به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه، در گفتوگو با ایکنا، گفت: اگر کسی بخواهد توحیدی فکر کند، باید توحید را درک کند و بشناسد؛ یعنی بینش، گرایش و کنش توحیدی داشته باشد. روایات زیادی در باب توحید وجود دارد؛ از جمله امام باقر(ع) در روایتی فرمودند: «بنا عبد الله و بنا عرف الله و بنا وحد الله تبارک و تعالی …»؛ لذا اگر واقعاً قرآنهای ناطق و صاعد نباشند، نمیدانیم حقیقت توحید چیست و اوصاف وجودی و اسماء خدا کدام است؟
رودگر تصریح کرد: همچنین در کنار توحید خالقی، توحید ربوبی داریم، ولی آن رب کیست؟ و چه اسماء و اوصاف حسنایی دارد و چگونه ربوبیت میکند؟ این را معصومین(ع) برای ما روشن میکنند و اگر آنها به ما نگویند درک ما درباره حقایق توحیدی بسیار محدود است. به همین دلیل است که در زیاراتی مانند جامعه کبیره و ادعیه دیگر تأکید میشود که ذوات قدسی و نورانی معصومان(ع) هستند که دست ما را گرفته و بالا میکشند یا در حدیث سلسلهالذهب داریم: «لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی»، ولی تعبیر «انا من شروطها» هم وجود دارد؛ زیرا توحید منهای ولایت معنا ندارد.
جایگاه ولایت در درک توحید
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه اظهار کرد: بدون ولایت آن درکی را که به لحاظ معرفتی باید نسبت به توحید داشته باشیم نمیتوانیم داشته باشیم، یا گرایش وجودی که باید به توحید در ابعاد مختلف پیدا کنیم، محقق نمیشود یا کنشهای محققانهای را که باید داشته باشیم، میسر نخواهد شد. اینکه میبینید در توحید صدوق، توحید کافی و توحید بحارالانوار و عیون اخبارالرضا و بقیه مجامع حدیثی و روایی، معصومان(ع) قدم به قدم دست ما را میگیرند، حقیقت توحید را بیان میکنند؛ تعابیری مانند اینکه «لا اله الا الله»، «لا حول و لا قوه الا بالله» و «لا مؤثر فی الوجود الا الله».
وی اضافه کرد: آن کسی که در عالم حکومت میکند خداست، ولی ولایت اطلاقیه حق چگونه باید وارد زندگی ما شود؛ آیا جز از طریق معصومان(ع) ممکن است؟ توحید نباید صرفاً در ناحیه عقل و بینش باشد، بلکه باید وارد زندگی و کاربردی شود و برای کاربردی شدن نیاز به واسطه یعنی انسان کامل دارد.
ضرورت وجود امام
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه افزود: از سوی کسانی که قائل به ائمه(ع) و ضرورت وجود آنان نیستند گفته میشود که پیامبر(ص) همه چیز را بیان فرموده است، ولی پیامبر(ص) در عمر شریفشان چنین فرصتی پیدا نکرد؛ ۱۳ سال در مکه بودند و بعد در مدینه هم بیش از ۸۰ جنگ در قالب غزوه و سریه بر پیامبر(ص) تحمیل شد، حوادث متعدد سیاسی و اجتماعی در دوره پیامبر(ص) رخ داد، لذا ایشان فرصت تبیین همه مسائل را پیدا نکردند، بنابراین کسانی بعد از ایشان باید بودند که بتوانند این کار را تکمیل کنند.
وی اظهار کرد: در سنن و صحاح و برخی آثار دیگر اهل سنت شاهد راهیابی روایاتی هستیم که کاملاً بحث جسمانیت و عقیده تجسم را دنبال کرده و خدا را داری چشم و گوش مانند انسان میدانند؛ این نوع عقاید و تفکرات ناشی از همین دوری از بحث امامت و نداشتن توحید با رویکرد ائمه اهل بیت(ع) است.
رودگر با بیان اینکه مجسمه و مشبهه از درون همین تفکر به وجود آمد، اضافه کرد: در توحید افعالی چون نتوانستند آیات بینات قرآن را بهدرستی تبیین کنند، گرفتار جبرگرایی و تفویض شدند؛ شیعه چرا در این جهت گرفتار شرکهایی از این قبیل نشد؛ زیرا ائمه(ع) تبیین درستی از توحید داشتند؛ لذا امامت، ولایت و اتصال ایشان به عالم غیب سبب شد تا درک درستی از توحید ایجاد شود. در نهجالبلاغه، اصول کافی و احتجاج و … ادعیهای مانند دعای کمیل و مناجات شعبانیه و … توحید و اسماء و صفات الهی بیان شده است و همین تبیین درست اجازه نمیدهد کسی گرفتار این تفکرات اشتباه شود.
عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه در پایان بیان کرد: حتی وقتی برخی گرفتار غلو هم شدند، خود ائمه(ع) با آنان برخورد کردند و آنان را ملعون دانستند؛ لذا هر نوع تفکر انحرافی از غلو گرفته تا مجسمه و مشبهه و … از ساحت توحید در پرتو تبیین اهل بیت(ع) نفی و رد شد؛ لذا ضرورت وجود امام برای شناخت توحید ضروری است.