به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با سالروز جهانی فلسفه همایش ملّی فلسفه فرهنگ؛ با تأکید بر دیدگاه های آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله العالی) چهارشنبه شب هفتم آذرماه ۱۴۰۳ با حضور خیل عظیم علاقمندان به مباحث فلسفی در شهر مقدس قم برگزار شد.
حجت الاسلام مسعود اسماعیلی دبیر علمی همایش، در همایش ملّی فلسفه فرهنگ که شامگاه چهارشنبه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: فلسفه فرهنگ یک رشته یا دانش تقریبا نوپایی است هرچند که فیلسوفان از ادوار قدیم به این بحث اهتمام داشتند اما به عنوان یک دانش خاص عمرش به حدود نیم قرن می رسد.
وی ادامه داد: این بحث از ناحیه فرهنگ شناسان و کسانی که دغدغه حکمرانی اجتماعی را دارند به عنوان یک فرصت برای بسامان کردن تمام نظامات اجتماعی قلمداد شده است و اینگونه نیست که صرفا در فضای فیلسوفانه دنبال شود.
وی ادامه داد: پژوهشگاه هم که از دهه ۸۰ آیت الله رشاد این بحث را دنبال کرده و کم کم درس هایی را راه اندازی کردند، به نظر رسید که برای این حیطه نیاز به همفکری ملی دارد و نباید این دغدغه در برخی محیط های پژوهشی بماند بلکه می بایست تبدیل به دغدغه علمی پژوهشی و آموزشی شود و کم کم اثرات خود را در سیاستگذاری و حکمرانی فرهنگی بگذارد لذا در سال ۱۴۰۱ همایش فلسفه فرهنگ در دستور کار قرار گرفت.
دبیر علمی همایش فلسفه فرهنگ افزود: برای این همایش حدود ۳۰ پیش نشست برگزار شد و فراخوان همایش نیز اردیبهشت ماه جاری داده شد که حدود ۱۰ مقاله نیز مورد پذیرش قرار گرفت ضمن آنکه ۱۰ مقاله سفارشی هم که متمرکز به اندیشه فیلسوفان معاصر است به دست ما رسیده و بعضی هم تا انتهای آذر به دست ما می رسد.
وی افزود: روز گذشته در تهران ۴ میزگرد تخصصی متمرکز بر اندیشه های غربی در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی علوم انسانی و ۵ میزگرد تخصصی هم در دانشگاه قم برگزار شد.
خسروپناه: سیاستهای فرهنگی بدون ساختار مناسب اثربخش نیستند
حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در همایش ملی فلسفه فرهنگ از دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزار شد، این سوال را مطرح کرد: ۴۵ سال از عمر شورای عالی انقلاب فرهنگی می گذرد اما آیا اقدامات آن مبتنی بر فلسفه فرهنگ امامین انقلاب بوده است؟
وی افزود: برای پاسخ به این سوال باید نگاه رهبر را بدانیم و بعد شورا چه کرده است. شورا یکدسته اسنادی است که نگاشته است مثل سند جامع علمی. دسته دوم اقدامات ساختارسازی است مانند تصویب جهاد دانشگاهی. دسته سوم راهبری این اسناد است. چهارم نظارت بر مصوبات خود است. پنجم بحث رصد و شناخت مساله هاست.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: رهبر انقلاب هم به چیستی و هم چگونگی فرهنگ در سخنان خود پرداخته است. بهترین روش، روش اجتهادی منظومه ای است. مراقب باشیم سخنان رهبر انقلاب را گزینشی و التقاطی نبینیم.
وی سپس به شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره کرد و افزود: فرهنگ الزاما پیوند با سنت گذشته ندارد بلکه بخشی از آن پیوند با سنت گذشته دارد و بخشی از آن هم نوظهور است.
وی گفت: رهبر انقلاب اسلامی تأکید دارند که این شورا باید با بازسازی انقلابی ذهنیت عمومی، تحولات بنیادین فرهنگی را بهطور جدی دنبال کند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه کارهای فرهنگی شورا مبتنی بر سیاستهای کلان رهبری بهصورت تفصیلی نبوده است، افزود: اعضای شورا با استفاده از منظومه فکری امامین انقلاب، نقشه فرهنگی کشور را ترسیم کردهاند. اما همچنان سیاستهای کلان فرهنگی کشور از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین نشده است. وی یادآور شد که دبیرخانه شورا متنی در این زمینه تهیه و ارائه کرده و پس از تأیید نهایی، ابلاغ خواهد شد.
وی تأکید کرد: در تدوین اسناد و سیاستهای فرهنگی، همواره اصول حاکم از دیدگاههای رهبر انقلاب استخراج شده است. برای مثال، پیش از تدوین سند موسیقی، نظریه فرهنگی رهبری در این حوزه مدون شد و سپس این سند به تصویب رسید.
چالشهای فرهنگی و ضرورت ساختارسازی
استاد خسروپناه، ضمن اشاره به ناکامی برخی سیاستهای فرهنگی، علت آن را نبود ساختارهای مناسب عنوان کرد و گفت: سیاستهای نوشتهشده در مورد حجاب نیز به دلیل ضعف ساختاری، نتوانستهاند اثربخش باشند. در حالی که شورای عالی انقلاب فرهنگی هر زمان در ساختارسازی موفق بوده، نتایج بهتری به دست آورده است.
وی افزود: مطابق دیدگاه رهبری، تمامی دستگاههای حاکمیتی و تشکلهای مردمی باید تحت یک قرارگاه فرهنگی هماهنگ عمل کنند. اما این ساختار هنوز شکل نگرفته و بودجه دستگاههای فرهنگی نیز بدون دخالت شورا توسط سازمان برنامه و بودجه تعیین میشود.
دستاوردهای علمی و فناورانه شورا
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی به دستاوردهای این شورا در حوزه علم و فناوری اشاره کرد و گفت: موفقیت ایران در رتبه چهارم فناوری نانو و جایگاه ممتاز در هوا فضا و طب سنتی از جمله نتایج تلاشهای این شورا است. در حالی که اگر این شورا نبود، ایران به چنین جایگاهی نمیرسید.
وی اضافه کرد: در سالهای اخیر، توازن میان مصوبات علمی و فرهنگی شورا بهبود یافته است.
استاد خسروپناه در پایان، با اشاره به تعهد اعضای شورا گفت: اعضای شورای انقلاب فرهنگی برای ارتقای فرهنگ کشور شبانهروز تلاش میکنند و امیدواریم بتوانیم با تکیه بر نظریه فرهنگی رهبر انقلاب، جایگاه قرارگاهی شورا را تقویت کنیم.
عاملی: امروزه غرب از «کد اقناع» برای اثرگذاری تولیدات خود بر ذهن نسل جوان استفاده می کند
حجت الاسلام والمسلمین سیدسعیدرضا عاملی دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی در همایش ملی «فلسفه فرهنگ» که در تالار استاد موسویان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: به چیستی فلسفه فرهنگ در سه ساحت پرداخته شده است؛ ساحت اول را به عنوان یک «بایسته» و «نبایسته» برای آن در اندیشه اسلامی عرصه ای قائل هستیم. لذا وقتی سخن از فرهنگ اسلامی به میان می آوریم یعنی از منظر اسلام، چه «بایسته»ها و چه «نبایسته»هایی برای روش زندگی کردن تعریف می کنیم.
وی افزود: اگر با فلسفه صدرایی به موضوع نگاه کنیم، آن حرکت جوهری که منجر به رسیدن یک مطلوب می شود در پاسخ به چیستی فرهنگ به مثابه یک «بایسته» و «نبایسته» نقش می بندد.
وی ادامه داد: ساحت دیگر، فرهنگ به مثابه «بودن» و «نبودن» است. این با ساحت سوم فرهنگ یعنی فرهنگ به مثابه «هست» و «نیست» متفاوت است. «بودن» از یک کلیت بزرگ صحبت می کند درحالیکه «هست» از بودن اجتماعی و خرد صحبت می کند.
وی افزود: در «بودن» و «نبودن» شاید بتوان به این امر اشاره کرد که فرهنگ یک امر هویت ساز است و هویت مربوط به بودن ها و نبودن هاست، یک امری را اثبات و یک امری را نفی می کند. اما فرهنگ در تلقی عمومی به مثابه «هست» و «نیست» و درواقع یک امر اجتماعی است به همین دلیل فرهنگ با این تعریف را یک امر نسبی می دانند.
عاملی گفت: فرهنگ امری است که در ساحت اجتماعی با منابعی سروکار دارد. شاید اگر ما به دوره ظهور ادیان الهی نگاه کنیم، دین و فرهنگ خیلی اوقات مساوی بودند. درواقع، منبع اصلی فرهنگ، دین بوده است اما جلوتر که می آئیم و جوامه اسلامی درگیر فرهنگ مدرن می شوند، فرآیندهای اجتماعی جدید شکل می گیرد، فرهنگ منابع دیگری پیدا می کند.
وی بیان داشت: امروز ما دو زیست بوم پیدا کردیم و این خطای فهم فناوری جدید است که اینترنت و فضای مجازی را یک ابزار صرف ببیند. واقعیت این است که ما دوفضایی شدیم؛ یک فضای جغرافیایی و مکان محور و دیگری فضای مجازی است که ماهیت آن رقومی و عددی است و همه عرصه های زندگی در آن درحال شکل گرفتن است.
وی تصریح کرد: برخی منابع اجتماعی فرهنگ درعرصه اجتماعی در فضای زندگی ما شکل می گیرد و بخش دیگرش در فضای مجازی شکل می گیرد.
وی گفت: در سال ۲۰۰۳ در آمریکا، ۲۰۰ هزار نفر آموزش «کد اقناع» گرفتند، اینها کسانی بودند که در آگهی های تبلیغاتی کار می کردند. این کدهای اقناع یک انحصار ذهنی ایجاد می کنند و نگاه کلیشه ای به وجود می آورد. در بسیاری از تولیدات رسانه ای که امروز توسط دنیای غرب صورت می گیرد از کد اقناع استفاده می شود تا درذهن نسل جوان بنشیند.
دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان داشت: مسیر دوفضایی ۴ اتفاق را در کلان فرهنگ رقم می زند؛ اولا فرهنگ را «دورگه ای» و «دوتمایلی» می کند. این افراد دو انگیزه گرم دارند و پیچیده تر زمانی می شود که عنصر دوم اتفاق بیفتد یعنی «دو بی تمایلی» در فرد شکل می گیرد و منجر به هویت های نامعین می شود که اساسا در جایی استقرار پیدا نمی کند.
وی اتفاق سوم را ایجاد «فرهنگ دو فضایی با غلبه فرهنگ ایرانی» و اتفاق چهارم را ایجاد «فرهنگ دو فضایی با غلبه فرهنگ غیر ایرانی» دانست و گفت: یک فرهنگ با تمایلات غلبه یافته توسط یک فضا را به وجود می آورد. اتفاقی که اینجا می افتد این است که می تواند در سه عرصه خود را بروز دهد.
وی گفت: یکی «هویت های مقاومت» است؛ این دسته هویت ها استقرار دارند و تاکید بر امری دارند مانند مقاومت اسلامی. گروه دوم «هویت های ترکیبی» هستند که می توانند به تعیّن و عدم تعیّن برسند.
عاملی ادامه داد: دسته سوم، «هویت های مشروعیت یافته» هستند که با هنجار زمانه جلو می رود و به غلبه زمانه توجه دارد.
وی بیان داشت: ما اگر با نگاه صدرایی این امر را به سمت یک وجود متعالی ببینیم، ما در این جهان دوفضایی شده ظرفیت هایی به وجود آمده که می تواند ۴ چرخش از عدالت موردی و شخصی شده به عدالت فراگیر، عدالت مبتنی بر حکمرانی دستوری و سلسله مراتبی به عدالت سیستمی و عمومی، عدالت حسرت و تاسف به نظام هوشمند هشدار و اقدام و چرخش از عدالت گفتمانی به عدالت محقق به وجود آورد.
قائمی نیا: ما به قرائت فرهنگی از کتاب و سنت نیاز داریم
حجت الاسلام قائمی نیا در همایش ملی «فلسفه فرهنگ» که در تالار استاد موسویان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی قم برگزار شد، اظهار داشت: «علوم شناختی فرهنگ» مقوله بسیار گسترده ای است که به وفور در جامعه ما بحث می شود. برای حل بحران های فرهنگی باید به فرآیندهای ذهنی اعضای جامعه توجه کنیم.
وی با بیان اینکه مدل های فرهنگی از ثمرات بحث هوش مصنوعی است، گفت: دانشمندان هوش مصنوعی ربات هایی را طراحی می کردند که کارهای مختلفی انجام می دادند اما خیلی اوقات این ربات ها متوجه نمی شدند که انسان از آنها چه می خواهد چون برخلاف انسان، فاقد نسخه های رفتاری بودند. این نسخه های رفتاری که دانشمندان هوش مصنوعی کشف کردند در ابتدا شکل شخصی داشت بعد کم کم متوجه شدند که «شکل فرهنگی» دارند. مثلا به کسی که در جامعه ایرانی یا اروپایی زندگی می کند بگوئید این کار را انجام دهید به اشکال مختلفی انجام خواهند داد. یعنی پشت سر واژه ها و رفتارها، مدل های فرهنگی خاصی وجود دارد.
وی ادامه داد: کم کم انسان شناسی هم به عرصه آمد و مدل های فرهنگی را تحلیل کرد و متوجه شدند مدل های فرهنگی درواقع ساختارهای مفهومی خاصی هستند که در ذهن اعضای فرهنگ حضور دارد. این ساختارها به رفتار و اندیشیدن اعضای فرهنگ جهت می دهد. در این تحلیل، موطن اصلی فرهنگ، ذهن بشر شد و از همین جا تحلیل های شناختی به میان آمدند.
وی مباحث فلسفه فرهنگ را به دو دسته تقسیم کرد و گفت: یک دسته، فلسفه فرهنگ انتزاعی و ذهنی و دیگری فلسفه فرهنگ عینی و ملموس. چیزی که امروزه برای ما یک ضرورت است، توجه کردن به فلسفه فرهنگ عینی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: به نظر می رسد مباحث فلسفه فرهنگ رهبر انقلاب از نوع عینی و ملموس است. ثانیا مدل های فرهنگی در تحلیل های فرهنگی ایشان نقش کلیدی دارد. ثانیا تفکر فرهنگی در عالم اسلام در طول تاریخ به محاق رفته است و از این جهت، تفکر رهبر انقلاب اسلامی منحصربفرد و کم نظیر است.
وی به نمونه هایی از تعابیر و سخنان رهبر انقلاب اشاره کرد و افزود: مدل های فرهنگی در کلام رهبر انقلاب، بیشتر شکل استعاری دارند. دسته دیگر مفاهیم، مفاهیم بینشی هستند که به عنوان مدل از قرآن کریم استخراج شدند مانند مفهوم «بصیرت». دسته دیگر، مفاهیم جنگی هستند، این مفاهیم دلالت های فرهنگی در سخنان رهبرانقلاب پیدا می کند مانند «شبیخون فرهنگی». استعاره های بدنی هم در سخنان رهبر دیده می شود مانند «سلامت انتخابات». مدل های استعاری وجودی در کلام ایشان به طور گسترده دیده می شود.
وی خاطرنشان کرد: به طور کلی، در سخنان رهبری با تفکر مدلی در حد بالا مواجه هستیم. مدل ها درون خود الگوریتم هایی دارند یعنی وقتی می خواهید مدل فرهنگی را در جامعه پیاده کنید، مراحلی را طی می کند. برای فائق آمدن بر بحران های فرهنگی باید سه کار انجام داد؛ یکی بررسی مدل های فرهنگی در متن کتاب و سنت. ما به قرائت فرهنگی کتاب و سنت نیاز داریم چون مفاهیم قرآن را از حالت انتزاعی بیرون می آورد و در موطن اصلی فرهنگ بازخوانی می کند. دوم توجه به مدل های فرهنگی موجود در جامعه اسلامی. سوم کشف و شناسایی الگوریتم هایی که به کمک آنها می توان مدل های فرهنگی موجود در جامعه اسلامی را تغییر داد.
شرف الدین: فرهنگ از سطح «عامه» درآمده و«معرفت پایه» شده است
دکتر سید حسین شرف الدین هم در سخنانی اظهار داشت: با توجه به اینکه موضوع فرهنگ «انسان» است، همه دانش هایی که به شناخت انسان و زمینه های سرشتی سوق یابی وی به زندگی اجتماعی و روابط و مناسبات انسان با محیط معطوف هستند کدهایی است که در علوم اجتماعی جای پا دارد و در برخی عرصه ها راجع به آن سخن گفته شده است.
وی افزود: از نگاه برخی فرهنگ پژوهان، فرهنگ را از لحاظ طولی به چندلایه می توان تقسیم کرد که هرکدام از لایه ها تحت تاثیر معرفت هایی شکل می گیرند. هریک از این لایه ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم از منابع معرفتی متعددی بهره گرفته است و مقولات مندرج در هریک از این سه لایه، به لحاظ سرشت و ماهیت، مدل اندراج در یک یا چند حوزه دانشی بویژه علوم انسانی و علوم اجتماعی است.
وی تصریح کرد: علوم اجتماعی کمتر از یک قرن است که با زندگی اجتماعی و فرهنگ رابطه وثیق برقرار کرده است. در چند دهه اول قرن بیستم هم فرهنگ و زندگی اجتماعی عمدتا سوژه مطالعات علوم اجتماعی بوده است اما از نیمه قرن دوم بیستم عمدتا فرهنگ و علوم اجتماعی به گونه هایی در تعامل باهم قرار گرفتند. از این دوره می توان گفت فرهنگ معرفت پایه شده و از سطح فرهنگ عامه درآمده است.
وی افزود: لایه اول که لایه باطنی و زیرین فرهنگ است متضمن بینش ها و معانی کلان است که عمدتا تحت عنوان جهان بینی و نظام ارزشی از آن یاد می شود و در آن اندیشه های زیادی از جنس باورها، اطلاعات، ارزش ها، اسطوره ها و احساسات جای می گیرد.
وی ادامه داد: لایه زیرین فرهنگ درواقع، منطق بنیادین زندگی اجتماعی را تامین می کند که شیوه و سبک زندگی در عرصه های مختلف تحت تاثیر همین بنیاد و بنیان اصلی شکل می گیرد. این لایه متضمن اندیشه های بنیادینی از جنس هستی شناسی، انسان شناسی، خداشناسی، کیهان شناسی، بایدشناسی و اموری از این قبیل است.
وی ادامه داد: سنخ مسئل در این لایه فلسفی است و معانی موجود در این لایه هم معانی مجرد است. این لایه به دلیل جایگاهی که دارد، گاهی به عنوان روح و مغز فرهنگ یاد می شود.
شرف الدین گفت: لایه دوم، مجرد – مادی است و متضمن هنجارها و توصیه ها و راهبردها و الگوها و دستورالعمل ها می شود و درواقع یک سطح به واقعیت نزدیکتر است. منابع دریافتی اینها هم عمدتا علوم انسانی و علوم اجتماعی اعتباری است.
وی افزود: لایه سوم که لایه روئین و ظاهر است متضمن پدیده های فرهنگی عینیت یافته و اظهار شده و مشهود است. این لایه فرهنگ نیست بلکه سرریز فرهنگ است.
وی گفت: فرهنگ منظومه ای دارای عمق هستی شناسی و مرکب از معانی تراکم یافته ای است که در ذهنیت جمعی و قلمرو بین الاذهانی تبلور دارد. بنابراین قلمرو فلسفه فرهنگ به عنوان فلسفه مضاف قابل تقسیم به دو دسته کلی هستند که یکی موضوعات خاص حوزه فرهنگ شناسی و دیگری مجموعه وسیعی از دانش ها و شبه دانش هایی که به نوعی در فرهنگ منعکس می شوند.
پارسانیا: اتحاد انسان ها در یک جامعه اتحاد معرفتی است
حجت الاسلام حمید پارسانیا در همایش ملی فلسفه فرهنگ که در تالار استاد موسویان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: بحث فرهنگ و جامعه در هم تنیده است؛ فرهنگ یک هویت مستقلی دارد غیر از آنچه در اذهان آدمی است و به حوزه رفتاری و معرفتی انسان تعمیم پیدا می کند.
وی افزود: علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بحثی را با تفصیل بیشتر با روش معمول و استفاده از آیات قرآن درباره جامعه دارند که شهید مطهری در تفسیری که از این بخش دارند، عبارات صریحی بر اهمیت فرهنگ دارند. در قبال این دیدگاه، رویکرد دیگری است که چندان بسط استدلالی و برهانی پیدا نکرده است و آن اینکه فرهنگ مرکب اعتباری است.
وی بیان داشت: در دهه ۶۰ در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی نشستی قرآنی برگزار شد و آیت الله جوادی آملی در آن نشست این صحبت را کردند که جامعه وجود دارد و استدلالاتی بیان کردند.
وی ادامه داد: مرحوم علامه طباطبایی بیشتر از منظر معرفتی در مباحث اصولی بحث اعتباریات را مطرح کرده بودند و رساله مستقلی را نوشته بودند اما آیت الله جوادی آملی بیشتر از منظر وجودشناختی این مسئله را مطرح کردند که اعتباری نحوه ای از وجود است. این بیان ایشان مسبوق به کلام فارابی است و امری که موجود است یا باواسطه اراده انسان ایجاد می شود یا مستقل از اراده انسان ایجاد می شود که این مبنای تقسیم بندی علوم فارابی است. اما این وجود جامعه را ثابت می کند نه فرهنگ را.
وی گفت: ملحق کردن وجود اعتباری به معنای اینکه موجود نیست، نوعی خلط بین وجود ذهنی و وجود اعتباری است. اعتبار امری است که با اراده انسان ایجاد می شود اعم از اینکه این اعتبار در قلمرو ذهن باشد یا در قلمرو عینی. البته اعتبارات ذهنی مقوّم اعتبارات عینی هم هستند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان داشت: دوگانه وجود که حقیقی است یا اعتباری که خودش برای اثبات وجود جامعه کفایت می کند با توضیحاتی که داده می شود می تواند برای حوزه فرهنگ کافی باشد و نشان دهد که فرهنگ هم وجود دارد و هم مقوم جامعه است.
وی ادامه داد: انسان در سلوک جوهری خود، به معرفتی متصل می شود که آن معرفت در حکم روح عمل اوست و ان عمل ایجاد می شود و وقتی یک نفر یا دو نفر یا سه نفر به یک معرفت واحد می رسند، با یک حقیقت واحد متحد می شوند.
وی ادامه داد: اتحاد انسان ها در یک جامعه اتحاد جسمانی نیست بلکه اتحاد معرفتی و روحانی است. او در حکم روح، عمل اینها را مدیریت می کند. این معرفت مشترک و این اتحاد و اتصال دارای مراتبی است.
وی بیان کرد: فارابی وقتی مدن جاهل را بیان می کند او به لحاظ واقعیت اجتماعی با مدینه فاسقه و مدن ضاله مواجه است و این می طلبد که او مدینه فاضله را بیان کند. در مدینه فاسقه، معرفت است ولی پوشش از این مفاهیم می گیرد. لذا فارابی در دوران غیبت صغری تئوریزه می کند وضعیت موجود جامعه خودش را و تئوریزه می کند که در شرایطی که امامت غیبت صغری است و امام نیست، جامعه باید چگونه رفتار کند.
پارسانیا گفت: در دنیای امروز چیزی که نیست عقل است و عقل به عقلانیت و به فرهنگ و عرف آمده است، حالا اگر مدینه فاضله بخواهد باشد، باید پوشش مدینه جاهله را بگیرد و شکل دیگری داشته باشد. این مساله فارابی نبوده و در محیط او بیشتر مدن جاهله ای است که پوشش مدینه عقل و فاضله را می گیرد و مدینه فاسقه او مدینه تحریف است و مدینه ضاله، مدینه انحرافی است که مستقر شده است.