به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و به نقل از خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جلسه نقد و بررسی «آنک آن یتیم نظرکرده» اثر محمدرضا سرشار از مجموعه نشستهای «نقد و بررسی روایت داستانی از امر قدسی» به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه، روز دوشنبه ۲۲ خرداد در سالن جلسات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
این شاعر و نویسنده با بیان اینکه کتاب آنک آن یتیم نظرکرده ویژگیهای حائز اهمیتی دارد، افزود: کارکرد چندگانه همزمانی در نگارش این کتاب اتفاق بزرگی است. روایت با نثری که نشان از گذشته و امروز دارد، پیش میرود و راوی مدام تغییر میکند .در این چند سال بهخصوص سالی که مقام معظم رهبری به عنوان پیامبراکرم(ص) نامگذاری کردند، تولید در این حوزه قابل اعتنا بود.
سنگری با بیان اینکه از پیامبر(ص) سه معجزه داریم، بیان کرد: معجزه اصلی پیامبر، قرآن است و هیچ معجزهای برتر از قرآن نیست. معجزه دوم پیامبر، اخلاق است و معجزه سوم پیامبر، معجزات دیگر ایشان انشقاق ماه و معراج است. معراج یک کلاس و دوره آموزشی و یکی از مباحث فراموش شده است؛ درحالیکه سنت ادبی ایران به گونهای بوده که در آغاز منظومهها به معراج میپرداختند و در بین قومیتهای ایرانی هم معراجنامه داشتهايم.
وی با اشاره به کتاب «محمد در مکه» اثر سمیح عاطف زین، عنوان کرد: این کتاب بسیار خواندنی است و نویسنده ذکر کرده که اسرا و معراج دو مقوله جداست. همچنین نویسنده گفته است که حضرت موسی هم با خدا سخن گفته اما معراج پیامبر امر متفاوتی است. نویسنده با ذکر نکتهای از کتاب تاریخ الخمیس گفته است که معراج یک آزمون برای مسلمانان بوده است.
نویسنده آنک آن یتیم نظر کرده در قید تاریخی حرکت کرده است
در این جلسه همچنین احمد شاکری، نویسنده و پژوهشگر ادبی علت انتخاب کتاب آنک آن یتیم نظر کرده را برای جلسات روایت داستانی از امر قدسی را دو دلیل عنوان کرد و توضیح داد: یک علت این است که مسائلی که به صورت نظری مورد بحث قرار میگیرد، صورت تطبیقی هم پیدا کند و دلیل دوم توجه به آوردههای ادبیات است. باید استخراج قاعده کنیم که نویسندگان در روایت از امر قدسی چگونه عمل کردند و چه پاسخی به پرسش های نظری دارند. نتایجی که از این جلسات استخراج میشود میتواند پاسخی در ذیل پاسخهای رمان دینی و رمان قدسی قرار گیرد.
وی با بیان اینکه در جلد چهارم آنک آن یتیم نظر کرده در صفحاتی مشخص روایت از معراج بیان شده است،افزود: در تاریخ اسلام نقطه اوج مراتب قدسی، سفر و معراج پیامبر است خاصه که در این سفر دیدار با خداست. این مرحله از یک قداست برخوردار است که مانند ندارد. همچنین دشوارترین و برجستهترین بحث برای روایت داستانی از امر قدسی، معراج است.
این منتقد ادبی با اشاره به اینکه سرشار در کتاب آنک آن یتیم نظر کرده با یک مقیداتی مواجه بوده است، بیان کرد: این کتاب، روایت از تاریخ و پیامبر است. روایت از موقعیتهایی که به تجربه کسی درنمیآید و راوی غیر از پیامبر ندارد. این جزو دشواریهای کار است. مسئله دیگر روند تطبیقی و تحلیلی موضوعات این کتاب با منابع تاریخی است. نویسنده تلاش کرده که از حدود تاریخی خارج نشود. این رمان یک اثر تخیلی نیست و نویسنده در قید تاریخی حرکت کرده است.
شاکری با بیان اینکه روایات معراجیه سرشار از جزئیات، اتفاقات، گفتوگوها و امور رازآمیز است، گفت: هم توجه به سنخ رخدادها و هم توجه به منابع حائز اهمیت است. معراج سفر عادی نیست زیرا نه رونده، نه مرکب، نه گفتوگوها و نه زمانش عادی است. در داستان به عنوان مقوله نوین دقیقا باید به وصف داستان بودنش توجه کرد. میان ادبینویسی تاریخی یا سادهنویسی از تاریخ یا گزیدهنویسی از تاریخ باید تفاوت قائل شویم.
این نویسنده تأکید کرد: در کتاب آنک آن یتیم نظر کرده با چند فلشبک مواجه هستیم. سرشار میتوانست متن معراجیه را روایت کند و سوال اینجاست که چرا فلش بک زد؟ دو فلش بک داریم که اگر فهم نشود زمان داستان برای مخاطب نامشخص میشود سوال دیگر این است که روایت ما از پیامبر بشری است یا فوق بشری؟ یکی از وجوه برجسته این کتاب، زمان است. سوال مطرح دیگر این است که اگر قرار باشد زمان را نمایش دهیم در معراجی که سریع گذشت، چگونه داستان میتواند این کار را کند؟
یکی از راههای خداشناسی، تجربه دینی است
حجتالاسلام مهدی جهان نیز در این جلسه با بیان اینکه کتاب قرار است باقیات و صالحات ما باشد، گفت: آیا میتوان از اثر ادبی و هنری انتظار آدمسازی داشت؟ ادبیات تجربهای از وقوع یک سلسله وقایع توسط شخصیتهای رنگارنگ است و در عرصه دینداری این بحث را داریم که چگونه دین را بپذیریم؟ عدهای میگویند فلسفه بخوانید و بعضی میگویند با شیمی و فیزیک خدا را میشناسند و گروهی هم میگویند ما با فیلم دیدن متوجه خدا میشویم.
این نویسنده یکی از راههای خداشناسی را تجربه دینی دانست و افزود: عصر مدرن دنبال تجربه است. انبیا سه خصوصیت دارند که خبر از غیب دارند، مرجعیت دینی دارند و رهبری جامعه را عهدهدار هستند. نویسندهای که میخواهد از معراج بنویسد آیا باید از تجربه خود بنویسد یا تجربه پیامبر یا داستان تجربه پیامبر از وقوع یک اتفاق به عنوان شئون النبی را بیان کند؟
داستان عصاره زندگی و فیلم عصاره داستان زندگی است
همچنین محمدرضا سرشار در این نشست عنوان کرد: از سال ۵۹ هیچ داستانی ننوشتم و کار و تمرکز را روی بحث پیامبر گذاشتم. وقتی جلد اول و دوم کتاب آنک آن یتیم نظر کرده را نوشتم کتاب «داستان ها و افسانههای تاریخی و مذهبی برای کودکان و نوجوانان» را نوشتم که حاصل مصاحبه در مورد این دو جلد کتاب بود.
این نویسنده با اشاره به اینکه سال ۶۳ توفیق شد به حج تمتع بروم، بیان کرد: راه رفتن و دیدن کوچهها و اماکن مکه و مدینه باعث شد جرئت پیدا کنم و کتاب آنک آن یتیم نظر کرده را ادامه دهم. میخواستم از مردمی بنویسم که با ما تفاوت دارند و فرهنگ خاص خود را دارا هستند. میخواستم از شخصی بنویسم که دردانه خلقت است .به همین دلیل کار سخت بود و چند سالی کار را متوقف کرده بودم و بین مجلد اول و دوم کتاب آنک آن یتیم نظر کرده وقفه ایجاد شد.
وی ادامه داد: ما در مورد پیامبر خواندیم و شنیدیم کتابی در نوجوانی در مورد پیامبر از رهنما خواندم و عاشق پیامبر شدم. وقتی کتاب آنک آن یتیم نظر کرده را نوشتم ابتدا در رادیو با عنوان برنامه « از سرزمین نور» طی ۷۷ جلسه ۳۰ دقیقهای آن را بیان کردم. مقام معظم رهبری عوامل این برنامه را به حضور پذیرفتند و فرمودند« من خودم آخوند هستم و با تاریخ اسلام آشنا هستم در مورد یتیمی پیامبر زیاد خواندم اما وقتی این برنامه را شنیدم به عمق یتیمی پیامبر پی بردم.»
این پژوهشگر عنوان کرد: غربیها میگویند هنر امر تازهای به وجود نمیآورد بلکه آنچه هست را دیدنی میکند. پولس کتابی دارد با عنوان «هنر چیست» و میگوید هنر انتقال احساس تجربه شده است. اگر نویسندهای عالیترین آثار بدون اشکال تاریخی و ادبی بنویسد که نتواند حسی در مخاطب برانگیزد کاری نکرده است. یکی از عالیترین حسها، حس دینی است و خواننده وقتی اثری را تمام میکند باید یک پله به لحاظ معنوی، ارزشی و یا شخصیتی ارتقا پیدا کند.
نویسنده مجموعه «قصههای انقلاب» تصریح کرد: تکنيک در داستان مهم است اما نمیتوان همه تکنيکها را رعایت کرد. داستان عصاره زندگی است و فیلم عصاره عصاره زندگی یعنی داستان است. در داستان لحظات برجسته و مهم زندگی را مطرح میکنیم. داستان،آب زندگی و فیلم مربای زندگی است.
سرشار افزود: وقتی وارد نوشتن داستان تاریخی میشویم فکر میکنیم کار راحتی است اما میبینیم بسیار وقتگیر است. برای نوشتن کتاب آنک آن یتیم نظر کرده تمام آثار در مورد پیامبر در قالبهای تاريخی، شعر و داستان و منابع مختلف را خواندم. معراج چند بار اتفاق افتاده است اما در داستان مجبوریم تجمیع کنیم.
این منتقد ادبی ادامه داد: وقتی به شعب ابیطالب رسیدم دیدم کلیاتی از آن در منابع موجود است پس کار را متوقف کردم و تحقیق کردم و بعد نوشتم. کتاب آنک آن یتیم نظرکرده نسبت به کارهایی که نوشته شده است چند قدم جلوتر است. من بعضی قسمتهای این کتاب را که میخوانم اشک میریزم. معراج را طوری در کتابم آوردم که ترکیب داستانی حفظ شود. مشکل در شخصیتپردازی درباره پیامبر این است که نمیتوانیم قول و فعلی که ایشان انجام نداده است را بیاوریم و باید در چهار چوب بگوییم.
وی با اشاره به اینکه در روضههای مذهبی اصطلاحی به عنوان حدیث نفس داریم، گفت: هر داستانی چه بخواهد و چه نخواهد زبان حال است و توقع حدیث و روایت را نباید از داستان داشت. امام صادق فرمودند ما خانوادهی فصیح هستیم احادیث ما را فصیح بیان کنید. برای پرهیز از روایتی که پیامبر نگفته باشند از زاویه دید ترکیبی در بخشهای مختلف کتاب آنک آن یتیم نظر کرده استفاده کردم.
سرشار با بیان اینکه زمان مفهوم فلسفی است عنوان کرد: زمان با مکان ارتباط دارد و در داستان معمولا زمان را با مکان نشان میدهیم. زمان بیرونی و درونی داریم و در مباحث معنوی جاهایی هست که جز با شعر نمیتوان بیان کرد. من هم قسمتهایی از کتاب را از شعر وام گرفتم.