زيست نامه امام على(ع)

 على(ع)فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد است. ابوالحسن، ابوتراب، اميرالمؤمنين، اسداللَّه و حيدر از القاب او است. بنا بر قول مشهور شيعيان، آن حضرت در روز جمعه، سيزدهم رجب، ۲۹ يا ۳۰ سال پس از عام الفيل به دنيا آمده است. عموم عالمان شيعه و گروهى از دانشمندان اهل سنت و جماعت معتقدند كه آن حضرت در كعبه ولادت يافته است.

 ابوطالب فرزندان بسيار داشت و از عهده مخارج آنان برنمى آمد. از اين رو، محمد(ص)، على(ع)را نزد خود آورد و سرپرستى او را عهده دار شد. پس از آن كه محمد(ص) به پيامبرى مبعوث شد، على(ع)نخستين مردى بود كه به اسلام گرويد. پيامبر او را در يوم الانذار، وصى و خليفه خود خواند. ليلةالمبيت نيز از افتخارات على(ع)است. پيامبر پس از پيمان سوم عقبه، او را برادر خود خواند و او همواره در كنار پيامبر بود.

 عقد ازدواج على و فاطمه(ع)پس از جنگ بدر بسته شد. على(ع)صاحب ضربت روز خندق و فاتح خيبر است. ماجراى غدير خم در تاريخ اسلام، برتر و آشكارتر از آن است كه پوشيده مانده باشد. در تاريخ زندگى آن حضرت، دو روزِ بسيار حزن انگيز وجود دارد: يكى روز رحلت پيامبر و ديگرى روز شهادت همسرش زهرا(س). پس از پيامبر، ماجراى سقيفه پيش آمد و على(ع)از حق الهى خود محروم شد. پس از آن، على ۲۵ سال خانه نشين بود. بعد از كشته شدن عثمان، مردم به آن حضرت روى آوردند و با او بيعت كردند. على(ع)در دوران حكومت خود با دشوارى هاى فراوان روبه رو بود. او عاملان خود را روانه ايالت هاى اسلامى كرد؛ اما هيچ گاه از توطئه و مخالفت دنياطلبان در امان نماند. طلحه و زبير پيمان گسستند و به پيشتازى عايشه، آتش جنگ جمل را برافروختند. على(ع)پس از گفت وگوهاى بسيار، جز جنگ چاره اى فراروى خود نديد. پس با ناكثين جنگيد و بر آنان غلبه يافت.

 رويارويى با قاسطين، يعنى معاويه و يارانش، ديگر دشوارى حكومت امام بود. در جنگ درازمدت صفين، پيروزى سپاه على(ع)نزديك بود، ولى معاويه و عمرو عاص نيرنگى در كار كردند و لشكر آن حضرت را پراكنده ساختند. ماجراى حكميت در همان جا شكل گرفت، و نطفه مارقين، يعنى خوارج، نيز در همان جا بسته شد. خوارج پذيرش حكميت را كه امام هرگز به آن راضى نبود، كفر و معصيت دانستند و بر على(ع)شوريدند. امام پس از نصايح فراوان، به نبرد با آنان رفت و سپاهشان را در هم شكست. پس از جنگ نهروان، امام قصد داشت تا كار شاميان را يكسره كند؛ اما توطئه گران و فرصت طلبان مانع شدند و مردم را از جنگ بازداشتند. در يكى دو سال واپسين حكومت على(ع)، معاويه به غارت شهرهاى مرزى مى پرداخت و ناامنى و هراس بر پا مى كرد. امام با اين غارت ها نيز مواجه بود؛ ولى مردم سخن او را نمى شنيدند و از فرمانش سر مى پيچيدند. سرانجام، بر اثر توطئه اى كه در كوفه و دمشق شكل گرفته بود، على(ع)در سحرگاه نوزدهم رمضان سال چهلم به دست ابن ملجم مرادى ضربت خورد و دو روز بعد به شهادت رسيد.