به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هماندیشی علمی «وقوع علوم انسانی اسلامی؛ پیشینه، راهکارها، مصادیق» به همت گروه فرهنگ پژوهی و گروه غربشناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با حضور آیت الله علی اکبر رشاد، حجتالاسلام دکتر احمدحسین شریفی، دکتر سید احمد فاضلی، حجتالاسلام دکتر مسعود اسماعیلی، حجتالاسلام دکتر سیدحسین حسینی، دکتر شاکرینژاد، دکتر مهدی جمشیدی، دکتر روزبه زارع، دکتر مهدی صدفی در دو روز دوشنبه و سه شنبه ۲۷ و ۲۸ اسفند در تهران و قم برگزار شد.
آیتالله علیاکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ در این هماندیشی با بیان اینکه مساله علوم انسانی اسلامی یک کلان مساله بوده و مطلبی نیست که بتوان در قالب یک نشست و سخنرانی جهات و ابعاد مختلف آن را بررسی کرد، افزود: آنچه که رخ داده بخشی از تطور و توسعهای است که در علوم موجود به وقوع پیوسته است؛ ما علوم انسانی را در این عرصه وسیع تلقی میکنیم یعنی شامل هرآن چیزی که تدبیرش انسان را صورت میدهد و سامان میبخشد؛ در نتیجه آنچه که بر سبک زندگی انسان تاثیر میگذارد و مواجهه انسان را با مسایل مختلف در مقام نظر و عمل تمشیت میکند، آنچه که در جهات مختلف برای دوام و پیگیری زیست انسان به آن نیازمند است، آنچه که نرم افزار حیات انسان را در حوزه فرهنگ و سبک زندگی و مناسبات بین آحاد و جوامع تدبیر میکند را علوم انسانی تلقی میکنیم.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: چند اتفاق در حال جریان است، یکی تطور و توسعه علوم موجود است، اگر بپذیریم که بشر عمر درازی به بلندی وجود این موجود یعنی انسان دارد و بپذیریم که انسان برای تمشیت شئوناش از مجموعهای از عناصر نرم افزار حیاتی استفاده میکند و مناسبات و رفتارش را تنظیم و عواطف و احساسات اش را تدبیر میکند، در این صورت نمی توانیم بگوییم که علوم انسانی به معنای وسیع یک امر نوظهور است؛ البته قبول داریم که در یک تلقی سن علوم انسانی موجود و علوم انسانی مسلط طولانی نیست و شاید به افزون بر دویست سال نرسد؛ البته بسیاری تصور میکنند که علوم انسانی موجود احیانا با «کانت» شروع شده است.
وی افزود: ما میدانیم که اگر تنظیم و صورتبندی در این یک تا دو قرن اخیر متحول شد اما آرا و دانشگاهی نیز در گذشته حیات بشر بوده است چراکه بدون علوم انسانی اصولا تدبیر و تمشیت بشر ممکن نیست، بنابراین برای علوم انسانی میتوانیم ادواری را قایل باشیم و نمیتوانیم بگوییم نبوده و امر جدیدی است که اکنون پیدا شده است، در این میان قطعا مسلمانان جزو پیشگامان تولید این دسته از علوم بودند و بی شک ایران از کانونهای تولید این علوم بوده است و در طول تاریخ دانشهای بسیاری را اگر از دیگر ملل وام گرفته اما آنها را متحول ساخته و تکمیل کرده و دانشهایی را هم خودش تبسیط کرده و در حوزههای مختلف موسس بوده است؛ برای مثال مردم ایران در حوزه ادبیات موسس بودهاند و حتی ادبیات عرب و عمده علوم ادبی مشرف بر زبان عربی توسط ایرانیان بنا نهاده شده یا تکامل یافته و تکمیل شده است.
آیت الله رشاد تصریح کرد: تطور و توسعه علوم انسانی در دو تا سه دهه اخیر از جمله با رویکرد دینی و با توجه به پیشفرضها و روششناسیهای بومی و اسلامی صورت بسته و در نتیجه یک اتفاق که کمترین تغییر و تحول را میشود به آن نسبت داد و حداقل تغییر قلمداد کرد این است که تطور و توسعه در برخی علوم موجود رخ داده است؛ اتفاق دیگری که در این دو تا سه دهه رقم خورد تکثر موجود است یعنی از علمهایی که ما داشتیم این علوم تفکیک و تجزیه به علوم متعدد شدند؛ حال اگر آن محور اول را فرض کنیم و فلسفه و الهیات را در زمره علوم انسانی با معنالاعم تلقی کنیم کسی نمیتواند انکار کند که ایرانیان در گذشته و طی هزار سال اخیر و همچنین در دو سه تا سه دهه اخیر تحولاتی را ایجاد کردند و در مسایل، روش شناسی و حتی در کالبد، بر اساس گزاره های فلسفی پاسخ مساله داده و تحول را منجر شدند.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: اما در مورد تکثر علوم برای مثال تجزیه شدن فلسفه، ما با پدیده جدیدی مواجهیم که در دو تا سه دهه اخیر در ایران رقم میخورد که عبارت است از دانش فلسفههای مضاف علوم که این اتفاق در حوزه حکمت در مقیاس چند دهه دانش در حال شکل گیری و تکون است که بعدا اشاره میکنم؛ در مقام عمل در حوزه برخی از این دانشها که از فلسفه جدا میشود و فلسفه دارد تجزیه به چند دانش میشود و ما در برخی از آنها آثار فاخر ارزشمند به لحاظ کمی و کیفی قابل توجه و در خور اعتنایی را در دسترس داریم.
وی اظهار کرد: در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از اقل تولید که در قالب چند مقاله باشد و در چندین عنوان در قالب چندین مجلد تولید آثار شده است و من در مقدمه کتاب «فلسفه مضاف» فهرست عنوانهای آثاری که در فلسفه مضاف فقط در پژوهشگاه تالیف و منتشر شده را ارایه کردهام که حدودا به صد عنوان میرسد و این در حالی است که بعد از آن هم تعدادی اثر منتشر شد و البته نهادهای موازی دیگری هم داریم که آنها هم فعالیت در این گستره دارند و شمار آثار آنها نیز قابل توجه است لذا این اتفاق فقط در حد تجریه و تکفکیک نیست بلکه پیدایش یک پارادایم در حوزه فلسفههای مضاف است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: در این عرصه در برخی از فلسفههای مضاف؛ رویکرد سمت گیری و تحول معرفتی را دیدهایم که در دنیای غرب احیانا وجود داشته و در آن زمینهها با مبانی و رویکرد اسلامی فلسفه تولید کردهایم و در برخی موارد هم دانشهای فلسفی تولید کردهایم که در دنیا نبوده است، فلسفه دین به صورت دانش حدود دویست سال سابقه در جهان دارد، ما دانشهایی را در حوزه فلسفه مضاف تولید کردیم که پیشینه ندارد مثل فلسفه اصول، فلسفه فقه که در دنیا پیشینه ندارد و این دو عنوان از باب نمونه طی همین کمتر از سه دهه اخیر مطرح شده و در پژوهشگاه آثار ارزشمندی در این عرصه ارایه شده و بیرون از پژوهشگاه نیز برخی از اساتید در مقیاس حدود سی جلد آثاری را با محور فلسفه اصول کار کردند و منتشر شده است.
وی افزود: همچنین در حوزه الهیات و کلام جدید شیعی، در حوزه مطالعات دین خصوصا فلسفه دین، کارهای بسیاری انجام شده است، در قالب مسایل فلسفه دین مباحثی که ارایه شده کم نبوده است و در ایران دانش تولید شده و برخی چهرههای برجسته جهانی به این مساله اذعان دارند مثل ابوزید که صریحا اذعان دارد که ایران در بین همه کشورها در این عرصه پیشرو است و انباشت علوم و معارفی که درایران تولید میشود در هیچ کشوری دیگر این اتفاق رقم نخورده است؛ این سخنان از سوی کسی است که با ما چندان هممشرب نبوده است؛ همچنین در حوزه کلام شیعی نیز با تحول مواجهیم گرچه که تحول در این عرصه قبل از انقلاب و با شهید مطهری آغاز شد؛ از سوی دیگر در حوزه دانشی چون فقه و اصول اتفاقات فروانی در حال رقم خوردن است یعنی فقه از حد یک دانش تلقی شدن فراتر رفته و به چندین دانش تبدیل میشود؛ بنابراین علم فقه در حال تفکیک و تجزیه به دانشهای مختلف است کما اینکه همین اتفاق در علم اصول به تدریج در حال رقم خوردن است؛ به هرحال در فرآیند تکثر دانشها این یک تجربه بشری است و ما علمهای بسیاری داشتیم که زمانی یک علم بودند و بعد تجزیه به دهها علم شدند.
آیت الله رشاد ادامه داد: برای مثال امروز دیگر نمیگوییم علم پزشکی بلکه میگوییم علوم پزشکی؛ دیگر نمیگوییم علم اجتماعی بلکه میگوییم علوم اجتماعی، یا نمیگوییم علم سیاسی بلکه میگوییم علوم سیاسی و این یعنی یک دانش دارد تکثیر میشود و این تکثیر در دانشهای بومی در حال رقم خوردن است که به معنای تولید تازه، توسعه و تاسیس است؛ برای مثال زمانی شاید دانش مستقلی به عنوان علم صرف و دانش مستقلی تحت این عنوان نداشتیم و همه آنها ذیل دانش ادب تلقی میشدند اما رفته رفته جداگانه قلمداد شدند، لذا ما نظریه تناسب مولفههای رکنی را مطرح کردیم و طی آن معتقدیم که هر علمی دارای پنج مولفه رکنی است؛ مولفه مبادی و پیش انگاشتهها؛ مولفه مبانی، مولفه موضوع و مسایل؛ مولفه منطق و روششناسی و مولفه دستاورد و کارکردها؛ با در نظر گرفتن این مباحث با شکلگیری وحدت درونی علم است که تفاوت با سایر علوم ایجاد میشود، این دیدگاه در حوزه علوم انسانی اسلامی در شاخههای مختلف، هم به لحاظ مبانی و هم به لحاظ موضوع و مسایل و هم به لحاظ غایت و دستاوردها منجر به شکل گیری اتفاقاتی میشود.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: ما در حوزه تولید فلسفههای مضاف، در پژوهشگاه فعالیتهای مختلفی داشتهایم و البته نهادهای دیگر و سایر اساتید در این عرصه کارهای بزرگی انجام دادند؛ نظریات و بحثهای جدیدی ارایه شده است؛ از لحاظ هستی شناختی و معرفت شناختی و برخی علوم دیگر به لحاظ انسان شناختی و جامعهشناختی آرا جدید ناشی از تعالیم الهی پدید آمده و گاهی صورت بندی شده است و در قالب یک دانش؛ مرکز دستگاهوار شکل گرفته است که کاملا متفاوت با آن مبانی است که علم سکولار از آنها سرچشمه گرفته است لذا به لحاظ مبانی اتفاقات جدیدی اکنون می افتد که علم انسانی نوظهوری را در ایران و برخی کشورها شکل داده که متفاوت از علوم انسانی رایج است.
وی گفت: در حوزه موضوع نیز این روال جریان دارد و هستی شناسی اسلامی با هستیشناسی غیر اسلامی و سکولار کاملا متفاوت است؛ ما در حوزه هستی شناسی توحیدمحور هستیم، هستی حقیقی را خدا میدانیم، او را مبدا هستی میدانیم و هستی سایر موجودات را وامدار حق تعالی میدانیم، بسیاری از احکام هستی شناسانه که در فلسفه ما به تفصیل بحث شده در فلسفه اسلامی بسیار غنیتر است به اعتبار اینکه هستیشناسی را الهیات قلمداد میکنیم؛ بنابراین با توجه به انسانشناسی که ما داریم طبیعتا موضوعات علوم انسانی مورد علاقه و اعتقاد ما با سایر تلقیها و باورها متفاوت است.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: انسانی که ما به عنوان موضوع علوم انسانی قلمداد میکنیم انسان الهی است و بناست که خلیفه الله شود، این انسان حیوان برتر نیست بلکه برتر از حیوان است؛ ناطق نیست، بلکه موجودی است که خدای متعال او را آفریده تا خلیفه او در زمین باشد البته به صرف اینکه گفتیم انسان خلیفه الهی است تمام نیست بلکه این خلیفه الهی بودن هزاران ثمرات دارد و همان طور که گفتم انسان به این معنا نیست که او صرفا حیوان برتر باشد که در فرآیند تکامل به موجود فعلی تبدیل شده باشد و عم و غماش شکم و شهوت و طبیعتاش باشد؛ در انسان شناسی اسلامی گرانیگاه این مسایل نیست، وقتی موضوع علم انسانی را چنین تلقی کنیم معلوم است که همه چیز تفاوت پیدا میکند.
وی با بیان اینکه در علم مدرن و علم انسانی غالبا چه در شناخت و چه در فهم موضوع مبتلا به تجزیه هستیم، افزود: این یعنی به موضوع علم از زاویه محدود مینگریم چه در آرا و نظریات و فرضیاتی که در ارایه مسایل داریم و چه در منابع؛ عمدتا در مقام ادعا متکی به تجربه هستیم و در علوم انسانی نیز عملا تجربه محور عمل میشود اما در علوم انسانی اسلامی قهرا منابع تعدد پیدا شده و عقل میدان وسیعتری پیدا میکند و وحی وارد روند تولید معرفت میشود.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: گزارههای مربوط به علوم از جمله علوم انسانی در لسان وحی فراوانی دارد و در نتیجه وارد علم میشود، بنابراین وقتی منابع متعدد شد روش هم متعدد میشود و احیانا کاربست هرکدام از این منابع، شهود، تجربه (البته اگر تجربه را منبع قلمداد کنیم) دستگاه روشگانی علوم انسانی اسلامی را دست میدهد.
آیت الله رشاد گفت: با توجه به آنچه که اشاره شد روش علوم انسانی اسلامی با روش سایر مکاتب و گفتمانها متفاوت است چه اینکه در غایت هم اینگونه است، علوم انسانی اسلامی میخواهد انسان را به کمال الهی برساند؛ غایت انسان شکم و شهوت و شهرت نیست، به تعبیر عامیانه غایات علوم انسانی اسلامی با غایات علوم انسانی رایج زمین تا آسمان تفاوت دارد چراکه انسان در علوم انسانی اسلامی در زمین متوقف نیست بلکه آسمانی است، البته باید اذعان کنیم دانشهای اسلامی که در برخی حوزهها شکل میگیرد نوپا هستند و پیشینه تاریخی ندارند و شاید علوم انسانی جدید و عمدتا غربی که دویست سال پیشینه دارد متفکران بسیاری رویش کار کرده باشند و نظر ارایه داده باشند و طبیعی است که به لحاظ ادبیات وسیعتر باشد اما علوم انسانی اسلامی در شرف تحقق است و شاید در برخی جهات به آن حد نرسیده باشد اما حسب مورد پیشرفت بسیاری داشتهایم.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: امروزه صدها و بلکه باید جرات کنیم و بگوییم هزاران عنوان اثر در علوم انسانی اسلامی از ناحیه نهادهای فعال که البته عددشان زیاد نیست منتشر شده است و بزرگانی چون آیتالله جوادی آملی آثار فاخری را خلق کردند و اگر به این فهرست رسالههایی که در حوزهها و دانشگاهها در حوزه علوم انسانی اسلامی نوشته شده را اضافه کنیم رقم بسیار بالای خواهد شد همچنین مجلات متعددی که دراین عرصه منتشر شده و قابل توجه است.
وی افزود: مرکز مدیریت حوزههای علمیه کشور کاری انجام داد و نمونهای از آثار چند دستگاه معدود را در این حوزه در قالب نمایشگاهی برپا کرد که اکنون در شهر مقدس قم (جنب مدرسه فیضیه) قابل بازدید است؛ در تهران نیز نمایشگاهی از آثار در مدرسه مروی ارایه شده است و آثاری ارزشمند ارایه شده که جای تامل دارد؛ اما مسالهای که نباید از ذهن دور نگاه داشت اینکه انقلاب اسلامی روند علوم انسانی اسلامی را تسریع بخشید و قبل از انقلاب در برخی کشورها نظیر مصر و مالزی و اندونزی این دغدغه بود و کارهایی هم انجام شد، برخی کشورهای غیر اسلامی نیز دروس اسلامی ارایه میکنند، برای مثال برخی دانشگاهها در لندن در رشته اقتصاد اسلامی دکترا میدهند، کسانی که کعبهشان غرب و احیانا انگلستان است ببینند که همین کشور در حد دکترا در عرصه اقتصاد اسلامی کار کرده است، اما اینجا برخی در ایران برای مقطع کارشناسی ارشد میگفتند اقتصاد اسلامی بینا رشتهای است، در حالی که علاوه بر آنچه که اشاره شد امروز در سطح دنیا بانکداری اسلامی در برخی از کشورها اعمال میشود.
آیت الله رشاد ادامه داد: متاسفانه امروز در راستای حمایت از علوم انسانی اسلامی اقدامات چندانی را شاهد نیستیم و بودجه و هزینهای برای این مساله اختصاص داده نشده است.