دکتر عزیز نجفپور آقابیگلو
رییس مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
جنبش دانشجویی دهه ۷۰ یکی از قوی ترین حرکتهای دانشجویی در ایران است که با تلفیقی از رویکرد چپ و لیبرالیستی، بالغ بر یک دهه حاکم بلامنازع دانشگاههای کشور بود. بنا به دلایل متعددی ازقبیل عدم کشش ساختار دانشجویی برای رفتارهای بلند مدت و سخت سیاسی و …، به مرور نخبگان دانشجویی از این جنبش خارج گشته و بیشتر به درس و بحثشان متمرکز شدند و به مرور افرادی ضعیف از حیث فکری و شخصیتی و اخلاقی، میراثدار جنبش دانشجویی شدند و عملا از اوایل دهه هشتاد به بعد ما با جریانی از فرومایگان یا جریانهای پست اجتماعی در راس جنبش دانشجویی مذکور مواجهیم که سعی بر رهبری جنبش دارند. البته در آغاز، رفتارهای رادیکال و به ظاهر شجاعانه ایشان در کنار توفیقات کوتاه مدت شان جذابیت ایجاد میکرد ولی در بلند مدت، به دلیل نداشتن چشم انداز مشخص و طرح اثباتی روشن و تخریب بی امان همه ساختارها و….، شاهد فاصله گرفتن توده دانشجویان و نتیجتا اضمحلال جنبش دانشجویی فوق هستیم.
علی الاصول لمپنیزم در هر حرکت اجتماعی اگر غالب شود فارغ از اینکه فی الذاته نشانه ضعف مبنایی و تشکیلاتی آن جریان است، در میان مدت به اضمحلال آن حرکت می انجامد. رفتار دیروز صد و اندی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف را هم باید با همین منظر تحلیل کرد. دم دستی ترین شاهد این مدعا هم فحشهای زیرشکمی ایشان قبل از هرگونه درگیری و تنش است. طبق گزارش دانشجویان و فیلمهایی که منتشر شده، این جماعت از همان ابتدا با سخیف ترین ادبیات، صحن دانشگاه شریف را به چاله میدان تبدیل کردهاند؛ در حالی که نه مدیریت اینترنت دانشگاه را قطع کرده که مانع از پخش لایو اعتراضات ایشان شود و نه بسیج دانشجویی با ایشان درگیر شده و نه نیروهای امنیتی وارد دانشگاه شدهاند و نه… واقعا هیچِ هیچ! حتی آن پارکینگی هم که نیروهای امنیتی آخر شب در آنجا چند دانشجو را دستگیر کردهاند هم متعلق به بخش خصوصی است که به دانشجویان شریف هم سرویس میدهد. غرضم از گزارش این جزئیات، صرفا به عینه نشان دادن لمپنیزم این صد و اندی نفر و تعلق ایشان به طبقه پست اجتماعی است و حتما که آنها و امثالشان در سایر دانشگاهها، نماینده جامعه فرهیخته دانشگاهی شریف و امیرکبیر و تهران و علم و صنعت و… نیستند. همانطور که تجمعات چندصدنفره اغتشاشگران خیابانی هم نماینده توده معترضین جامعه ایرانی نیست.
حرکتهای سیاسی و اجتماعی همه طیفهای فکری و سیاسی دانشجویان به دلیل همین هویت فرهیخته دانشگاهی، عموما واجد روح عقلانیت و اخلاق فاخر دانشگاهی بوده است ولی اتفاق دیروز دانشگاه شریف نشان داد که بوی گند لمپنیزم میآید و لازم است هم بدنه دانشجویان شریف و هم سایر دانشگاهها، اعم از راست و چپ و میانه، بدین مساله واکنش نشان دهند و مانع از غلبه ایشان بر فضای دانشگاه گردند. البته بازیگردانان و راهبران اصلی این اغتشاشات به خوبی میدانند که سردمداری جریان لمپن بر حرکتهای اعتراضی و مطالبه گرانه مردمی، علیرغم توفیقات کوتاه مدت، در نهایت منجر به اضمحلال حرکت اصلی توده معترض میشود فلذا پرسش اینجاست که ایشان چرا حاضر شدند این خبط را انجام دهند؟ پاسخ روشن است: غرب به خوبی میداند که هیچوقت توده مردم ایران علیرغم همه مشکلات و اختلافات داخلی از اصولی چون منافع ملی، کلیت دین اسلام و انقلاب اسلامی کوتاه نخواهد آمد و حال که حرکت رو به جلو و عزم ملی برای رفع موانع و حل مشکلات آشکارتر شده و نوید توفیقاتی نزدیک را میدهد فلذا میباید جلوی این حرکت و توفیقات قریب الوقوع گرفته شود. توفیقاتی که پیشبینی میشود در زیر یک سال آینده طعم شیرینش در جامعه ایرانی حس گردد. فلذا در کوتاه مدت باید ضربهای قوی به این کشور زد! بهترین روش برای این کار هم فعال کردن لمپنها و جریانهای پست اجتماعی است… حتی اگر به قیمت افول و اضمحلال حرکت اعتراضی بخشی از جامعه ایران بینجامد. حال چکار باید کرد؟ راهکار پیش روی حاکمیت، در وهله اول تفکیک جریان مردمی معترض و منتقد از جریان اغتشاشگر و لمپن و متعاقبا گفتگو با جریان معترض اجتماعی در عین برخورد مقتدرانه با جریان اغتشاشگر و لمپن است. راهکار پیش روی جریان معترض و منتقد مردمی، که علیرغم اختلافات و انتقادات و اعتراضاتی که به برخی روندها در کشور دارند، عدم تبعیت، عدم تایید و عدم حمایت از اغتشاش گران و مرزبندی جدی با ایشان و متعاقبا گفتگو با توده مردم و حاکمیت و پیگیری مطالبات در داخل ساختار و مقررات کشور است. راهکار پیش روی توده مردم مسلمان و انقلابی هم حمایت از اقتدار نظام و مطالبه اجرای قانون و برخورد با اغتشاشگران همچنین گفتگوی روشمند و اخلاقی با جریان معترض بدون تکفیر ایشان است. معترضین بعضا مطالباتی دارند که در داخل ساختار نظام قابل بررسی و تامین است به شرط اینکه طرفین در طرح کلان بازیگردانان خارجی نیفتند و با کنترل لمپن ها، گفتگو کنند.