به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نقل از شبستان، اولین پیشنشست علمی کتاب سال حوزه با موضوع «وضعیتشناسی کتب حوزه در رشتههای فلسفه، کلام و عرفان» به همت گروه کلام اسلامی و الهیات جدید پژوهشگاه و با همکاری دبیرخانه کتاب سال حوزه، صبح روز شنبه ۶ بهمن برگزار شد.
در ادامه گزارشی از منتخبی از مباحث ارائه شده در این نشست را میخوانید:
حجتالاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی با بیان اینکه فلسفه برگزاری این جلسه راهبری و تحویل در فضای دانشهای مورد ابتلای حوزه علمیه است، اظهار کرد: گرچه کتاب سال حوزه، خود نقش راهبری برای پژوهش را داشت و خواهد داشت اما فارغ از این اقتضا و فرآیند؛ مسابقهای که ذیل روند برگزاری جایزه کتاب سال حوزه بین صاحبان آثار و تالیفات شکل میگیرد، میتواند پیشران برای توسعه پژوهش در حوزه باشد اما در حوزههای خاص معمولا مقایسه و تحلیل صورت نمیگیرد و تا زمانی که آثار به خوبی بازنمایی نشود برگزاری جشنواره در نهایت در حد یک سه ساعت جشنواره است.
کتاب سال حوزه باید بحث پیشرانی و راهبری پژوهش را مدنظر قرار دهد
دبیر بیست و ششمین همایش کتاب سال حوزه ادامه داد: مهمترین مساله در برگزاری کتاب سال حوزه، باید بحث پیشرانی و راهبری پژوهش مدنظر باشد و نَه فقط برگزاری مسابقه برای اعطای یک جایزه، باید گامهای بهتر و تحقیقات قابل توجهی برای مراحل بعد داشته باشیم.
در ادامه این نشست حجتالاسلام «محمدمهدی گرجیان» با اشاره به دیدار دستاندرکاران همایش حکیم تهران با مقام معظم رهبری اظهار کرد: ایشان در سخنان خود فرمودند که «حذف فلسفه از حوزه علمیه قم موجب خواهد شد افرادی سطحی و کمعمق، متصدی تبیین و تدریس این علم شوند، بنابراین فلسفه باید در حوزه علمیه قم و همچنین حوزه علمیه تهران که روزگاری مرکز فلسفه بوده است، رواج پیدا کند»؛ معظمله در بخشی دیگر از مباحث خود فرمودند که: «خوشبختانه در دوران جمهوری اسلامی علوم عقلی رونق گرفته. خب، در قبل از انقلاب در قم خبری نبود؛ زمانی که ما بودیم، مثلاً فرض کنید یک درس آقای طباطبائی با یک عدّهی معدود مثلاً چهل پنجاه نفره بود؛ امّا حالا مثلاً جناب آقای جوادی که سالها [است] در این زمینه [فعّالند]، جناب آقای مصباح، جناب آقای سبحانی و تشکیلاتشان در زمینهی مسائل کلامی، و درسهای متعدّد فلسفهای که شنیدم در قم هست، اینها زمینهی ترویج و اعتلای علوم عقلی را به انسان مژده میدهد که چنین زمینهای به وجود آمده».
عضو هیات علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم(ع) افزود: در حال حاضر در ساختار فلسفی حوزه علمیه قم عدهای از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی را تشکیل میدهند که آنها را اصطلاحا نوصدراییان میگویند، از جمله آیتالله جوادی آملی، مصباح یزدی، حسنزاده آملی و دیگران که رونق فلسفی و علوم عقلی را در حوزه منجر شده و این چرغ را فروزانتر کردهاند؛ هرکدام از این بزرگواران عقبه سترگی دارند و کارهای سختی که به عهده آنان بود در گذر زمان به نفع فلسفه رقم زدند و در رأس آنها بعد از انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) بود که در مورد فلسفه فرمود: فلسفه در طول تاریخ خود قاچاق محسوب میشده است.
وی با اشاره به مکتب تفکیک و افرادی که در سطح حوزههای علمیه پیرو دیدگاه این مکتب هستند، گفت: پیروان این مکتب شاگردان آقا میرزا مهدی اصفهانی هستند که در مشهد و قم فعال بوده و با توجه به آثار ایشان تلاش دارند که عَلَم مخالفت با نظام فلسفی حوزه را به دوش بکشند؛ همچنین گروه دیگر گروههای فقهیِ سنتی هستند که به نوعی میشود گفت خود را دارای برگ برنده جریان فلسفه در حوزه میدانند در حالی که مثل گروه دوم خودشان هم طیف وسیعی هستند و به نظر می رسد که چه بسا اکنون آنچنان که سابق یا اوایل انقلاب مخالفت با فلسفه را داشتند فعال نیستند.
میتوان افراد را با زبان سادهتری نسبت به فهم فلسفه نزدیک کرد
حجت الاسلام گرجیان با اشاره به اینکه وظیفه ما علاقهمند کردن جوانان به فلسفه بر طبق بیانات مقام معظم رهبری است، تصریح کرد: این مهم نیز در درجه اول در گرو تغییر ادبیات فلسفی است و این رویکرد میتواند در عرصه کتاب سال حوزه با خط مشیگذاری که ساختار حوزه و مسئولان کتاب سال حوزه انجام میدهند محقق شود، یعنی یک باب در راستای تحقق بیانات مقام معظم رهبری باز کنند؛ برای مثال کتابی را با موضوع مهمترین آرا فلسفی فلان شخصیت بنویسند، به این صورت است که میتوان افراد را با زبان سادهتری نسبت به فهم فلسفه نزدیک کرد.
عضو هیات علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه خط مشیگذاری کتاب سال حوزه، فتح باب برای پرداختن به موضوعات مختلف نظیر سبک زندگی، مسایل مربوط به نظام و انقلاب و بسیاری از مباحث دیگر است، افزود: باید رویکرد جدیدی را درباره دروس و نظام فلسفی اتخاذ کنیم، اگر رویه سابق را داشته باشیم طبیعی است که اقبال عمومی از آن کاسته می شود.
بر پایه این گزارش: در بخش دیگری از این نشست حجتالاسلام «حمیدرضا شاکرین» با اشاره به گستره و تاریخچهای از علم کلام اظهار کرد: این علم شاید تا حدود هشتاد سال قبل بیشتر از طریق مسایل درونزا جلو میرفت اما اتفاق جدیدی که در سده اخیر افتاد این بود که سیل عظیمی از مسایل از بیرون وارد شد که تکان شدیدی به علم کلام داد؛ البته این علم ظرفیت قوی داشت تا بتواند با درونمایههای خودش، با این مسایل نوپدید مواجه شود و و پاسخگو باشد لذا کلام جدید شکل گرفت و به خصوص در آغاز کار شخصیتهایی وارد این مساله شدند مثل شهید مطهری که بنمایه بسیار نیرومندی از لحاظ معرفتی داشتند.
کلام شیعی از فلسفه بسیار بهره برد
استاد گروه منطق فهم دین پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه افزود: البته این نکته اهمیت دارد کلام شیعی از فلسفه بسیار بهره برد و به غنای آن افزود و در مجموع مواجهه با این مسایل نوپدید گسترش وسیعی به علم کلام داد؛ اکنون نیز که تحقیقات کلامی را بنگریم متوجه میشویم که در ابعاد مختلف پیشرفت خوبی داشته است اما به این معنا نیست که نقایصی دارد و مشکلاتی پیش رویش نیست.
وی تصریح کرد: اما فلسفه ما کمتر از علم کلام با مسایل نوپدید که در دنیای امروز حضور دارد مواجه شد؛ البته نَه اینکه نشده بلکه بسیار کمتر؛ از جمله این مواجههها میتوان به کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» اشاره کرد که در نوع خودش اثر ارزشمندی است اما اکنون با بسیاری از مسایل دیگر رو به رو هستیم که باید اینچنین مواجهاتی را امتداد دهیم؛ البته کارهایی ارایه شده اما و علم کلام درگیر با مسایل نوپدید شد اما فلسفه همچنان عقب ایستاده و همان هویت اولیه و چارچوبهای خود را دنبال می کند.
علم کلام تبدیل به یک دانش فرا رشتهای و گسترده شده است
حجتالاسلام شاکرین گفت: یکی از حوزههایی که در عرصه فلسفه و کلام نیاز داریم به آن بپردازیم نگاه بیرونی به این دو گستره است؛ در مورد علم کلام مسایل جدیتری داریم که باید دنبال شوند که یکی از آنها روششناسی علم کلام است؛ البته حرکتهایی شده و کارهایی هم دارد میشود اما بیشتر این رویه را دارد که روش علمایی کلام را توضیح دهد به این معنا که در طول تاریخ چگونه کار کلامی میکردند اما امروزه با گسترهای که علم کلام پیدا کرده به نظر من این علم یک دانش فرارشتهای و گسترده شده و علمی را نمیشناسم که به اندازه علم کلام با دانشهای گوناگون ارتباط بگیرد و طبیعتا وقتی یک دانش تا این اندازه گستردگی پیدا میکند ومسایلاش فرارشتهای شده و با حوزههای مختلف زندگی و علوم ارتباط برقرار میکند باید در قدم اول دست روی روششناسی آن گذاشت.
وی با بیان اینکه کاربردی شدن علم کلان مساله جدی است، ادامه داد: کلام و عقاید میتوانند در همه حوزههای زندگی انسان سرک بکشند، این امر بسیار فعال و تاثیرگذار است اما اینکه فقط علم کلام را محدود کنیم که عقاید را تبیین کند کافی نیست و نتوانستهایم رسالت علم کلام را پیاده کنیم در نتیجه باید گروههای علمی تشکیل شود؛ ضمن اینکه اکنون در زمانی زندگی میکنیم که مسایل بیرونی اثرگذار است؛ در جهان غرب با مجموعه بسیار گستردهای از جریانهای الهیاتی مدرن مواجهیم، در این میان آثار کلامی ما این موارد را چندان نقد و ارزیابی نمیکند و گاهی از سوی کسانی که تحت تاثیر این جریانات هستند این مطالب منتشر میشود.
باید برنامههای کلامی و آموزش علم کلام در جامعه ما بازتر شود
استاد گروه منطق فهم دین پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: باید برنامههای کلامی و آموزش علم کلام در جامعه ما بازتر شود؛ باید به جریانهای کلامی الهیاتی مدرن توجه کنیم؛ از سوی دیگر در مورد فلسفه فکر میکنم آن گسترشی که علم کلام داشته در علم فلسفه نمی بینیم، نه اینکه بگوییم فلسفه هیچ تغییری نداشته است اما تغییرات این رشته چندان وسیع نبوده است؛ گرچه که علم کلام در مواجهه با این جریانات، خود از فلسفه بهره می برد، به هر روی ما توانمندیهای بسیاری داریم و فلسفه دانش تغذیهکنندهای است که علم کلام نیز از آن بهره برده است؛ امروز باید نگاه بیرونی به فلسفه داشته باشیم.
وی با بیان اینکه ما فلسفه را درگیر بسیاری از مسایلی که در دنیای امروز مطرح شده نکردیم، افزود: با توجه به این مساله ظرفیتها و پتانسیلهای فلسفه برایمان روشن نیست و همینطور ضعفها و کاستیهای آن؛ این رویکرد باعث شده که برخی کلی و اجمالی میگویند که فلسفه جوابگو نیست بدون اینکه آزمایشی کرده باشند، عدهای نیز میگویند فلسفه ظرفیت دارد اما به صورت تفصیلی به مساله توجه نکردند در حالی که وقتی به موضوع به شکل جدی و عمیق نگاه کنیم؛ قدم به قدم فلسفه باید حضور داشته باشد و بدون فلسفه مسایل حل نمیشود؛ اکنون در بحث فیزیک کوانتوم موضوع عدم قطعیت شدیدا دارای مباحث فلسفی است.
این پژوهشگر ادامه داد: اتفاق دیگری که در دنیای امروز رخ داده و بسیار خطرناک است اینکه فلسفه حضوری در عرصه علم قدم به قدم نیست اما علم قدم به قدم جای فلسفه را میگیرد، اکنون نظریه داروین یک فلسفه و جهانبینی شده و دارد روی همهچیز دست میگذارد؛ فلسفه ما باید حیات جدیدی پیداکند و در هم عرصهها و زمینهها حضور خود را اعلام و با مسایل مربوط به انسان و امور انسانی درگیر شود؛ اساسا یکی از ایرادات ما برای عدم تحول در فلسفهمان این است که فلسفه ما در عرصه مَجالات گوناگون نیامده تا با مسایل درگیر شود.
اهمیت تعامل فلسفه با حوزههای دیگر و تربیت ذهن فلسفی
وی گفت: سوگمندانه دنیای امروز ذهن بشر را تنبل کرده است و آن تعمقات و کارهای پیجیده نَه اینکه نباشد اما بسیار کمرنگ شده و باید به هر جهت برایش فکری کرد؛ باید مفهومسازی داشت، مباحث فلسفی عمیقی مطرح است اما باید زبانی که بشود آن را منتقل کرد ارایه کنیم که دنیای امروز بتواند آن را بفهمند، تعامل فلسفه با حوزههای دیگر و تربیت ذهن فلسفی رویکردی است که امروز باید به آن توجه داشته باشیم؛ البته منظور من از تربیت ذهن فلسفی؛ آموزش فلسفه برای همه نیست، اما از سوی دیگر باید توجه داشت که بشر زمانی تاثیرگذار است که بتواند ذهن را با فلسفه مانوس کند.