به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی میز گردهای تخصصی همایش ملّی «فلسفه فرهنگ» با تأکید بر دیدگاههای آیتالله العظمی خامنهای (مدظله العالی)، توسط گروه فرهنگ پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دانشگاه قم؛ چهارشنبه ۷ آذر ماه ۱۴۰۳ در دو نوبت صبح و عصر بهصورت حضوری و مجازی در تالار شهید مفتح دانشکده الهیات دانشگاه قم برگزار شد.
پنل چهارم این همایش با موضوع «فلسفه فرهنگ و امر عمومی» با ارائه دکتر عاطفه خادمی، دبیر سابق شورای فرهنگ عمومی (عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی) با موضوع «فرهنگ و امر عمومی در جامعه ایرانی»؛ دکتر حسین رمضانی، مدیر گروه مطالعات تمدن و پیشرفت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (عضو هیات علمی دانشگاه تهران) با موضوع «تحلیل و بررسی جایگاه و نقش فرهنگ عمومی و سبک زندگی اسلامی ایرانی در تقوّم حکمرانی پیشرفت»؛ و خانم دکتر زهرا شریف (عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده) با موضوع «جایگاه فلسفه در فرهنگ عامه و تاثیر آن در حکمرانی دینی با تاکید بر خانواده» برگزار شد. دبیر این پنل سرکارخانم دکتر دکتر فهیمه زارع (عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده) بودند.
در ابتدا دکتر دکتر فهیمه زارع (عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده) …….
حکمرانی فرهنگی و امر عمومی در جامعهی ایرانی
خانم دکتر عاطفه خادمی (عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی) در ابتدا بحث خود به نسبت میان امر عمومی و حکمرانی فرهنگی در جامعه ایرانی پرداخت و بیان نمود اینکه ما در حکمرانی فرهنگی در راستای صیانت و ارتقاء فرهنگ در جامعه تا چه میزان موفق بودهایم؛ که نظام مورد نظر خودمان را به صورت امور عمومیت یافته و قابل پذیرش در جامعه درآوریم؛ و در ادامه برای پاسخ به این مسئله به تبیین شبکه مفاهیمی مانند حوزهی عمومی، امور عمومی و حکمرانی فرهنگ پرداخت و در بیان نسبت میان این شبکه مفهومی به وضعیت فعلی جامعهی ایرانی و چالش عمومیت یافتگی اشاره نمود. و بیان نمود ما در تحقق حکمرانی فرهنگی نتوانستهایم امر عمومی مورد پذیرش و مقبول را محقق نماییم؛ لذا فاصلهی میان فرهنگ رسمی و غیر رسمی بیشتر شده است.
وی از سوی دیگر به ارتباط معنادار میان حوزهی عمومی و امور عمومی و نقش آنها در حکمرانی فرهنگی پرداخت و در نهایت توسط ایشان ایجاد تمرکز در ارائه تعریف کارکردی منسجم و نظامند از حکمرانی فرهنگی به عنوان راه حل مبنایی پیشنهاد گردید.
تحلیل و بررسی جایگاه و نقش فرهنگ عمومی و سبک زندگی اسلامی ایرانی در تقوّم حکمرانی پیشرفت
در ادامه این نشست دکتر حسین رمضانی، مدیر گروه مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (عضو هیات علمی دانشگاه تهران) با موضوع «تحلیل و بررسی جایگاه و نقش فرهنگ عمومی و سبک زندگی اسلامی ایرانی در تقوّم حکمرانی پیشرفت» ارائه داشتند.
ایشان در گام نخست ارائۀ خود، با تأکید بر تمایز مفهوم حکمرانی با مفاهیم همارز آن نظیر حاکمیت، حکومت و دولت، و با توجه به تلقیهایی که در مجامع سیاستگذار سازمانهای بینالمللی و نیز در فضای آکادمیک و دانشگاهی شکلگرفته است، به تحلیل معنای حکمرانی پرداختند. ایشان به دو نمونه از تعاریف حکمرانی اشاره کردند. نخست، به تعریف بانک جهانی اشاره کردند. مطابق این تعریف، حکمرانی، روشی است که بر اساس آن قدرت بر مدیریت اقتصادی یک کشور و منابع اجتماعی آن برای رسیدن به توسعه اِعمال میشود. سپس به یک نمونه از تعاریف در ادبیات دانشگاهی اشاره داشتند. مطابق این تعریف، حکمرانی در معناي ساده، فرایند تصمیمسازی و تصميمگيري در سطوح کلانِ مدیریت جامعه، و مداخله بهمنظور اجرای تصميمات و هدایت روند رشد، توسعه، پیشرفت و تعالی در ابعاد مادی، معنوی و سایبری عرصههای مختلف کلان نظامهای فرهنگ، اجتماع، سیاست، اقتصاد و معیشت و محیط زیست است. این مفهوم بر روش به کار گرفتن قدرت در مدیریت منابع مادی، معنوی و انسانی کشور، از طریق اهتمام عملی به مسئولیتپذیری، مشارکت، دسترسی به اطلاعات، شفافیت و نقش اساسی قانون، دلالت دارد.
در ادامه، دکتر حسین رمضانی، به پیوند ارگانیک و فرایندی حکمرانی و پیشرفت و توسعه پرداختند. ایشان با اشاره به امکانات سختافزاری و نرمافزاری دورۀ کنونی که فضای بسط اقدامات از طریق امکانات سایبرنتیک است، به این مطلب اشاره کردند که چگونه فرایند توسعه و پیشرفت در فضای همکاری حکمرانانۀ میان دولت با بخش عمومی و با بخش خصوصی یعنی مردم، میتواند مبدأ شکلگیری و تکوّن توسعه و پیشرفت باشد. ایشان با اشاره به این مطلب که نظریات پساتوسعه از دهۀ نود قرن بیستم، بر نقش عامل انسانی و فرهنگ، تأکید اساسی دارند، توضیح دادند که بر پایۀ امکانات نظری و عملی حکمرانی توسعه و پیشرفت که در دو یا سه دهۀ اخیر پدید آمده، میتوان از چارچوبهای نظری و عملی گفتمان مدرنیستی توسعه عبور کرد. چنانکه رویکردهای فرهنگگرا در فضای مطالعات توسعه و پیشرفت در دو یا سه دهۀ اخیر بر همین نظریه تأکید دارند.
وی افزود، تلاش جمعی متفکران و نخبگان ایرانی در بیش از یک دهۀ اخیر، در راستای دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، تحت هدایت و حمایت مقام معظم رهبری (حفظه الله)، نمونهای از تلاش برای شکلدهی به حکمرانی توسعه و پیشرفت اسلامی ایرانی در تناسب با عامل انسانیِ مسلمان ایرانی و فرهنگ اسلامی ایرانی است. به بیان دکتر حسین رمضانی حکمرانی بر اساس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در چشماندازی جهانی، شکلدهنده به یک نمونۀ مترقی از نظریهها و الگوهای پساتوسعهای است.
دکتر حسین رمضانی، در پایان بر تحولات شگرفی که در فضای ارتباطاتی در دورۀ کنونی در حال رقم خوردن است، اشاره کرد و این مطلب را مورد تأکید قرار داد که هرگونه حکمرانی بهمنظور نیل به توسعه و پیشرفتِ همهجانبه و همگن، بایستی در بستر فرهنگ عمومی و با لحاظ شرایطی که پیشرفتهای سایبرنتیک برای ارتباطات در فضای فرهنگ عمومی پدید آورده و با استفاده از امکانات فضای سایبر در نظام ارتباطات میان دولت، بخش عمومی و مردم باشد. ایشان البته همچنان بر نقش بیبدیل در هدایت حوزۀ عمومی و فرهنگ عمومی تأکید داشتند لکن متذکر شدند دولت باید اقتضائات جدید حکمرانی در دورۀ کنونی که حکمرانی شبکهای در بستر ارتباطات سایبرنتیک است را درک کند.
جایگاه فلسفه در فرهنگ عامه و تاثیر آن در حکمرانی دینی با تاکید بر خانواده
در ادامه این پنل دکتر زهرا شریف (عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده) ارائه خود را با موضوع جایگاه فلسفه در فرهنگ عامه و تاثیر آن در حکمرانی دینی با تاکید بر خانواده عنوان کرد و گفت: معانی و بسیاری از نکات مهم در صحن علنی و زندگی روزمره ما شکل میگیرند، پس بایستی بتوانیم برای زندگی روزمره یک نظم معنایی را تعریف کنیم، به رسمیت شناختن بدن و اقتضائات آن یکی از اصول مهمی است که باید به آن توجه شود، الهیات زندگی همچنانکه به امر غایی تأکید میکند به امر بدنی هم تأکید میکند اما با دو کلید واژه اصیل و اعتباری.
وی افزود: در نگاههای علمی و فلسفی آنقدر که تأکید بر عقل و عقلانیت داریم بر مسائل دیگری مثل شوق نداریم، فرهنگ عامه اگر بهمعنای این باشد که مردم اراده خود را در زندگی روزمره ارج مینهند یک فیلسوف باید به تمام این نکات توجه کند، توجه دادن به این فرهنگ هم باید به یک ذائقهسازی منجر شود و یکی از مسائل مهم در فرهنگ عمومی کنونی خانواده است، خانواده بهدلیل خالی شدن از فرهنگ اصیل به مباحثی مثل شادی درمانی و از قبیل اینها رجوع کرده است.
دکتر شریف بیان کرد: بهطورکلی ایدهای که در این نظریه مطرح شد این است که فیلسوف فرهنگ باید به سه مورد توجه کند؛ مردم فرهنگ را زیست میکنند، مردم هراس اخلاقی دارند که عمومیت آنها دیده نشود و در تقابل با فرهنگ نخبگانی تعریف شوند و مورد آخر تکثر و تعدد فرهنگی. همچنین اینکه حکمرانی اسلامی باید به این نکات توجه ویژه داشته باشد.
در ادامه نشست جلسه پرسش و پاسخ بین حاضرین در جلسه برقرار شد.