تحلیلی بر سیاست‌های توسعه طلبانه ترکیه در سوریه

 تحلیلی بر سیاست های توسعه طلبانه ترکیه در سوریه
نوشتاری از محمدمهدی جهان پرور پژوهشگر گروه سیاست پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه

جمهوری ترکیه با واقع شدن در جنوب غرب آسیا، خاورمیانه و منطقه بالکان به عنوان حلقه اتصال مناطق اروپا و آسیا و نیز همجواری این سرزمین با کشورهای مشترک المنافع به سبب وجود انرژی سرشار این مناطق، نقش استراتژیکی مهمی در تحولات منطقه‌ای خاورمیانه دارد. این کشور به دلیل گذشته تاریخی و موقعیت ژئوپلیتیکی،‌ همواره توجه خاصی نسبت به مسایل خاورمیانه از خود نشان داده است و به رغم دارا بودن اکثریت جمعیت مسلمان، تعصب زیادی به تاریخ ملی و ترویج و آموزش تفکر ملی خود داشته , نقش پرچم این کشور نشانگر غلبه جریان ملی‌گرایی بر اسلامیت است، از اینرو، در سال ۱۹۲۸.م با شعار جدایی دین از سیاست نظام سیاسی خود را به جمهوری سکولار تغییر داد. همچنین با توجه به اینکه بسیاری از دولتمردان این کشور به شدت تحت تأثیر تفکرات پان‌ترکیسم و نژاد‌پرستی قرار دارند، سیاست دولتمردان آن به خصوص رجب طیب اردوغان رییس جمهور فعلی و رهبر حزب عدالت و توسعه در نظام و روابط بین‌الملل همواره بر این بوده تا با افزایش قدرت نظامی و توسعه مرزهایش، بازگشتی پیروزمندانه به دوران مقتدرانه امپراطوری عثمانی داشته باشند. از اینرو، نسبت به کشورهای منطقه، از جمله سوریه در جنوب غرب آسیا به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی‌اش توجه خاصی داشته است و به دلایل متعددی مانند تفکرات ملی‌گرایی و پان‌ترکیسم و اندیشه گسترش قلمرو خود به دوره پر افتخار عثمانی؛ موقعیت منطقه‌ای خاورمیانه به عنوان قلب جهان؛ روابط نظامی و اطلاعاتی با اسرائیل؛ حفظ متحدان غربی، تثبیت عضویت در ناتو، ورود به اتحادیه اروپا و … ؛ گسترش سطح روابط سوریه با ج.ا.ا و احساس خطری که از سوی دول ایران و روس می‌نموده، سعی کرده است تا به بهانه‌های مختلف از جمله مبارزه با تروریسم و شبه نظامیان کرد در شمال سوریه، در راستای تأمین منافع خود، تمامیت اراضی این کشور و دیگر کشورهای منطقه را مورد تهدید قرار دهد. غافل از اینکه اینگونه رفتارها چنانکه رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود با رییس جمهور ترکیه (۲۸ تیرماه ۱۴۰۱) متذکر شدند، جز نفع تروریستها و ضرر طرفین را در بر نداشت و کودتای نافرجام ۱۵ جولای ۲۰۱۶ .م و تعلل در واکنش متحدانش نمونه‌ای‌ بارز بود که در نهایت اقدام سیاسی مورد انتظار از جانب دولت سوریه را نیز محقق نکرد. با این وجود، عملیات سپر فرات و شاخه زیتون سال ۲۰۱۶.م ترکیه؛ عملیات نظامی چشمه صلح سال ۲۰۱۸.م در شمال سوریه؛ ملاقات اردوغان و رییس مجلس ترکیه با رییس مجلس عربستان در خصوص همکاری و هماهنگی نزدیک در جغرافیای وسیعی از فلسطین تا یمن و لیبی تا سوریه؛ ادعای خلوصی آکار وزیر دفاع ملی ترکیه مبنی بر گسترش حوزه نفوذ و صلاحیت ترکیه؛ دخالت در مناقشات دیگر کشورها همه و همه حکایت از زیاده خواهی‌ این کشور و عدم احترام به تمامیت ارضی برخی کشورها به ویژه سوریه دارد. تاریخ نشان داده که روابط سوریه و ترکیه طی سالهای اخیر دستخوش تحولات زیادی بوده است و اگرچه فراز و فرود این روابط ناشی از فشارهای کشورهای غربی بوده، اما بخش دیگری از این روابط تا اندازه‌ای متأثر از رویدادهای منطقه‌ای و بین‌المللی بوده است. لذا ترکیه بیش از آن که در صدد حفظ ثبات منطقه، احترام به تمامیت ارضی ملتها و ترمیم و بهبود روابط خود با دیگر کشورهای منطقه از جمله سوریه باشد، در تلاش است تا با پشتوانه متحدان و اتخاذ تدابیر توسعه طلبانه خود، ضمن گسترش قلمرو و سیطره بر کشورهای منطقه، بازیگری مهم و تأثیرگذار در عرصه بین‌المللی شود. بنابراین، با اینکه بحران و ناآرامی‌های داخلی سوریه (۲۶ ژانویه ۲۰۱۱.م) که تحت تأثیر تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا قرار گرفت و در سال ۲۰۱۵.م به اوج خود رسید، کاهش یافته، اما چنانچه تدبیری اتخاذ نشود امکان تکرار حوادث اخیر دور از انتظار نخواهد بود. از اینرو لازم است تا در گام نخست شرایط و اوضاع این کشور با تأسی از رهنمودهای مقام معظم رهبری به خصوص در دیدار با بشار اسد (اردیبهشت ۱۴۰۱) به منظور عبور از اختلاف سلیقه‌ها، روشن کردن خط آینده از تجربه‌های گذشته و نیز بهره‌مندی از ظرفیتهای موجود بهبود یابد. چرا که بهبود شرایط کشور و به تبع آن برخورداری از حمایت مردمی علاوه بر رشد قدرت سیاسی و نظامی، نقش تعیین‌کننده‌ای در روابط و معادلات بین المللی و جلب حمایت متحدان و مقابله با متجاوزانی همچون ترکیه دارد. گام دوم نیز  همکاری در خشکاندن ریشه‌ فتنه در منطقه‌ یعنی اسرائیل غاصب و آمریکا را می طلبد. زیرا منشأ بسیاری از مناقشات منطقه‌ای به تحریک رژیم منحوس صهیونیستی و آمریکا است. لذا لازم است تا با هوشیاری در مقابل سیاستهای تفرقه‌افکنانه با تبیین درست روایات با بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌ای همسو و نیز تدابیر و تعاملات هوشمندانه، نسبت بصیرت‌افزایی و بیداری ملتهای منطقه از جمله ترکیه و سوریه اقدام شود. چرا که این استراتژی موجب افزایش ایستادگی و مقاومت ملتها، افزایش اعتبار کشورها و مانع زیاده‌خواهی متجاوزانی همچون ترکیه خواهد شد. گام سوم نیز استفاده از ثروت‌های ملی و ظرفیتهای سرزمینی و تبادلات علمی و تجاری در جهت ابداع، ارتقاء و انتقال تکنولوژی‌های روز است. در این خصوص می‌توان با برگزاری اجلاسیه‌هاو بستن پیمانهای چند جانبه موجبات اقتدار، رشد تبادلات تجاری و افزایش قدرت سیاسی و منطقه‌ای را فراهم آورد. گام چهارم نیز مشارکت در تقویت جبهه مقاومت به رهبری ایران در راستای همکاریهای منطقه‌ای و با بهره‌مندی از مستشاران ایرانی و الگوپذیری از تجربیات موفق کشورهای منطقه و جهان خواهد بود. بدیهی است تهیه طرحها و الگوهای مشترک کاربردی و مناسب توسط دولتهای منطقه متناسب با شرایط و اقتضائات بین‌المللی می‌تواند کاهش تنش‌ها و مناقشات و تثبیت صلح و آرامش منطقه را در پی داشته باشد. در گام بعدی نیز لازم است تا مثلث ایران، روسیه و چین که نقش بسیار تعیین کننده‌ای در تحولات جهانی دارند،  ضمن توجه به اشتراکات و منافع ژئواستراتژیک خود با عبور از اختلافات موجود و رفع موانع برای تغییر در نظام‌ بین الملل، ابتکار عمل را در دست گرفته و با استراتژی و بهره گیری از الگوهای عملیاتی مناسب با بهره‌مندی از ظرفیتهای موجود در عرصه‌های مختلف، و اولویت استفاده از دیپلماسی نرم با ایجاد ملت واحده شرقی به استقبال نظم نوین جهانی رفته و با صدور تمدن شرق و انتقال قدرت از غرب به شرق، مانع از سیطره و زیاده خواهی‌های دشمنان و بازی‌خوردگانی همچون ترکیه شوند.