بازار

 بازار، فرآیندى است که در آن، رویارویى خریداران و فروشندگانِ یک کالا با یکدیگر، قیمت و مقدار کالا را تعیین مى کند. بازار محل تجارت است و تجارت در اسلام و سخنان على(ع)اهمیت فراوان دارد. البته گاهى کلماتى از آن حضرت در ذم بازار نقل شده است. این روایات را مى توان ناظر به جنبه هایى دانست که ممکن است موجب تفاخر و تکاثر شود و ارزش هاى اخلاقى و انسانى را از یاد آدمى ببرد. وجود زمینه هاى فساد و تباهى و اکل مال به باطل، موجب ذم بازار است. بازار نباید خانه فراموشى باشد.

 بازارها در عصر على(ع)و پیش از آن، در کنار مسجد و دارالاماره قرار داشتند. بازارهاى بصره، کوفه و سامرا نیز چنین بوده اند. بازار کوفه اتاق هایى از پیش ساخته داشته و حفظ امنیت آن بر عهده دولت بوده است. على(ع)براى استفاده از این اتاق ها کرایه اى نمى گرفته، و این امر، رونق داد و ستد را در پى داشته است.

 حدود و حریم بازار را نیز حکومت تعیین مى کرد، و برخى از پیشه وران، محصولات خود را در بازارهاى تخصصى عرضه مى داشتند.

 از جمله اقدامات على(ع)در عرصه اقتصاد، به ویژه بازار، نظارت بر بازار و زمینه سازى براى اجراى قوانین بود. ممانعت از احتکار، کنترل قیمت ها و وزن، برخورد با ناقضان حریم بازار، منع اهل ذمه از حرفه صرافى و برخورد با پدیده هایى چون ربا و ممنوعیت فروش برخى کالاها، از جمله اقدامات على(ع)در اجراى قوانین در بازار به شمار مى آیند.

 بازار مطلوب على(ع)به بازار رقابت کامل شبیه تر است تا بازار انحصارى. البته دولت اسلامى نیز باید زمینه هاى تحقق رقابت در بازار را فراهم کند. انحصار بازار و احتکار، از دیدگاه امام مذموم است. پاره اى از سخنان حضرت نیز به مواعظ اخلاقى درباره بازار مى پردازد. آدمى نباید فریفته بازار و امور دنیایى آن شود. آسان گرفتن معامله و قناعت به سود کم تر، خرید از ناآشنایان، سوگند نخوردن و چانه زدن خریدار، برخى از آن مواعظ است. در عرصه تجارت خارجى، على(ع)وابستگى به بیگانگان را ناپسند مى شمارد. نیازهاى اولیه جامعه، مانند خوراک و پوشاک، باید در درون آن تأمین شود. همچنین امام خرید کالاهاى واسطه اى را سودمند دانسته است. مى توان گفت داد و ستد کالاها میان کشورها نیز مطلوب است و مى تواند مایه افزایش رونق اقتصادى شود.