ضرورت آسیب شناسی تفسیر سیاسی قرآن

ضرورت آسیب شناسی تفسیر سیاسی قرآن

نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین محمد عابدى عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه

نقد برداشت‌های سیاسی از قرآن کریم از جمله ضرورت‌های پژوهشی دوران ماست و غفلت از آن موجب تداوم چرخه انحرافات تفسیری در برداشت‌های سیاسی از قرآن شده است و تداوم رویکرد بی‌تفاوتی می‌تواند فضای اندیشگی قرآنی را با چالش‌های جدی روبرو سازد و زمانی برسد که جامعه علمی و سیاسی ما با حجمی انبوه از برداشت‌های سیاسی انحرافی روبرو شوند که به بدیهیات سیاسی قرآنی تبدیل شده‌اند.
آسیب‌هایی که برداشت سیاسی از قرآن در دوره‌های مختلف با آن روبروست، بسیار متنوع است از جمله می توان چند نمونه را اشاره کرد:
اول. از نظر زمینه‌های «علمی؛ سیاسی؛ اجتماعی، فرهنگی؛ اعتقادی» که منجر به بروز برداشت‌های ناصواب شده‌اند، می‌توان بررسی نمود. گاه ساختارهای فرهنگی و اجتماعی اموری را بر برداشت کننده سیاسی القا می‌کند که موجب انفعال وی در عملیات برداشت، نسبت به شرایط اجتماعی و سیاسی، می‌شود آسیب‌های مطرح در این کرسی، نگاهی به برخی از این موضوعات دارند.
دوم. از منظر زمینه‌های انگیزشی و روانی و عاطفی، برای نمونه گاهی «انفعال در برابر نظریات غیرقطعیِ دانش سیاسی موجود، و تطبیق قرآن بر آنها»، زمینه برداشت‌های نادرست می‌شود؛ زمانی «ایجاد پوشش برای اهداف ضد دینی»، انگیزه اشخاص و مکاتب برای ارائه برداشت‌های سیاسی نادرست از قرآن است، به گونه‌ای که قرآن را مؤید نگاه‌های مکاتب و آرای آن‌ها می‌نمایاند و موجب ظهور برداشت‌های التقاطی از قرآن در حوزه حیات سیاسی می‌شود. در مورد ایران می‌توان اشاره کرد که شهید مطهری با این رویکرد مخرب مقابله داشت؛ زمانی هم «روحیه دین‌ستیزی» موجب ارائه برداشت‌های غلط می‌شود، مثلاً می‌توان اکثر برداشت‌های «دکتر سها» را می‌توان از این گروه دانست. حتی گاه «اموری روانشناختی مانند انزوای اجتماعی» زمینه ارائه برداشت نادرست است، مثل کناره‌گیری از پست‌های کلیدی انقلاب توسط برخی که گفته شده در ارائه نظریه «دین حداقلی» و تلاش برای دادن صبغه قرآنی به این نظریه موثر بوده است. «متأثرشدن از فشار اجتماعیِ جریان‌های فکری و سیاسی» نیز در همین راستا قابل اشاره است.
سوم. از «منظر فردی یا جریانی»: محققان جریان‌های مختلفی را معرفی کرده‌اند ‌که بر تفسیر و مفسران اثر گذار و موجب انحراف آنان در مسیر فهم مراد الهی از آیات شده است. در مورد ایران، جهان عرب؛ چهان اسلام و حتی حوزه تمدنی ایران؛ حزه تمدنی اسلامی و….این بحثها قابل پیگیری و اسیب شناسی است.
شناخت آسیب‌ها از دو منظر معرفتی و غیر معرفتی صورت می‌گیرد. از منظر اول سخن از آسیب‌ها در سطح مبانی و اصول و قواعد و روش‌ها و… است و در سطح دوم سخن از آسیب‌های اجتماعی (مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و…..) و آسیب‌های روانی و انگیزشی است. مانند انگیزه‌ها و زمینه‌های روانی که منجر به انحرافات تفسیری اکبر گودرزی رهبر گروه فرقان شد. اخیرا هم سرکرده منافقان خلق کتابی تفسیری ارائه کرده است که نیازمند همین آسیب شناسی از جمله انگیزه شناسی است. البته ریشه این آسیب‌ها از گذشته بوده ولازم به شناسایی به روز و کاربردی است، مثلا در برداشت از آیه ولایت بهانه جویی در فهم آیه و رسیدن به این برداشت که آیه به ولایت و رهبری امیرمؤمنان ربط ندارد، دخالت داشته است یا تعصب و لجاجت موجب نادیده گرفتن بیش از چهل قرینه روایی در تفسیر آیه ولایت شده است. به نظر می‌رسد باید بخش عمده‌ای از ظرفیت انجمن انجمن علمی قرآن و تحول علوم ایران به پژوهش‌های آسیب شناسانه اختصاص بیاید و با روشی مبنایی و اصولی شناخت عوامل آسیب‌ها؛ انواع آنها و راه‌های درمان و نحوه پیشگیری مورد اهتمام باشد.