جهاد

 جهاد، به معناى نهايت كوشش و پيكار با دشمن، مفهومى دينى است و به جنگى اطلاق مى شود كه براى دفاع از دين الهى و نجات بندگان خداوند صورت گيرد. جهاد از يك منظر به جهاد ابتدايى و دفاعى تقسيم مى شود. جهاد، مصاديق ديگرى چون جهاد اصغر، جهاد مالى و جهاد زبانى دارد. برخى از عبادات نيز همسنگ جهاد دانسته شده اند. متصدى امر جهاد، حكومت دينى است؛ هرچند وجوب جهاد ابتدايى در عصر غيبت مناقشه برانگيز است.

 تأمل در آيات و روايات نشان مى دهد كه اسلام، دين صلح و مدارا است، نه آيين جنگ و خشونت. نفى هرگونه اجبار در پذيرش دين، طرح گفت وگو با اديان، و توصيه به برخورد مناسب با كافران، راه كارهاى اسلام براى جنگ ستيزى هستند. در مكتب على(ع)نيز جنگ و خونريزى مذموم است و از رسوم جاهليت به شمار مى آيد. حضرت از نهادنِ بنياد حكومت بر جنگ و جدال نهى مى كند و جنگ را واپسين گزينه مى داند. مكتب او، مكتب اصالت صلح و عَرَضى انگارى جنگ است؛ اما در قرآن آياتى در باب جهاد با كفار و مشركان آمده كه نيازمند بررسى است. بايد گفت كه اطلاق اين آيات، با آيات و روايات ديگر مقيد مى شود. همچنين آيات ديگرى، به مدارا و حتى احسان به كفار توصيه مى كنند. توصيه به صلح، نفى اكراه در دين، و دفاع از حقوق فطرى آدميان، مضامين آيات ديگرى در اين زمينه است.

 اكنون اين پرسش پيش مى آيد كه فلسفه جهاد چيست؟ مى توان گفت كه تقويت و گستردن اسلام، براندازى فتنه و گم راهى، و ستم ستيزى، از اهداف مهم جهاد به شمار مى آيند. از اين رو، فضيلت جهاد و مجاهدان، با اهداف پيشين، فراوان است و ترك آن، هلاكت و زبونى را در پى مى آورد. در ديدگاه على(ع)، امدادهاى غيبى، وجود نيروهاى كيفى و استفاده از فنون جنگى، از عوامل پيروزى در جنگ شمرده مى شوند. به علاوه، در مكتب علوى، جنگ و جهاد آدابى ويژه دارد. قصد خلوص، ناديده انگاشتن تعصبات قومى و ملى، آغاز كننده نبودن، پرهيز از دشنام، دعا كردن، تبليغات جنگى، فداكارى، رفتار انسانى با دشمنان و غيرنظاميان و اصالت صلح، مؤلفه هاى فرهنگ جهاد در سيره و سخن على(ع)هستند.