شهید سلیمانی و گفتمان انقلاب اسلامی
نوشتاری از دکتر سید علیرضا عالمی عضو شورای علمی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن
شخصیت، جایگاه و عملکرد شهید سلیمانی را میتوان از ابعاد مختلف بررسی کرد. مقام معظم رهبری حفظه الله که شناختی همه جانبه از شهید سلیمانی دارند در بیاناتشان در نماز جمعهی پس از شهادت سردار سلیمانی توصیه کردند که شهید سلیمانی نه به عنوان یک فرد؛ بلکه به عنوان یک مکتب و راه مورد مطالعه قرار گیرد. با توجه و التزام به این رهمنود در این نوشتار سعی شده به شیوهی گفتمانی، ابعاد مذهبی، تمدنی و جهانی نقش آفرینی و عملکرد شهید سلیمانی در گفتمان انقلاب اسلامی تحلیل شود.
گفتمان انقلاب اسلامی
گفتمان انقلاب اسلامی از چند منظر دارای ویژگی است؛ فضای گفتمانیِ انقلاب اسلامی در قرن بیستم و در عصر انقلابها، کاملا با فضایی که در آن انقلابها غالبا برای برنشاندنِ یکی از گفتمانهای سکولار شرقی یا غربی صورت میگرفت متفاوت است، انقلاب اسلامی که بر مدار هویت شیعی رخ نشان داده است نه تنها از رویهی رایج در عصر انقلابها تبعیت نمیکند؛ بلکه با گفتمان سکولار در هر قد و اندازهای غیریت سازی میکند.
از سوی دیگر گفتمان انقلاب اسلامی از منظری تاریخی برای نخستین بار موجد انقلابی بر مدار آموزهی امامت و ولایت شیعه گردیده که گفتمانهای پیش از آن در جهان تشیع و جهان اسلام را به سختی دچار چالش کرده و خواهان عبور از آنها است. در جهان تشیع، انقلاب اسلامی در ایرانِ شیعی مقدمه و زمینه ساز تحولات فرصت ساز برای هویت شیعه گردید که با اهمیتترین آنها شکلگیری گفتمان حکومت اسلامی است، توسط این گفتمان، شیعه مشروعیت حکومت را برای اولین بار در تاریخ غیبت کبری درون هویتی کرد و با آن ارتباط هویتی برقرار نمود به این معنا که در دوره پیشا انقلاب اسلامی، معمولاً شیعه در فضایی میزیست که مشروعیت سیاسی آن مورد پذیرشِ شیعه نبود. از نظر سیاسی و اجتماعی پیامد انقلاب اسلامی آن بود که بین هویت شیعه در دوران پس از انقلاب اسلامی و هویت جامعهی مدنی عصر پیامبر(ص) از نظر بنیادها، هویت و زیست جمعی مشابهتهای محتوایی، روشی و ساختاری برقرار گردد به گونهای که یکی از از اندیشمندان غربی، گفتمان انقلاب اسلامی را یک تاسیس مجدد، بازآفرینی و فعال کردن دوباره دوران محمد(ص) است. متعاقب آن ادبیات ویژهای مطابق با بنیادهای هویتی شیعه در عرصهها و رهیافتهای مختلف نظیر: اخلاق سیاسی، عدالت اجتماعی، عقلانیت سیاسی، و حقوق اسلامی تولید شد که همگی بر پیوند عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با بنیانهای وحیانی به عنوان دال مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی تاکید دارند. علاوه بر آن، گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمان خلافت در تمدن اسلامی را به چالش مواجه کرده است و اتفاقا این گفتمان انقلاب اسلامی که موجد گفتمان حکومت اسلامی بر مدار نظریه امامت و ولایت فقیه است، در دورهای رخ نموده که گفتمان تاریخی اهل سنت یعنی گفتمان خلافت دچار اضمحلال گشته و عملا صحنهی سیاسی و اجتماعی در جهان اسلام و تمدن اسلامی را ترک گفته است و تحرکاتی که در چند دهه اخیر و به ویژه در چند سال اخیر توسط جریانهای خلافتگرایی چون داعش صورت گرفته نتوانسته از نظر گفتمانی طرحی نو در اندازد.
با توجه به این موارد، گفتمان انقلاب اسلامی عملا در سه فضای درون مذهبی، تمدنی و جهانی فعال است، از این منظر باید بتواند با توجه به این فضای سه گانه، نشانههای گفتمان انقلاب اسلامی را به صورت هدفمند مفصل بندی کند تا امکان غیریت سازی در مقابل این فضاها را داشته باشد. امام راحل(ره) با درک عمیق از این جایگاه گفتمان انقلاب اسلامی، نقش مهمی به عملکرد فعالانهی این گفتمان قائل بود و به فراگیری این گفتمان( گفتمان انقلاب اسلامی) در سطوح پیش گفته تاکید داشت که معمولا از آن تعبیر به صدور انقلاب میشد. در سخنان امام خمینی(ره) این سه فضایی که گفتمان انقلاب اسلامی باید در آن فعال باشد به خوبی ترسیم شده است به فرمودهی امام هژمون گفتمان انقلاب اسلامی نباید در مرزهای ایران و تشیع محدود شود که اگر چنین شود دچار روزمره گی و رکود خواهد شد به باور امام راحل عظیم الشان(ره) گفتمان انقلاب باید منجر به ایجاد پیوند و ارتباط هر چه بیشتر بین شیعه و سنی و تشکل آنها بهعنوان یک نیروی واحد و قدرتمند جهانی در برابر قدرتهای جهانی گردد.
شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک ارگان عمدتا نظامی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ به فرمان امام خمینی(ره) به همین منظور شکل گرفت. سپاه قدس به عنوان یکی از چهار رکن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عهده دار پیشبرد و عملیاتی سازی رویکرد تمدنی و جهانی گفتمان انقلاب اسلامی است. فعالیت این نیرو از زمانی که سردار سلیمانی در سال ۱۳۷۶ فرماندهی آنرا بر عهده گرفته است سطحی وسیعی از خاورمیانه را پوشش داده است که نشان دهندهی دامنهی تاثیر گذاری وی در منطقه است. به نظر میرسد بخش قابل توجهی از توفیق سپاه قدس در سطح منطقه و جهان به ویژه پس از حضور نظامی آمریکا در افغانستان و عراق و جنگ داخلی سوریه مرهون نقش آفرینی شهید سلیمانی به عنوان یک دیپلمات و همزمان یک مجاهد است.
شهید سلیمانی به عنوان نظریه پرداز و دیپلمات
پیشینه فعالیتهای شهید سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس نشان میدهد که ایشان در قدم اول در صدد بسط گفتمان انقلاب اسلامی از مسیر فعالیتهای نرم بوده بر این اساس وی در پیشبرد میدانی امور به عنوان یک تئوریسین در قالب گفتمان انقلاب اسلامی در پیشبرد گفتمان انقلاب اسلامی دست به نظریه پردازی در شرایط سیاسی و اجتماعی متفاوت در منطقه و سطح جهان میزد و خود راساً به عنوان یک دیپلمات در صحنه حضور مییافت و به صورت حضوری و میدانی نقش ایفا میکرد. راه حل ها و اندیشه هایی را که خود برای شرایط ویژه و بحرانی طراحی میکرد پیش می برد و در این مسیر هیچ مخاطره ای مانع حضور وی نمیشد او به عنوان یک دیپلمات در عالی ترین سطح دست به مذاکره میزد و همزمان در اجتماعات خیابانی با مردم در کوچه و بازار در ارتباط مستقیم و مستمر بود در زمانی که افراط گرایان وهابی جبههالنصره و دولت اسلامی عراق و شام [داعش] بخش قابل توجهی از سوریه را متصرف شده بودند و کاخ ریاست جمهوری سوریه در تیررس سلاحهای سبک آنان قرار داشت با مسافرت به مسکو و مذاکره مستقیم با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه وی را برای حضور نظامی در کنار نیروهای مقاومت در سوریه مجاب کرد. حضور گسترده نظامی روسیه در حمایت از نیروهای مقاومت ورق را به سود نیروهای مقاومت در سوریه برگرداند و حلب، حمص، دیرالزور، درعا که به کانونهای فعالیت افراط گرایان وهابی تبدیل شده بود و گذرگاه بوکمال در مرز با عراق که نقش مهمی در پشتیبانی از نیروهای مقاومت را بر عهده داشت توسط نیروهای مقاومت باز پس گرفته شود. با حضور نیروهای روسی در سوریه یکی از مهمترین اقدامات دیپلماتیک شهید سلیمانی آن بود که هماهنگی بین نیروهای مقاومت و نیروهای روسی به وجود آمد به گونه ای که کمترین تنش بین نیروی مقاومت و نیروهای روسی در حمایت از دولت بشار اسد به وجود آید. نقش دیپلماتیک شهید سلیمانی در این بین تعیین کننده و کلیدی بوده است. همین گونه نقش دیپلماتیک شهید سلیمانی در مبارزه با داعش در عراق و سرکوب آنها در عراق نیز تعیین کننده بوده او رابطهی تنگاتنگی با نیروهای کرد در کردستان عراق و نیزوهای شیعه در مرکز و جنوب عراق برقرار کرد و توانست با حمایت از نیروهای حشد الشعبی(بسیج مردمی عراق) که با فتوای آیت الله سیستانی (در ۲۳ خرداد ۱۳۹۳)تشکیل شده بود نقش پر رنگی در برقرار ارتباط و هماهنگی و انسجام با طیفهای متعدد این نیروها[که از نیروهای عمدتا شیعی تشکیل شده اما گروههای سنی، مسیحی و ایزدی نیز در آن شامل هستند] و هم چنین جریانهای تاثیر گذار سیاسی در داخل عراق که یکی از مهارت های ویژهی او بوده، داشته باشد.
تلاشهای دیپلماتیک وی که در قالب برنامه های سیاسی که نوعا خودش مبدع آنها در شرایط ویژه بود باعث شد او به عنوان دیپلماتی که از موقعیت های خطیر با موفقیت خارج میشود، شناخته شود. به گونه ای که جریانهای سیاسی و افکار عمومی به ویژه در جهان عرب به درایت سیاسی و دیپلماتیک وی باور داشتند و ذهنیت دنیای عرب این مهم را پذیرفته بود که وی دیپلماتی کارکشته و صاحب سبک و همواره موفق است. شهادت وی نیز نه در صحنهی نظامی بلکه در صحنهی تلاشهای دیپلماتیک رقم خورد.که نشان دهندهی آن است که در اندیشهی شهید سلیمانی اقدامات نظامی مکمل اقدامات و تلاشهای دیپلماتیک است و نه بر عکس.
با این اوصاف شیوه و عمل دیپلماتیک وی میتواند الگویی موفق برای عملکرد آتی سپاه قدس و مجموعه های همسو با آن تعریف شود. که روش دیپلماتیک و فعالیت نرم شهید سلیمانی به عنوان یک گفتمان عملیاتی مورد توجه قرار گیرد و نشانه های گفتمانی این شیوهی فعالیت استخراج و در کل ساختار عملیاتی سپاه قدس به کار گرفته شود. رویکردی که به شدت رقبای گفتمان انقلاب اسلامی را به تکاپو انداخته به گونه ای که برایان هوگ نماینده امریکا در امور ایران تهدید کرده است که اگر رویکرد شهید سلیمانی توسط جانشین وی دنبال شود او نیز ترور خواهد شد.
شهید سلیمانی به عنوان مجاهد
یکی از شاخصهی شهید سلیمانی نقش آفرینی وی به عنوان مجاهد عرصهی نظامی بود به عنوان فرماندهی سپاه قدس همچون سربازی در خدمت گفتمان انقلاب اسلامی بود و همواره در خط مقدم مبارزه با دسته جات تروریست به ویژه در عراق و سوریه حضور می یافت و از برنامه ریزی تا هدایت جزئیات عملیات های نظامی علیه دشمن را عهده دارا بود. از ویژگیهای مهم وی، مشورت با فرماندهان میدانی در خط مقدم بود دست این فرماندهان در اعمال روشهای ابتکاری باز گذاشته میشد به گونه ای که هسته هایی در مجموعهی او پدید آمده بود که هر کدام وظیفه و مسئولیت خود را به خوبی میدانستند. در کنار این او به معرفت افزایی و معنویتگرایی در جبهات جنگ هم در جنگ تحمیلی و هم در جبهات برون مرزی در عراق و سوریه اهمیت زیادی میداد و همواره تغذیهی فکری و روحی مجاهدان برای وی نسبت به امور دیگر اولویت داشت به گونه ای که تک تک مجاهدینی که همرزم وی در خطوط مقدم بودند از سویی به خوبی با گفتمان انقلاب اسلامی و مسئولیتهای خود نسبت بدان آشنا بودند و از سوی دیگر برای نیل به اهداف گفتمانی با ایثار و از خود گذشتگی شهادت در راه گفتمان اهل بیت(ع) را با آغوش باز پذیرا بودند. از این رو مخاطراتی که در این راه وجود داشت هیچ گاه وی و مجاهدینِ همرزم وی را از طی مسیر انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی باز نمیداشت.
شاخصهی دیگر وی در عرصه نظامی آن بود که مجاهدینی از سرزمینهای اسلامی را در مجموعه های منظم چون لشکر فاطمیون، تیپ زینبیون و حیدریون گرد آورده بود همانهایی که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان رزمندگان بدون مرز شناخته میشوند اینان که همگی برای هدفی واحد که همان هژمون سازی گفتمان انقلاب اسلامی در سطح تمدنی و جهانی است، با نثار جان فعالیت میکنند، شهید سلیمانی به عنوان یک مجاهد الگوی این مجاهدان به شمار می آید.
ابعاد نقش آفرینی شهید سلیمانی در گفتمان انقلاب اسلامی
این دو ویژگی شهید سلیمانی( به عنوان دیپلمات و جهادگر) باعث شده وی به عنوان بازیگری تعیین کننده در پیشبرد گفتمان انقلاب اسلامی مطرح باشد نقش آفرینی و تاثیر گذاری فعالیتهای وی عرصه های مهم درون مذهبی، تمدنی و جهانی را شامل میگردد:
نقش آفرینی مذهبی
گفتمان انقلاب اسلامی صفحهی جدیدی در تاریخ تشیع و هویت مذهبی آن گشود. پیش از شکل گیری گفتمان انقلاب اسلامی رویکرد شیعه نسبت به حکومت و رهبری جامعه اسلامی دچار انفعالی تاریخی بوده است. انقلاب اسلامی باعث شد گفتمان حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه در هویت مذهبی شیعیان برنشیند با این وجود هنوز برخی گفتمانها در میان شیعیان به دنبال تضعیف این گفتمان انقلابی هستند و برای نیل به این هدف از شیوه های و طرز العملهای گوناگونی چون ملی گرایی در عرصه هویت شیعه استفاده میشود برای مثال در ایران و عراق ملی گرایی مذهبی از سوی گفتمان رقیب به شدت ترویج میشود تا مانع از همبستگی جوامع شیعه بر مدار گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و شکل گیری امت واحد اسلامی بر مدار گفتمان ولایت فقیه و انقلاب اسلامی شود. شیوه عملکرد شهید سلیمانی در حوزه های مختلف نظامی، فرهنگی و هویتی کاملا در مسیر گفتمان سازی بر مدار انقلاب اسلامی و ولایت فقیه استوار است. به همین اساس تمام شاخصه هایی که باعث اتحاد جوامع شیعی میگردد در اندیشه و برنامه ریزی و عملکرد شهید سلیمانی در کانون توجه قرار دارد. برای مثال توجه به سنت دیرپای مناسبت اربعین و ارتباط بین تودهی شیعیان در ایام اربعین که گفته میشود در شکل کنونیاش از ابتکارات شهید سلیمانی است از همین رویکرد وی ناشی میشود. ارتباط نزدیک و صمیمانه بین فرماندهان شیعه که معتقد به گفتمان انقلاب اسلامی و ولایت فقیه هستند از این رویکرد ناشی میشود. بنابراین می توان گفت یکی از حوزه های مهم فعالیت گفتمانی شهید سلیمانی نقش آفرینی درون مذهبی و شیعی وی است، اگر شیعه بتواند در این عرصه به وحدت و انسجام بر مدار گفتمانی معرفتی، هویتی و زیستی دست یابد میتوان از آن به عنوان منشاءتحولات گفتمانی در عرصه تمدنی و جهانی استفاده کرد اما اگر چنین نشود نقش آفرینی تمدنی و جهانی گفتمان انقلاب اسلامی با رکود و خمودگی مواجه خواهد شد. درک این مهم باعث میشد که شهید سلیمانی به فراگیر شدن گفتمان انقلاب اسلامی در درون شیعه اهمیت کانونی دهد.
نقش آفرینی تمدنی
معرفی گفتمان انقلاب اسلامی در عرصهی تمدنی و در جهان اسلام یکی از مهمترین نشانه های فعالیتهای شهید سلیمانی بوده است. وارد کردن گفتمان انقلاب اسلامی به دنیای اهل سنت بخش مهمی از فعالیتهای شهید سلیمانی است او ارتباطات تنگاتنگی با فعالان اسلامی در جهان اسلام برقرار کرده بود حتی بهار عربی که برخی از تحلیلگران سیاسی آنرا به عنوان بدیلی عام برای گفتمان انقلاب اسلامی به شمار می آوردند نیز نتوانست ارتباط نشانه های گفتمانی بین انقلاب اسلامی و برخی جریانهای اسلام گرا مانند جهاد اسلامی و حماس در فلسطین را از بین ببرد. شرکت اسماعیل هنیه در مراسم خاکسپاری شهید سلیمانی و سخنرانی در آن از درهم تنیدگی یا حداقل تعاملِ گفتمان انقلاب اسلامی با جریانهای اسلامی تاثیر گذار بر جهان اسلام حکایت دارد که مستقیم با عملکرد و نقش آفرینی شهید سلیمانی درچگونگی برقراری مناسبات گفتمانی بین گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمانهای مقاومت در سراسر جهان اسلام حکایت دارد. برقراری این قبیل مناسبات تنها منحصر به گروههای اسلامگرا نیست بلکه شهید سلیمانی گفتمانی را پیش می برد که بر اساس آن تمام گروههای تحت فشار در داخل جهان اسلام با آن ارتباط نزدیک داشتند از آن جمله می توان به گروه های کرد عمدتا سکولار در شمال عراق که اتفاقا ارتباطات نزدیکی با آمریکا و ناتو دارند اشاره کرد. در موقعیتی که داعش به دروازه های اربیل پایتخت اقلیم کردستان عراق رسیده بود و جهان هر آن منتظر بودند تا با انفعال نیروهای خارجی در عراق از جمله آمریکا و ناتو، خبر اشغال آن توسط داعش را بشنوند حضور سردار سلیمانی در میان کردها و پشتیبانیِ عمدتا معنوی وی به عنوان نمایندهی گفتمان انقلاب اسلامی باعث شد که کردها با کمک وی گروه های مقاومت در مقابل داعش بایستند و مانع از سقوط اربیل و کردستان عراق توسط داعش شوند که اگر چنین نمیشد فاجعه ای انسانی در کردستان رخ میداد. این شواهد نشان میدهد که گفتمانی که شهید سلیمانی از آن نمایندگی میکرد نه تنها در بین جریانهای اسلام گرا دارای نفوذ است بلکه در میان جریانهای دیگر نیز به عنوان عاملی تاثیر گذار در مناسبات درون تمدنی عمل میکند. دفاع همه جانبه از دولت مرکزی سوریه که از نظر جریانی غیر اسلامگرا به شمار میروند نیز از همین امر حکایت دارد. مقاومتی که در سوریه بر علیه افراط گرایان سلفی با محوریت شهید سلیمانی صورت گرفت به وضوح باعث تضعیف افراط گرایی سلفی- وهابی در کل جهان اسلام شد. اگر چنین اتفاقی نمی افتاد امکان داشت دامنهی افراط گرایی سلفی محدودهی بسیار وسیعتری را درگیر کند و تبعات آن دهه ها جهان اسلام را متاثر سازد. سرکوب افراط گرایی سلفی- وهابی در سوریه و عراق توسط به تعبیر رهبر معظم انقلاب رزمندگان بدون مرز که عملا شهید سلیمانی پرچمدار آن بود باعث میشد که حضور گفتمان انقلاب اسلامی در عرصهی تمدنی و جهان اسلام به روشنی تثبیت شود
نقش آفرینی جهانی
در عرصه جهانی حضور، انقلاب اسلامی به عنوان یک گفتمان توسط جریانی نمود یافت که شهید سلیمانی پرچمدار آن بود. اصطلاحی که توسط رهبر معظم انقلاب برای نقش آفرینی جهانی مجموعه ای که شهید سلیمانی راهبری میکرد مورد استفاده قرار گرفت در این مورد گویاست: «رزمندگان بدون مرز» نوک پیکان نقش آفرینی جهانی گفتمان انقلاب اسلامی است که خود را متعهد با مرز و بوم جغرافیایی نه بلکه خود را متعلق به مرز و بوم و مولفه های گفتمانی میدانند که هدفگذاری شان یک هدفگذاری گفتمانی و معرفتی و هویتی است. شهید سلیمانی در این مسیر با تلاشهای بی وقفه اش مجموعه از کنشگران بین المللی را گرد آورده بود که هدفگذاری فعالیت آنها در قالب مرزهای حاکمیتی و جغرافیایی تعریف نمیشد. از این رو کنشگرانی از تمام نقاط جهان اسلام برای انقلابی جهانی تلاش میکردند که کلید واژهی کانونیِ فعالیت آنها مقاومت در مقابل هژمونِ گفتمان استکبار در سطح جهانی بود. این گفتمان در بردارندهی مفاهیم بسیار مهم در اندیشه اسلامی چون جهاد، مقاومت، شهادت و امامت است. جهاد و تلاش بی وقفه برای برپایی گفتمان اسلامی و حکومت اسلامی از مهمترین مولفه های تفکری است که شهید سلیمانی آنرا نمایندگی میکرد، مقاومت در برابر سلطهی فکری و مادی گفتمان رقیب و ضربه زدن به گفتمان رقیب از دیگر مولفه های اساسی است که به عنوان نشانهی مرکزیِ توسط مقام معظم رهبری برجسته سازی شده و به وسیلهی شهید سلیمانی در عرصهی جهانی عملیاتی میگردید. شیوهی نقش آفرینی تمام کسانی که به این گفتمان وابسته اند گذشت از جان و مطالبهی شهادت است. به گونه ای که شهید سلیمانی خود نیز بدان دست یافت. پیروی از امامت امت کلید واژهی کانونی است که گفتمان شهید سلیمانی در دامن آن تولید شد؛ کلید واژه ی که انقلاب اسلامی برای تبلور آن در ساحت سیاسی و اجتماعی ایجاد شده است. از این رو تمام نشانه های دیگر چون: گفتمان جهاد، گفتمان مقاوم، گفتمان شهادت در پیرامون آن معنا می یابند. مجموعهی اقدامات و فعالیتهای شهید سلیمانی و هم فکران وی برای نشان دادن این خط سیر گفتمانی فعالیت میکردند و شهادت سردار سلیمانی با ضربهی نظامی توسط گفتمان سلطه و انعکاس این شهادت در سطح جهانی کمک زیادی به باز تعریف، برجسته شدن و ظهور مجدد گفتمانی خواهد کرد که شهید سلیمانی نمایندهی آن بود. که پیامدهای آن به درجات مختلف در سطح جهانی، تمدنی و درون مذهبی و ملی خود را نشان خواهد داد.