به گزارش اداره روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در ابتدای این نشست علمی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی مدیر قطب علمی فلسفه دین، ضمن طرح بحث پیرامون فیلمنامه نویسی قرآن محور گفت: قرآن کریم مکرر آموزههای خود را بیان میکند چرا که سعی دارد انسان را در مسیر درونیسازی قرار دهد. درونی شدن یعنی آموزهها و تعالیم اسلام و توحید ناب در افکار شخص ظهور و بروز پیدا کند و این مهم امکانپذیر نیست جز با تکرار؛ ازآنجا که تکرار باعث ملالت و خستگی انسان میشود، لذا این کتاب آسمانی در امر تکرار از هنر استفاده کرده است. هنر تلاشی برای تعالی زیبایی است.
وی افزود: داستانهای قرآنی را میبینیم که هنوز مخاطبین خود را دارد چرا که حداقل امر آشکار برای دستیابی به قرآن برای هنر، داستانهای قرآنی هستند. انسان آمیزهای از عقل واحساس است که برای بهرهبرداری از آموزههای قرآنی بایستی هر دو مقوله بکار ببندیم هم عقل و هم احساس هم در روش و هم در محتوا.
ساجدیبا بیان اینکه به تلقی انسانها، زبان قرآن زبان دستوری است که در نتیجه دین را امری دستوری و خشک میپندارند افزود: درحالیکه اگر کمی در عبارات قرآنی، در معانی و در تفسیر آیات تامل و تفکر کنیم قطعا به لایههای ظریف هنری جهت برجستهسازی جاذبههای دین و ترغیب انسان به اسلام و انتقال آموزههای فردی و توحیدی به فرد و پیوند میان دنیا و آخرت، در نهایت هنر و زیبایی دست خواهیم یافت. انسانیت انسان توجه به زیباییهای معنوی است که دستیابی به این بُعد، جز با زبان هنر ممکن نیست.
دکتر ساجدی همچنین تصریح داشت: وجود است که ما را تغییر میدهد و زبان قرآن زبان وجود است و این دقیقا کاری است که ابزار هنر انجام میدهد؛ بنابراین کار هنری بایستی وجود فرد را متحول کند و فیلمنامهای میتواند مدعای اسلامگرایی و توحیدی داشته باشد که تعالی وکارکردهای ارزشی فرد را برانگیخته کرده که با این اتفاق سازو کار جامعه بهبود خواهد بخشید.
مدیر قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی زبان قرآن را عامل بیدارسازی فطرت انسان دانست و بیان داشت: فیلم اسلامی و فیلمنامه با محتوای ارزشی بایستی در احیاسازی و بیدارسازی فطرت توحیدی نقش موثر و بسزایی را ایفا کند. زبان قرآن، زبان اقنایی است، بدین معناکه فرد را متقاعد و قانع میکند. فیلمنامه نیز بایستی همین هدف را دنبال کند؛ و البته اولین شرط رسیدن به این هدف آن است که مخاطب خود را بشناسیم؛ وضعیت بالفعل فکری و گرایشی او را بدانیم و آگاه باشیم که به چه سطوحی توجه میکند. فیلمنامه باید انسانشناس، موضوعشناس و مشکلشناس بوده و بیشتر روی این مقولهها سرمایهگذاری کند.