زینب کبری(س)، دختر علیبنابیطالب(ع) و فاطمه زهرا(س)، در سال پنجم، ششم یا نهم هجری به دنیا آمد. معروفترین القاب او کبری و صدیقه صغری و عقیله بنیهاشم است. مورخان و نسبشناسان شیعه، زینب را دختر بزرگ فاطمه(س) دانستهاند که رسول خدا(ص) نام دختر بزرگ خود را برای او برگزید.
از دوران کودکی زینب اطلاعات چندانی در دست نیست، جز اینکه، او از راویان سخنان، اشعار و خطبه مادرش است و این بیانگر تلاش زینب در زنده نگهداشتن سیره و یاد فاطمه زهراست. زینب پس از شهادت مادرش، یا پسرعمویش عبداللهبنجعفر ازدواج کرد و صاحب فرزندانی شد که یکی از آنها به نام «عون» به همراه برادرش محمد، در کربلا به شهادت رسید.
بیشتر اخبار درباره زینب(س) مربوط به نقش او در قیام امامحسین(ع) است. نقش زینب(س) در واقعه عاشورا و حوادث پس از آن برجسته است. او در هنگام شهادت علیاکبر(ع) و عبداللهبنحسن۸ حاضر بود و به عمربنسعد، فرمانده سپاه کوفه سخنانی گفت که عمر سعد به گریه افتاد، پس از واقعه عاشورا، زینب(س) با مشاهده کشتگان و اسیران، مرثیهای خواند که دوست و دشمن از آن گریستند.
هنگام حضور کاروان اسیران در کوفه و شام، احتجاج زینب با عبیداللهبنزیاد و یزید، موجب رسوایی آنها شد. او در میان مردم کوفه نیز خطبهای خواند که در آن مردم این شهر را بهشدت نکوهش کرد. وقتی اسیران را نزد ابنزیاد بردند، زینب(س) کمارزشترین جامه خود را به تن کرد حاکم کوفه را فاسق و فاجر خواند. ابنزیاد خشمگین شد و فصاحت و شجاعت زینب(س) را به پدرش، علی(ع) تشبیه کرد. زینب(س) در شام، خطاب به یزید که با مشاهده سر بریده امامحسین(ع)، سخنانی شرکآمیز، بر زبان رانده بود، او و خانوادهاش را آزادشده پیامبر(ص) و حزب شیطان خواند. بنا بر نقل عبیدلی، پس از واقعه عاشورا و بازگشت کاروان به مدینه، زینب(س) مردم مدینه را به خونخواهی حسین(س) و قیام بر ضد یزید ترغیب میکرد، که همین باعث اخراج او از مدینه شد. زینب(س) مدتی پس از واقعه عاشورا، در سال ۶۲ هجری از دنیا رفت. درباره محل فوت و دفن زینب(س)، بین مورخان اختلافنظر وجود دارد. بهطوریکه امروزه در راویه دمشق، بارگاهی معروف به «السیده زینب» وجود دارد، در مصر نیز مقبره باشکوهی به ایشان منسوب است. برخی نیز گفتهاند که زینب(س) در مدینه درگذشته و مدفن ایشان نامعلوم است.