به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه در گفتوگو با ایکنا، درباره تأثیر نگاه به مقوله انتظار منزله یک اقدام و برنامه سیاسی بر ساخت تمدن نوین اسلامی گفت: مراد از مهدویت یک حادثه به معنای ظهور در یک زمان مشخص و نامعلوم نیست بلکه مراد از مهدویت فرآیندی است که در نهایت به سمت جامعه مطلوب منتهی میشود. پس مهدویت را باید به معنای آمادهسازی جامعه برای دستیابی به یک امر مطلوب تفسیر کرد و در این راستا جوامع باید براساس آرمانهای مهدوی مانند عدالت، قسط، نفی ظلم، کمالگرایی، سعادت مادی و معنوی، آرامش و تکافل اجتماعی عمل کنند.
وی با بیان اینکه اگر جامعه اسلامی مطابق موارد فوق حرکت کند میتوان آن را جامعه در مسیر ظهور تلقی کرد، افزود: پس اگر مهدویت را به معنای فرآیند بدانیم که برآیند آن ظهور منجی است، طبعاً انتظار متناسب با همین مقوله معنا میشود. انتظار را نباید به معنای انفعال و یکجانشینی تفسیر کرد بلکه انتظار به معنای مهیا کردن فضای مطلوب تا حد امکان است.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: در اندیشه مهدوی مفهوم انتظار سیاسی حائز اهمیت است و ناظر به حوزه سیاست باید جامعه را برای دستیابی به نقطه مطلوب آماده ساخت. در انتظار سیاسی نمیتوان پذیرفت حاکمی جائر، ظالم و مستبد بر جامعه حکومت کند ولی در عین حال انتظار مهدوی هم حاصل شود بلکه از بین بردن حاکم جائر امری لازم و ضروری است.
اندیشه مهدوی تنها مختص شیعیان نیست
ایزدهی ادامه داد: کشورهایی که امروزه داعیهدار مهدویت هستند و موضوع منجی و موعودگرایی برایشان معنا دارد – مانند کشورهای شیعه و حتی برخی کشورهای سنینشین و مسیحی – نمیتوانند ذیل یک حاکمیت جائر که جامعه را به سمت فساد و تباهی فرومیبرد، سکوت کنند و در نهایت بگویند تا ظهور منجی صبر میکنیم. مهدویت و منجیگرایی مقولهای جهانی و ناظر به رسیدن به حد مطلوب است و تنها به جامعه شیعه و سنی اختصاص ندارد و همچنین اندیشه مهدوی در حوزه سیاست بر از بین بردن موانع حضور منجی به هر مقداری که امکان دارد، تأکید میکند.
وی با بیان اینکه سکوت و انفعال در اندیشه مهدوی و مفهوم انتظار جایی ندارند، گفت: انتظار واقعی و علمی و مؤثر باید به آمدن منتقم کمک و زمینه حضور او را فراهم کند که مجموع این اقدامات حوزههای اخلاق، سیاست، فرهنگ و غیره را شامل میشود و هریک از اینها مکمل و پشتوانه هم هستند و به تحقق جامعه مهدوی و در نهایت تشکیل تمدن نوین اسلامی منجر خواهند شد.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به ویژگیهای حکمرانی مهدوی بیان کرد: یکی از ویژگیهای مهم حکمرانی مهدوی جدای از عدالت و قسط؛ حرکت به سمت آرمانها، ایدهآلها و مطلوبهای نهایی است. مطابق حکمرانی مهدوی میتوان نوعی از حکومت را رقم زد که با وجود همه محدودیتها بتواند حداقلهای جامعه را تأمین کند. در حکمرانی مهدوی؛ عدالت، کرامت، تکافل اجتماعی، مقابله با ظلم، آگاهیبخشی، خانواده و ارزشهای انسانی حداکثری هستند.
ایزدهی ادامه داد: مفهوم حکمرانی یعنی فرآیند اداره حکومت و به عبارت بهتر فرآیندی است که حکومت براساس یک سری از شاخصها جامعه را به سمت جلو هدایت میکند. بانک جهانی در تشریح ویژگیهای حکومت خوب یا «good government» شاخصهایی مانند مشارکت سیاسی، حاکمیت قانون، مسئولیتپذیری، شفافیت، کارآمدی، اثربخشی و غیره را مشخص کرده اما وقتی قرار باشد ما این شاخصها را در حکمرانی مهدوی لحاظ کنیم مثلاً به جای واژه مشارکت سیاسی مردم، مفهوم مردمسالاری دینی مطرح میشود. همچنین در اندیشه مهدوی مفهوم مساوات جای خود را به عدالت میدهد یا اینکه امر به معروف و نهی از منکر جایگزین مسئولیتپذیری میشود.
خروجی حکمرانی مهدوی
وی بیان کرد: خروجی حکمرانی مهدوی به نظمی منجر خواهد شد که با نظم مدنظر نظامهای سرمایهداری و کاپیتالیستی کاملاً متفاوت است و در اینجا عدالت، صلح، امنیت، خانواده، سعادت و کرامت به عنوان ارزش محسوب و در بالاترین سطح عرضه میشوند. لذا در حال حاضر که در مسیر تحقق جامعه مطلوب مهدوی هستیم باید بتوانیم سهمی از این شاخصها را در حد توان تأمین کنیم.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه دوگانهای تحت عنوان حکمرانی علوی و حکمرانی مهدوی وجود ندارد، گفت: اگر قرار باشد حکمرانی براساس شاخصها شکل بگیرد و شاخصها هم مبتنی بر آموزههای دینی باشند طبیعتاً فرآیند اداره جامعه مبتنی بر این شاخصها خواهد بود و فرقی نمیکند بر این جامعه امیرالمؤمنین(ع) حاکم باشد یا امام زمان(ع) بلکه مهم حاکمیت شاخصهای دینی است. البته به این نکته مهم باید اشاره کرد که در زمان حاکمیت امام علی(ع) گروههای نفاقی حضور داشتند و آگاهیهای مردم کمتر و امکان فریب مردم توسط برخی عناصر بیشتر بود اما در جامعه مهدوی آگاهیها افزایش یافته، علم توسعه پیدا کرده و فطرت مردم ترقی کرده و طبیعتاً در این شرایط امکان تحقق جامعه آرمانی هم وجود دارد ولی به طور کلی شاخصها در حکمرانی نبوی، حکمرانی علوی و حکمرانی مهدوی یکی هستند و همه در طول هم قرار دارند. هرچه علم و درک مردم بالاتر رود زمینه ظهور منجر و تحقق حکمرانی مهدوی بیشتر فراهم خواهد شد.
ایزدهی بیان کرد: مهدویت و منجیگرایی خواسته ملتهاست و وجه وفاق و اتحاد همگانی محسوب میشود و هیچکسی نیست که از رسیدن به نقطه مطلوب واهمه داشته باشد و نهتنها در جامعه شیعی بلکه در دیگر جوامع هم اینگونه است. وقتی مردم از ظلم و بیعدالتی خسته میشوند و ظلم فراگیر را مشاهده میکنند طبیعتاً میل به عدالت پیدا میکنند. مثلاً در همین جریان غزه، وقتی جامعه جهانی ظلم علیه مردم غزه را مشاهده میکنند به خیابانها میآیند و دست به اعتراض میزنند و فرقی هم بین مسیحی و مسلمان نیست و حتی افراد بیدین هم معترض این جنایات میشوند.
وی در پایان گفت: وقتی امام زمان(ع) ظهور کند فقط برای شیعیان یا مسلمانان جامعه مطلوب ایجاد نمیکنند بلکه این جامعه مطلوب، جهانشمول است و همگان را شامل میشود. در جامعه مهدوی سکوت، انحراف، سکون و همراهی با ظالمان جایی ندارد ولی کسانی که قرائتهای اشتباه از مهدویت ارائه میدهند در تلاشند جامعه را از وحدت و عدالت دور کنند اما در نظر داشته باشیم وقتی خورشید ظهور کند تاریکی از بین خواهد رفت.