به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در مراسم رونمایی از کتاب «فلسفه عرفان» که شنبه ۱۹ اردیبهشت در بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی تهران و در غرفه انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی انجام شد، حجت الاسلام علی فضلی نویسنده این اثر با بیان چهارچوب های مطرح شده در کتابش گفت: تمام علوم بشری دارای مبادی و مبانی است اما این مبادی و مبانی در همان دانش مورد بررسی قرار نمی گیرد بلکه نیاز به دانش ناظری است که مبانی این علم فروتر را مورد بررسی قرار دهد. آن دانش ناظر که به شکل عقلی مبانی و مبادی این دانش فرودست را مورد بررسی قرار می دهد، فلسفه است.
وی با اشاره به ساختار موضوعی اثر افزود: از نگاه دیگر عرفان را می توان از دو منظر دید نخست از این دید که تجربه شخصی فرد است که طی ریاضات و مکاشفات این تجربه شخصی را به دست آورده است، تا هنگامی که از آن خود اوست بدان تجربه عرفانی گویند. حال اگر عارف این حالات را تجربه کرد و در مقام گزارش برآمد بدان گزاره های عرفان گویند. باید پرسید که آیا این تجربه درست بوده، یا نبوده است، خود تجربه که به شما نمی گوید درست است یا نادرست، از همین منظر باید مورد بررسی عقلی قرار گیرد که آیا حجیت عقلی دارد یا نه. بنابر این ما باید نظارت عقلی بر تجربه عرفانی کنیم و ما سیستمی را تعریف می کنیم به نام سیستم فلسفه تجربه عرفانی
نویسنده «فلسفه عرفان»، ساختار این کتاب را ترسیم دانشی با رویکرد فلسفه تجربه عرفانی خواند و تاکید کرد: آثاری که در این مورد وجود توسط کسانی مانند استیس، کبس، فورمن و … نوشته شده اند در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
فضلی با اشاره به فلسفه گزاره ها، این گزارشات را بر دو قسم تقسیم کرد و ادامه داد: گاهی گزارشات در بحث عرفان عملی است که بدان سلوک می گوییم، گاهی حقایق شهودی را به تصویر می کشد. علمی که بر مبادی و مبانی عرفان عملی نظارت می کند و درباره حجیت آن بحث می کند را فلسفه علم سلوک نامیده ایم و نظام واره آن را ارائه کرده ایم و به شکل پرسش واره مسائله اش را طرح کرده ایم. سپس به سراغ عرفانی می آییم که درباره هستی شناسی بحث می کند که بدان عرفان نظری می گوییم و آن علمی که مبانی و مبادی آن را مورد بررسی قرار می دهد، فلسفه عرفان نظری است.
این پژوهشگر دانش های مطرح شده در کتاب را به سه دسته فلسفه تجربه عرفانی، فلسفه علم سلوک و فلسفه عرفان نظری تقسیم کرد و این تقسیم بندی را شاکله اصلی کتاب دانست.
وی با اشاره به این موضوع که در فلسفه تجربی عرفانی، انظار مختلفی وجود دارد یکی از این نظریات را پدیدارشناسی دانست و خاطرنشان کرد: این کتاب انظار فلاسفه غرب را در مبحث عرفان بر پایه علم پدیدار شناسی بررسی کرده است. مثلاً «اُتو» با دیدگاه پدیدارشناسی به امر قدسی نظر داشته است.
فضلی درباره نوع برخورد فلسفه عرفان با دیگر فلسفه ها در کتاب «فلسفه عرفان» گفت: در نهایت نسبت فلسفه عرفان را با دانش های همگن مشخص می کند، که بنده این نسبت را از نقطه نظر گرانیگاه های میان آنان بررسی کرده ام. مثلا فلسفه عرفان و فلسفه دین، فلسفه عرفان و فلسفه صدرایی و …
نویسنده «فلسفه عرفان» این کتاب را یک دستگاه و یک کتاب راهبردی خواند و در نهایت چنین به سخنانش پایان داد: از آنجایی که این کتاب راهبردی است به شکل کلان به موضوعات نگریسته و خُرد نگر نیست، باید گفت این اثر سه دستگاه فلسفه عرفان را به صورت دانش مطرح می کند که برای نخستین بار به این صورت ارائه شده است و تاکنون پیشینه ای نداشته است و من در تهیه آن الگویی نداشتم. البته از ۱۰۷ منبع استفاده شده است، که این منابع مواد و عناصر را به من دادند و من توانستم به کمک این منابع به خروجی مطالعاتم ماهیت جدیدی دهم.