فلسفه اسلامیِ فرهنگ

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی میز گردهای تخصصی همایش ملّی «فلسفه فرهنگ» با تأکید بر دیدگاه‌های آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی)، توسط گروه فرهنگ پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و دانشگاه قم؛ چهارشنبه ۷ آذر ماه ۱۴۰۳ در دو نوبت صبح و عصر به‌صورت حضوری و مجازی در تالار شهید مفتح دانشکده الهیات دانشگاه قم برگزار شد.

پنل سوم این همایش با موضوع «فلسفه اسلامیِ فرهنگ» با ارائه آقایان حجت الاسلام و المسلمین عباس حیدری‌پور (عضو هیات علمی پژوهشکده تمدن توحیدی) با عنوان «دیدگاه استاد یزدان‌پناه در باب ماهیت و نحوه وجود فرهنگ»؛ دکتر هادی بیگی (عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات) با عنوان «دیدگاه استاد پارسانیا در باب ماهیت و نحوه وجود فرهنگ»؛ و حجت الاسلام و المسلمین دکتر سیدمحسن شریفی (عضو هیات علمی دانشگاه قم) و سرکار خانم دکتر الهه خانی آرانی (عضو هیات علمی دانشگاه قم) با عنوان «گفتگو یا تعارض فرهنگ ها از منظر امام خمینی(ره)» برگزار شد. دبیری این پنل را دکتر سیدعلیرضا عالمی عهده‌دار بودند.

عباس حیدری‌پور عضو هیئت علمی پژوهشکده تمدن توحیدی که عنوان ارائه‌اش دیدگاه استاد یزدان‌پناه درباب ماهیت و نحوه وجود فرهنگ بود با اشاره به کتابی که استاد یزدان‌پناه در این موضوع دارند بیان نمود: این کتاب به همه مسائل حوزه فرهنگ‌سازی کلان نمی‌پردازد و از منظر فلسفه اسلامی به مسئله می‌پردازد، در فلسفه اسلامی رویکرد مهمی که وجود دارد رویکرد کشف واقع است و سؤال مهم این است که چطور ما این‌جا حوزه فلسفه اسلامی را به بحث حوزه امتدادی بکشانیم. پاسخی که استاد یزدان‌پناه می‌دهند که برای امتدادبخشی ما نیازمند رسیدن به معقول ثانی متناسب در این عرصه هستیم. اما چنین نیست که معقول ثانی اختراع شود بلکه از دل مواجهه و فهم ما و نیز ادبیات عمومی و حتی تخصصی مرتبط قابل استحصال است. البته به شرطی که این مفهوم پایه تراش خورده و بتواند محاکات همه جنبه‌های لازم برای توصیف فرهنگ گردد. ایشان این مفهوم پایه را از دل کلمه «معنی» به دست می‌آورند و البته با توضیحاتی که می‌دهند حتی تمایز آن را از سایر تلقی‌ها درباره کلمه معنی دست‌کم در سنت اسلامی نشان می‌دهند.

وی افزود: منظور از نحوه وجود کیفیت بروز و ظهور شیء است، فرهنگ مقوله‌ای اجتماعی است که تلقی جامعه‌شناسان از فرهنگ مستلزم و حاوی یک تلقی خاص از نحوه وجود است که البته همه تلقی‌ها از نحوه وجود فرهنگ هم یکسان نیست. در ادامه ایشان توضیح دادند که ازنظر استاد یزدان‌پناه جامعه دو بخش دارد؛ مشارکت عینی و مشارکت معنایی، درواقع فرهنگ معنای متفاهم عمومی که مورد تقبل است که البته حاصل مشارکت معنایی عموم در ساخت آن است؛ درعین‌حال جای این یادآوری مهم است که کلمه معنی نباید رهزن و موجِد این تصور باشد که فرهنگ را صرفاً یک امر ذهنی و مرتبط با عالم ذاکره می‌دانند بلکه ایشان مفصل بحث عینیت فرهنگ را مطرح می‌کنند که به تعبیر فصل آخر کتاب و با توضیحاتی که می‌دهند ازجمله می‌توان گفت یک جنبه از نحوه وجود فرهنگ، نحوه وجود مجرد-مادی فرهنگ است. البته این تنها ضلع توصیف‌گر نحوه وجود فرهنگ نیست بلکه اضلاع دیگری مانند برخورداری از هویت انتشاری، مجموعی و غیربسیط، توحدی ناشی از مزاج ترکیبی، سیال و فاعلی را نیز دارد.

همچنین دکتر هادی بیگی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات ارائه خود را با موضوع دیدگاه استاد پارسانیا در باب ماهیت و نحوه وجود فرهنگ عنوان کرد و گفت: یک ویژگی در کار علامه طباطبایی و علامه مطهری است برای اثبات بحث پدیدارشناسی و ساختارگرایی؛ پدیدار شناسان به طورکلی دوگانه‌ها را حذف کردند، فرهنگ تنزل یافته حقیقت و معناست، این معناست که تنزل پیدا می‌کند و فرهنگ و ساختار اجتماعی می‌شود.

حجت الاسلام دکتر سید محسن شریفی سخنران آخر پنل سوم در ابتدا گفت این مقاله توسط ایشان و سرکار خانم دکتر الهه خانی آرانی نگاشته شده و ایشان به نمایندگی ارائه خواهند داد. ایشان که عنوان ارائه‌شان «گفتگو یا تعارض فرهنگ ها از منظر امام خمینی(ره)»  بود گفت: فرهنگ در دیدگاه امام خمینی «رأس جامعه و مغز متفکر» و از نگاه ایشان «مبدا همه خوشبختی‌ها و بدبختی‌ها، سازنده و اصلاح‌گر جامعه و کلید سعادت و شقاوت جامعه» فرهنگ است. با این همه در بیانات امام خمینی گونه‌های مختلف فرهنگ وجود دارد. از جمله: «فرهنگ اسلامی، فرهنگ استعماری، فرهنگ وابستگی، فرهنگ شاهنشاهی و فرهنگ استقلالی». باید توجه داشت که فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی هر دو بر اساس مبانی نظری خود مدعی یک رسالت جهانی هستند. البته از دیدگاه امام قدس‏ فرهنگ اسلامی برتر از فرهنگ غربی است و فرهنگ و تمدن غربی به جهت گرفتار بودن به آسیب‌های فراوان ‏در حال‏ فروپاشی‏ و نابودی ‏است. امام خمینی تمدن اسلامی مبتنی بر فرهنگ اسلامی را نیز بر تمدن‌های دیگر برتر می‌دانند و حکومت و معنویت آنها را ممتاز می‌دانند.

شریفی افزود: در خصوص نحوه تعامل فرهنگ اسلامی با دیگر فرهنگ‌ها خصوصاً فرهنگ غربی سه نگرش متفاوت در میان نخبگان جهان اسلام وجود دارد. برخی بر این باورند که باید فرهنگ و تمدن غرب را به‌عنوان یگانه راه پیشرفت پذیرفت؛ گروه دیگر به نفی کامل تمدن غرب و دستاوردهای آن پرداخته و معتقدند ارتباط فرهنگ اسلامی با فرهنگ غرب به آلودگی و انحراف تمدن اسلامی می‌انجامد. نگرش سوم مبتنی بر برقراری توّلی و تبرّی صحیح بین فرهنگ‌هاست و می‌گوید اگر رابطه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها عاقلانه و نقّادانه باشد، سبب رشد و پیشرفت می‌شود. از آثار و سخنان امام خمینی برمی‌آید که اندیشه ایشان متناسب با قسم سوم است.

این پژوهشگر ادامه داد: عناصر و لوازم فرهنگ غربی شامل دو لایه اصلی است. لایه اول، شامل مواردی که بار ارزشی نداشته و یا بر مبنای معرفتی خاصی استوار نیستند، و لایه دوم شامل موضوعاتی که بار ارزشی دارند یا بر مبنای معرفتی خاصی استوارند. موضع حضرت امام در برابر فرهنگ غرب، موضع جداسازی است؛ یعنی معتقدند که بین معایب آن، مانند استعمار و غرب‌زدگی، و محاسن آن مانند پیشرفت علمی غرب، جداسازی کرد و یکی ندانست. ازاین‌رو مواردی از فرهنگ و تمدن غرب را پذیرفته و مواردی را نفی می‌کنند.حضرت امام از آن دسته متفکران و نظریه‏ پردازانی بودند که توانسته بودند در میان نزاع سنّت و تجدّد، راه میانه و متعادلی را در پیش گیرند که در عین قبول مظاهر تجدّد و پیشرفت مادی، عنصر معنویت و اخلاق در آن ذبح نشود. از نگاه امام خمینی، تفاهم و تضارب سالم اندیشه‌ها راه تبلیغ فرهنگ اسلامی است و بارزترین بستر صدور یک تفکر، نه جنگ و جنجال، بلکه گفتگوی اصولی و‏‎ ‎‏مبنایی با اهل اندیشه و تفکر، زیربنای صدور یک فرهنگ است که از آن می‌توان با عنوان لایه تفاهم فرهنگی و جایگاه گفتگوی فرهنگ‌ها در اندیشه امام خمینی یاد کرد.

وی در پایان اشاره کرد: نگاه دوم حضرت امام در برخورد با وجه منفی فرهنگ غربی است که بازگشت به اسلام را تنها راه مسلمانان در مقابله با سلطه‏ جویی غربی می‌دانند. این نگرش امام خمینی را می‌توان لایه تقابل فرهنگی پنداشت که در برابر اندیشه و فرهنگ مسلط غرب در دوران معاصر که مبتنی بر اومانیسم، فردگرایی و اصالت سود است، تقابلی و تعارض گونه است