دکتر محسن ردادی
عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
معمولاً محافظهکاری بهعنوان مهمترین دشمن انقلاب در نظر گرفته میشود. محافظهکاران همیشه در برابر انقلاب ایستادهاند و به قول معروف محافظهکاری قتلگاه انقلاب است. اما محافظهکاران تنها دشمنان انقلاب نیستند. انقلاب، با دشمنی دیگر به نام «انقلابزده»ها نیز مواجه است. در این افراد که شور انقلابی آنها با شعور و تفکر درنیامیخته، نفرت از محافظهکاری و اشتیاق به بر هم زدن روابط ظالمانه باعث میشود که با تندی و افراط با هر نوع خطا و اشتباه مواجه شوند. از نظر این افراد دنیا سفید و سیاه است. هر نوع خطا و اشتباهی را باعث انحراف و فساد کلی میدانند. در قاموس این افراد انصاف و دیدن خوبی در کنار بدیها بیمعنی است. اینها همانهایی هستند که همهی دولتهای جمهوری اسلامی را بر خطا و انحراف میدانند. همهی مسئولین را یکسره غیرانقلابی و عامل دشمن میبینند. به هر خبر ضعیفی اعتماد میکنند و به بهانه دفاع از انقلاب سخنان دشمنان انقلاب را تکرار میکنند.
همین تفکر است که بدون استثنا همهی دولتهای بعد از انقلاب را مردود و غیرقابل قبول میداند و با برچسبهایی همچون فتنهگر، انحرافی، غربزده و… همهی دولتها را دشمن انقلاب اسلامی و امام خمینی تلقی میکند. در حالی که همهی دولتهای جمهوری اسلامی بدون استثنا قوت و ضعف داشتهاند و حتما ضعیفترین و غربگراترین دولت جمهوری اسلامی برتر از قویترین دولتهای طاغوتی در زمان شاه بوده است. اما این نگاه کمالگرایانه با زخمی کردن تمام دولتهای پس از انقلاب، غیرمستقیم دستاوردهای انقلاب را زیر سوال میبرد. طبیعی است که جوان امروزی سوال کند اگر تمام رؤسای دولت جمهوری اسلامی بد و ناسالم و فاسد بودند، چطور میتوان از جمهوری اسلامی دفاع کرد؟
به همین دلیل است که تندروی رادیکالی و انقلابینمایی افراطی بیش از همه به انقلاب ضربه میزند. فرزندان انقلاب و حزبالهیها باید مراقب باشند همانطور که با محافظهکاری سر جنگ دارند، از انقلابیزدهها غافل نشوند.
یک آسیب که از ناحیه انقلابزدهها به انقلاب وارد میشود دامن زدن به بیصبری جامعه است. این افراد با ساده کردن مسائل به این توهم دامن میزنند که با چند راهکار ساده و سطحی مسائل قابل حلند. مثلا راهکار مبارزه با فساد این است که چهار نفر مفسد را در میدانهای شهر دار زده شوند تا فساد جمع شود! در حالی که افراد عالم و متخصص میدانند مسائلی همچون فساد چندوجهی و پیچیده هستند و به این راحتی قابل حل نیستند. مبارزه با فساد باید ریشهای، دقیق و البته با قاطعیت انقلابی پیش برده شود.
انقلابزدگی فقط منحصر به انقلاب اسلامی ایران نیست و ردپای این عده تندرو را میتوان در گسترهی تاریخ دنبال کرد. بهترین نمونهی انقلابزدهها خوارج در زمان امیرالمؤمنین بودند. اندیشهی سطحی و کوتهفکرانهی این جماعت زاهدنمای مغرور شاید ضربهای به مراتب سهمگینتر از معاویه به انقلاب امیرالمؤمنین زد و در آخر نیز همین افراد تندرو و رادیکال بودند که امیرالمؤمنین را به شهادت رساندند و امام حسن علیهالسلام را ترور نافرجام کردند.
ویژگیهای خوارج که در انقلابزدههای معاصر نیز قابل مشابهت سازی است عبارتند از: ناآشنایی به سنت پیامبر و احکام دین، فهم نادرست از قرآن کریم و تطبیق نادرست آیات بر مقاصد خویش، سطحینگری، غرور و خودبرتربینی و کافر و گمراه دانستن عموم مسلمانان جز خویش، تمایل به جدل و مناظره (علیرغم ضعیف بودن در استدلال)، ستیزهجویی و لجاجت و تعصب و تندروی در آرا و عقاید، عدالتخواهی و امر بهمعروف و نهی از منکر و جهاد با حاکمان جور به مثابه والاترین آرمانهای اجتماعی، فضیلت شمردن جنگ با مسلمانانی که از نظر آنها کافر بودند و در عین حال نرمش با مشرکان، نظمناپذیری و انشعابات پیاپی، دشمنی با امام علی و کینه به وی، جنگاوری و دلیری و شکیبایی بر سختیها و انضباط نظامی.
همین تندروهای انقلابزده که بدون فکر و تأمل تصمیم میگرفتند در جریان انقلاب اسلامی ارزشمندترین نیروهای انقلاب مانند شهید مطهری، شهید عراقی، و شهید قرنی را از مردم گرفتند. اکنون نیز در قالبهای مختلف مشغول پراکندن نفرت و ناامیدی بین مردمند و به راحتی مسئولان کشور را به تیغ تهمت و ناسزا میزنند.
ایده امام خمینی (ره) اتحاد میان همه مستضعفان علیه مستکبران است. در این چارچوب حتی میتوان با مستضعفین غیرمسلمان دست دوستی داد. در حالی که انقلابیزدگان حتی حاضر نیستند با مسلمانان انقلابی ایرانی اتحاد برقرار کنند.
راهبرد درست برای مقابله با اینان، همان روشی است که امام علی علیه السلام بر علیه خوارج به کار گرفت. تا زمانی که دست به اسلحه نبردند باید با آنها مدارا کرد و تا حد امکان آنها را با زبانی خوش و استدلالهای انقلابی و مذهبی قانع کرد. گروههای انقلابی در مواجهه با این افراد باید تلاش کنند تبلیغات مسموم آنها علیه مسئولان نظام و روندهای جاری در جمهوری اسلامی را خنثی کنند و مانع از اثرگذاری آنها بر افکار عمومی شوند.