خلقت

خلقت به معناى آفرینش، نهاد، فطرت و سرشت است. پیامبران مردم را به تفکر درباره خلقت فراخوانده اند و على(ع)خلقت را گواه قدیم بودن آن دانسته است. خداوند عالم هایى بسیار آفریده که مى توان آن ها را به سه عالم تقسیم کرد: عالم مجردات، عالم مثال و عالم ماده. مخلوق نخستین بر اساس لزوم سنخیت علت و معلول باید مجرد باشد. در متون دینى، نخستین مخلوقْ نور رسول خدا(ص) است. مجردات با امرِ «کن» پدید مى آیند و تنها به فاعل نیازمندند. فرشتگان، قلم و لوح محفوظ، از جمله مجردات به شمار مى آیند. على(ع)از صفات فرشتگان و گونه هایشان بسیار سخن گفته است. خطبه اشباح، جامع ترین کلمات آن حضرت در این حوزه است. عالم مجردات، عالم تزاحم نیست و عظمت خلقت خداوند در مجردات جلوه کرده است.

 امام على(ع)از آفرینش جهان مادى نیز سخن بسیار گفته است. آسمان به معناى مجردات، و نیز به معناى کواکب و اجرام، آمده و اساس آفرینش آن، آب و بخار و دود دانسته شده است. شارحان، آب را به فیض الهى تفسیر کرده اند. مفهوم هفت آسمان نیز مى تواند به کثرت، هفت سیاره، هفت عالم و فلک هاى مختلف تفسیر شود. اوصاف هفت آسمان، نظم، پیوستگى، تراکم و تسلیم است. مراد از فلک، مدار حرکت سیارات است. نکته مهم این است که هفت آسمان، آیت و تجلى خداوند به شمار مى آید و کتابى سرشار از هدایت. ارض (زمین)، همواره در قرآن به شکل مفرد آمده، اما در نهج البلاغه صورت جمع نیز یافته است. اما از حرکت زمین، حرارت آغازین و تطور آفرینش آن سخن گفته است. «دحوالارض» انباشتگى زمین از آب در آغاز آفرینش و سپس پیدایى خشکى ها است. آفرینش زمین نیز نشانه توحید است. آدم از خاک آفریده شده، اما روحى مجرد دارد که بر آفرینش بدن مقدم است.

 فعل الهى از سَرِ عدل، و هدفمند است. خلقت نشانه تدبیر و ربوبیت الهى به شمار مى آید. قدرت و حکمت خداوند در آیینه خلقت تجلى کرده است. هدفِ خلقتِ انسان عبادت است. آن چه غیر خدا است، حادث ذاتى است، و خداوند قدیم بالذات است. مخلوقات نشانه خدایند و مقصود خلقت جهان، انسانى است که مى تواند خلیفه خدا باشد.