ضرورت اقدام عملی جمهوری اسلامی ایران برای نجات مردم مظلوم فلسطین از منظر قرآن
نوشتاری از حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی اسدی نسب مدیر گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه
قرآن میفرماید: وَ ما لَکمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک وَلِیا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْک نَصیرا(نساء: ۷۵): چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند، پیکار نمی کنید؟! همان افراد (ستمدیده ای) که می گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما!
از آیه شریفه فوق چند مطلب درراستای تعیین وضعیت ما در برابر مردم مظلوم فلسطین قابل برداشت است:
- طبق صراحت آیه فوق، کمک و نجات مردم تحت ستم بر همگان از جمله حکومتها در همه شرایط با وجود توان، لازم است و همه باید اقدام عملی انجام دهند تا این هدف محقق شود.
- برای تحقق خواسته خدا اگر مقدماتی نیاز است باید آن مقدمات را نیز تحصیل کرد و قدرت لازم را برای اقدام لازم کسب کرد.یعنی وقتی قدرت نداریم باید این قدرت تحصیل شود تا آن واجب محقق گردد چون وجوب مقدمه عقلا واجب است یعنی وقتی شرع بگوید شما باید مظلومان را از دست ستمکاران نجات دهید عقل میگوید برای انجام این امر هر مقدمهای که لازم است، باید آن مقدمه یا مقدمات را نیز محقق نماییم.
- باید به مردم تحت ستم از هر دینی باشد ولو مسلمان نباشند کمک کرد و برای نجاتشان چاره اندیشی نمود. زیرا مورد آیه درست است مسلمانان تحت ستم در مکه بوده است اما مورد مخصص نیست ازاینرو امام باقر عليه السلام فرمود: «مقصود از مستضعفانى كه در تحت حكومت ظالمانند، ما هستيم» منظور امام باقر علیه السلام آن است که مصداق حقیقی و روشن این آیه -علاوه بر از مصادیق دیگر- ما هستیم. امام علی علیه السلام به شکل کلی در سفارش به حسنین علیهما السلام فرمودند: کونا للظالم خصما و للمظلوم عوناً. اطلاق آن دلالت دارد که باید به کمک مظلوم و لو مسلمان نباشد و علیه ظالم و لو مسلمان باشد اقدام کرد.
- اقدام برای نجات مستضعفان همانند کار در راه خدا است. از این رو ذکر مسیر نجات مستضعفان بعد از سبیل الله ذکر خاص بعد از عام است. فایده ذکر عام این است که بیان کند این هم مصداق همان عام است.
- اگر فریاد استغاثه مستضعفان بلند شود و کسی به کمک آنان کاری نکند گناهکار است. چرا که کمک واجب است و ترک واجب معصیت است.
- کمک به نجات مستضعفان غیر از قدرت و توان نظامی مشروط به شرطی دیگر نیست و اینکه برخی میگویند ما چون خودمان مشکلاتی داریم نباید به دیگر ملل تحت ستم کمک کنیم سخنی ناروا و غیر دینی است.
- نباید در کمک به دیگران توقع داشته باشیم اقدامی را انجام دهیم که هیج زیانی در آن نباشد؛ مسلمانان و حکومتهای دینی باید از مال و جان و آبروی خود برای نجات مردم تحت ستم مایه بگذارند و نباید در مسیر احقاق حق دنبال اقدامی باشیم که هیچ زیانی به ما نرسد.و اینکه برخی برای عدم شرکت در مبارزه با ظالمان مشکلات خود را مطرح کنند نوعی انحراف شمرده میشود.
- مفاد آیه در باره قضیه فلسطین به جمهوری اسلامی دستور اقدام عملی برای نابودی اسرائیل و نجات مسلمان تحت ستم این رژیم را میدهد و جمهوری اسلامی باید این اقدام را انجام دهد چون با عملیات تنبیهی اخیر اثبات شد جمهوری اسلامی این توان را دارد. بنابراین هماکنون با ظهور چهار امر مهم اقدام عملی واجب است:۱.ثابت شد ایران توان نظامی برای مقابله با اسرائیل و آمریکار را دارد؛ ۲ این رژیم غاصب دست به قتل عام فجیع مردم مظلوم مسلمان غزه زد و چنین اقدامی سابقه نداشته است؛ ۳.مردم جهان متوجه جنایات اسرائیل شده اند؛ ۴.مردم مظلوم غزه دست یاری و استمداد به سوی همه ما بلندکرده اند و اگر ما اقدامی انجام ندهیم مسلمان نیستیم چرا که پیامبر فرمود: مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ.
- برای نجات مظلومان باید سلاحی مناسب و در سطح تهدیدات و امکانات دشمن داشته باشیم لذا دشمنی که مسلح به سلاح هستهای است و ما را از این سلاح میترساند باید در برابر آن مسلح به این سلاح شد از این رو علاوه برمعنای مطلق آیه فوق، در آیهای دیگر دستور صریح میدهد و میفرماید: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَيۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُمۡ وَءَاخَرِينَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ يَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيۡءٖ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ يُوَفَّ إِلَيۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ(انفال: ۶۰) و نیز میفرماید: فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا أللهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ أللهَ مَعَ الْمُتَّقينَ (بقره: ۱۹۴) در همین زمینه رهبری معظم انقلاب کلامی راهگشا دارند که ممانعت از کاربرد سلاح هستهای علیه دشمن را شرح میدهد آنجا که میفرمایند: «ما سلاح اتمي نداريم و نخواهيم ساخت اما در مقابل تهاجم دشمنان چه آمريكا و چه رژيم صهيونيستي ؛ براي دفاع از خودمان در همان سطحي كه دشمن حمله كند به آنها حمله خواهيم كرد.» شرح این کلام آن است که ما به دنبال سلاح اتمی نیستیم اما اگر دشمن ما را با سلاح اتمی تهدید کند ما هم در همین سطح با او مقابله و بر او حمله خواهیم کرد؛لازمه عینی این کلام آن است که ما بمب اتم نساخته و نداریم اما توان مقابله با حمله اتمی را داریم یعنی ما مقدمات این کار را بگونهای داریم و اگر دشمن خیره سر در این زمینه کاری کند توان فوری برای ترکیب چند جنگ افزار ومواد برای پاسخ اتمی مناسب را دارا هستیم. با این شرحی که بیان داشتیم مشخص شد کلام رهبری کاملا حساب شده و دقیق است و علاوه برآنکه با آیه ۶۰ سوره انفال و ۱۹۴ سوره بقره همساز است با حقوق بین الملل نیز سازگار است.
- شیوه درگیری با ظالمان در هر زمانی ممکن است با زمان دیگری متفاوت باشد. عمده، اقدام عملی برای نجات است حال یا مستقیم یا به واسطه نیروهای نیابتی و یا غیره. به تعبیر دیگر شیوه مواجهه در هر زمان، براساس اقتضائات موجود متفاوت است و شخص رهبری است که بر اساس مصالح و طریقی که کمترین آسیب را برای ما داشته باشد و سریعتر به هدف نائل شود انتخاب میکند.