سلوک مستند دغدغه کسانی است که نیاز به وحی و رسول را باور کرده و سلوک را جز در پی رسول باور ندارند. دغدغه استناد نشان از ترس خسارت دارد؛ خسارت آنانی که بی­‌معیاری درست پای در مسیری گذاردند و فرصت یگانه حیات و حرکت را از کف دادند.

سلوک­نامه­ها کمتر از نعمت نقد برخوردار شده­اند و بیشتر تاثیر روانی و رفتاری آنها مورد توجه بوده است. این مشکل در سلوک­نامه­هایی که با ادعای استناد همراهند بیشتر است؛ چرا که سنجش استناد طرح، محتاج مهارت­های فقیهانه­ است که در فضای مسامحی و عاطفی مباحث اخلاقی کمتر می­توان شاهد آن بود.

افزون بر این، پذیرش استناد به مثابه معیار فضای بحث­های سلوکی را متحول می­کند؛ زیرا نقد مستندات بحث اخلاقی را به حوزه تفقه کشانده و روش­های اثبات صدور و تحلیل دلالت کلام را به میان می­آورد.

سلوک­نامه­های مدعی استناد به قرآن و روایات کم­شمارند، ولی جایگاه مهمی در مباحث سلوکی دارند؛ چرا که استناد طرح سلوکی آن را در جایگاهی متفاوت در فضای اندیشه نشانده و در ذهن مخاطبان مقبولیت فراوان­تری را به همراه دارد.

توجه به جایگاه بی­بدیل این طرح­نامه­ها در زندگی معنوی ما را ناچار از نگاهی دوباره و نقادانه می­کند. نگاهی که با مطالعه دقیق­تر سلوک­نام‌ه­ها، ضرورت آن آشکارتر می­شود؛ زیرا تفاوت این طرح­ها در اهداف، مراحل و   راه­حل­ها خواننده را به تحیر و سردرگمی دچار می­کند.

بیان فرضیه برای تحقیقات اکتشافی ضرورتی ندارد، اما توضیح این نکته خالی از لطف نیست که بررسی­های اولیه این تخمین را به ذهن آورد که عمده­ی طرح­های مدعی استناد، از اسلوب تفقه فاصله دارند و بجای رعایت قواعد استنباط، از رویکرد فلسفی یا عرفانی محقق یا ذوق فردی او اثر پذیرفته و سامان یافته­اند. ادامه بررسی­ها نیز تاییدی بود بر این تخمین. روش تحقیق در این پژوهش متناسب با موضوع برگزیده شده است؛ مطالعه تحلیلی – انتقادی منابع مکتوب و تعیین ساختار طرح­ها اولین گام پژوهش بوده که به تدوین مقاله­ای مستقل برای هر یک از سلوک­نامه­ها انجامیده است. در مرحله بعد، طرح­ها با یکدیگر مقایسه شده و مشابهت­ها و داد و ستدهای احتمالی میان آنها مشخص گردیده است.