنی را توضیح دهید.

سبک زندگی قرآنی، اهل بیت (ع) را تطهیر می کند و دارای طهارت می داند. ناپاکی و ناخالصی غیر خداست و اگر طبق مبنا قبول کردید که خدا حاکم است و خدا باید حکومت کند، سبک زندگی قرآنی می شود. اگر بر اساس خواست های فامیلی، تعصبات مختلف زندگی را اداره کنیم در حوزه های مالی، اقتصادی، سیاسی، ملی و بین المللی دچار مشکل خواهیم شد؛ بنابراین ساختار و روابط باید الهی باشد چرا که ساختار زندگی باید متناسب با هدف زندگی باشد و هدف زندگی انسان قرآنی، حب و نزدیکی به خدا است. زندگی سردار سلیمانی یکی از نمونه های زندگی سبک قرآنی در عصر حاضر است. ایشان برای خدا زندگی کردند و در راه خدا به شهادت رسیدند. همچنین زندگی حضرت امیرالمومنین و امام حسین (ع) نیز نمونه ای از سبک زندگی قرآنی است به طوری که امام حسین (ع) برای خدا به اسارت زن و فرزند راضی شدند و خودشان نیز در راه خدا به شهادت رسیدند.

 

  • درخصوص مولفه های اثباتی و نفی ای سبک زندگی توضیح دهید؟

در این خصوص باید بگویم که مولفه های سبک زندگی به دو قسمت اثباتی و نفی تقسیم می شود. مجموعه آنچه که نباید باشد از مولفه های اثباتی استخراج می شود. زندگی به سبک قرآنی باید بر مدار حفظ کرامت انسان باشد یعنی به خاطر این باشد که به انسان کرامت ببخشد؛ بنابراین خداوند عالم آفرینش را خلق کرده است تا انسان به مقام قرب نزد خداوند برسد. حفظ کرامت انسان اولین مولفه در حکومت اسلامی است و اگر هر حکومت، حاکمیت، خانواده و هر مناسبت اجتماعی کرامت انسانی را لکه دار کرد از سبک زندگی اسلامی دور شده است. جامعه ای که انسان ها در آن خوار باشند، جامعه ای است که از سبک زندگی اسلامی دور شده است. باید بدانیم؛ ملاک کرامت و خواری و ذلت چیست؟ آیا این زندگی در مسیر الهی قرار گرفته است یا نه؟

 

  • حکومت قرآنی و الهی چه ویژگی هایی دارد؟

در راستای کرامت انسانی، عدالت اجتماعی قرار دارد و اسلام و قرآن به موضوع عدالت اجتماعی تاکید دارند. اقتصادهای غربی فارغ از عدالت اجتماعی هستند چرا که میلیون ها انسان فدا می شوند و به خواری و ضلالت می رسند تا یک درصد به سعادت برسند اما توسعه گرایی اسلامی و قرآنی می گوید رشد به هر قیمتی نداریم؛ اینکه رشد اقتصادی به هر قیمتی رخ دهد با توسعه گرایی اسلامی و قرآنی منافات دارد. در اسلام رشد و توسعه ای ملاک است که بر مدار کرامت انسان شکل بگیرد. کرامت انسان، عدالت اجتماعی، رشدگرایی، عدالت گرایی و حفظ عدالت از مولفه های سبک زندگی قرآنی است. همانطور که می دانیم خداوند پیامبرانی را فرستاده است تا شرایطی فراهم کنند که مردم در میزان و معاملات اقتصادی خود عدالت را رعایت کنند و عدالت و قسط را به پا دارند. هر جامعه ای که از عدالت فاصله بگیرد از عدالت اجتماعی و سبک زندگی قرآنی فاصله گرفته است.

در خصوص حکومت، سبک حکومت اسلامی و قرآنی حکومتی است که کریمه و رشد دهنده، هادی، عادل و عدالت گستر باشد و عدالت اجتماعی پرور باشد. اگر عدالت اجتماعی به دغدغه حکومت تبدیل شد، آن حکومت به سبک زندگی قرآنی نزدیک است.

 

  • طلاب و مدارس علمیه در ترویج سبک زندگی قرآنی چگونه می توانند نقش آفرین باشند؟

در دو حوزه نظری و عملی، مدارس علمیه می توانند نقش داشته باشند. کارگزاران، قوه قضاییه، قوای مجریه و هر کس که در سرنوشت مردم موثر هستند، نخبگان سیاسی، اجتماعی و هنری همه می توانند در حوزه های نظری و عملی ترویج سبک زندگی قرآنی و جریان زندگی حیات طیبه نقش داشته باشند.

در حوزه نظری مبحث های علمی در علوم انسانی باید بر مبناهای قرآنی و ارزش های قرآنی، حوزه های مختلف و الگوها و رفتارهای کنشی را تعریف کنیم. نخبگان حوزه های علمیه وظیفه دارند تمام مناسبات، رفتارها و الگوهای کنشی در جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای ارزش ها و باورهای که متناسب با ارزش های قرآنی هستند، بازسازی و بازمهندسی کنند و به جامعه عرضه دارند.

امروز بعد از چهل سال و موفقیت و شکست در بخش های مختلف دارای انبوهی از تجربیات هستیم؛ بنابراین مدرسه های علمیه و متولیان فرهنگی وظیفه دارند از انبوه تجربیات برای بازسازی و بازمهندسی مبتنی بر مبناهای قرآنی اقدام کنند که یکی از اساسی ترین آنها اسلامی سازی علوم انسانی است.

حوزه های علمیه امروز به بلوغی رسیده اند که علوم خود را از اقتصاد، جامعه شناسی و روان شناسی مبتنی بر مبناهای قرآنی تولید کنند و مدارس علمیه وظیفه دارند در حوزه عملی نیز نقش آفرینی کنند که شامل رفتارهای شخصی افراد و رفتارهای شخصیتی یا حقوقی افراد می شود؛ اینکه به عنوان طلبه یا روحانی چگونه زندگی می کنیم. مردم از طلاب و روحانیون انتظار دارند تا حداقل متعارف با زندگی مردم یا پایین تر از مردم سطح معیشتی آنها باشد. همان طور که ائمه متناسب با توسعه اقتصادی جامعه زندگی خود را توسعه می دادند. امام علی (ع) با آنکه از نظر اقتصادی در شرایط مطلوبی قرار داشت اما اموال خود را همواره در راه کمک به مردم انفاق می کرد و زندگی ساده ای داشتند اما از آن طرف امام صادق (ع) با توجه به شرایط و توسعه اقتصادی جامعه زندگی خود را توسعه داده بودند و در کنار کمک به مستضعفان زندگی مرفه ای نیز داشتند.

هوشیاری و بصیرتی که روحانیت باید داشته باشد، این است که زندگی و سبک زندگی خود را متناسب با وضعیت جامعه وفق دهد البته این را باید بدانیم ۹۰ درصد روحانیت وضعیت مالی متوسط و پایین تری دارند که در مهندسی رسانه باید به این موضوع توجه شود و مردم در این خصوص آگاهی یابند.

حوزه علمیه را بدنه حوزه علمیه نمایندگی می کنند که از قشر ضعیف و کم برخوردار جامعه هستند؛ بنابراین رفتارهای شخصیتی و اجتماعی طلاب و روحانیون که دارای جایگاه حقوقی و سیاسی هستند نیز تاثیر زیادی در نوع نگاه مردم و ایجاد جریان سبک زندگی قرآنی دارد. این افراد باید سبک زندگی خود را در تعاملات و اجرای قوانین و قانون گذاری جزو وظایف روحانیت و حوزه های علمیه می تواند باشد و نسبت به مردم وظایف ترویجی و تبلیغی هم دارند؛ بنابراین اگر سبک زندگی خودشان اصلاح شود در حوزه تبلیغ می توانند موثرتر عمل کنند.