ملاک علوی برای بیماری ارباب سیاست

ملاک علوی برای بیماری ارباب سیاست
نوشتاری از حجت‌الاسلام دکتر علی فضلی مدیر گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه

از نگاه حضرت امیر علیه السلام، سیاسیون سالم و بیمار که در عرصه حکمرانی حضور جدی دارند و آبادی و ویرانی کشور به تصمیم­ها، خواسته­ها و رفتارهای آنان بستگی دارد، ملاک­ها و شاخصه­ها دارند. از نگاه حضرت سیاسیون بیمار چند ویژگی دارند: طبیعت فتنه­گری و فساد پیشگی، طبیعت خود فروشی و خدا ­گریزی، طبیعت حیله­گری و تزویر، طبیعت­ آخرت فروشی و دنیاطلبی، طبیعت ناتوان ریاست طلبی. اینان فروتن دروغین، با وقار دورغین، مطهّر دروغین، امانت­دار دروغین و گنه­کار پنهان­کار هستند.

با توجه به این مقدمه به متن نهج البلاغه می­پردازیم:

۱- مردمی که به بیماری معنوی سیاسی مبتلا هستند، در عین اشتراک در دنیا طلبی به چند گروه تقسیم می­شوند که هر یک نشانه­های خاص به خود دارند.

۲- اولین گروه از بیماران معنوی سیاسی کسانی هستند که خود طبیعی آنان فتنه­گر و فسادپیشه است ، لیک چون میدان فتنه­گری و تباهی را فراهم نمی­ببیند،به گوشه­ای خزیده­اند و این خلوت­گزینی ریشه در فقدان سه چیز دارد؛ فقدان حمیت و همت، فقدان قدرت اجتماعی و فقدان ثروت وافر. حاکم دینی نباید فریب ظاهر آرام آنان را بخورد بلکه باید سخت مراقبشان باشد تا امکاناتی که آنان مترصد آن هستند، فراهم نشود وگرنه طغیان می­کنند. (مِنْهُمْ مَنْ لا يَمْنَعُهُ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَهَانَةُ نَفْسِهِ وَ كَلالَةُ حَدِّهِ وَ نَضِيضُ وَفْرِهِ)

۳- دومین گروه از بیماران معنوی سیاسی اشرار سیاسی هستند که طبیعت­شان خود فروشی و خدا ­گریزی است. بی آن که برای خود حد و مرزی ببینند، نه حد انسانیت و نه حد دیانت، آشکارا در جامعه فساد، و بی­رحمانه بر مردم ستم می­کنند تا به سه متاع برسند: ثروت، قدرت نظامی و ریاست اجتماعی. قبلۀ آمال آنان دنیاست. چه این که دنیا را بهای خویشتن خویش دانسته، بدیل ارزش­های الهی برمی­شمارند. (وَ مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ لِسَيْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ وَ الْمُجْلِبُ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ، قَدْ أَشْرَطَ نَفْسَهُ وَ أَوْبَقَ دِينَهُ لِحُطَامٍ يَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍ يَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍ يَفْرَعُهُ، وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَى الدُّنْيَا لِنَفْسِكَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَكَ عِنْدَ اللَّهِ عِوَضاً)

۴- سومین گروه از بیماران معنوی سیاسی حیله­گران و تزویرگرانی هستند که طبیعت­شان آخرت فروشی است، به نحوی که نمایش آخرت طلبانۀ آنان برای کسب دنیا است. اینان چند ویژگی دارند: فروتن دروغین، با وقار دورغین، مطهّر دروغین، امانت­دار دروغین و گنه­کار پنهان­کار. (وَ مِنْهُمْ مَنْ يَطْلُبُ الدُّنْيَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ وَ لَا يَطْلُبُ الْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْيَا، قَدْ طَامَنَ مِنْ شَخْصِهِ وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ وَ شَمَّرَ مِنْ ثَوْبِهِ وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِهِ لِلْأَمَانَةِ وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِيعَةً إِلَى الْمَعْصِيَةِ)

۵- چهارمین گروه از بیماران معنوی سیاسی کسانی هستد که طبیعت­ پستی و ناتوانی دارند. اینان به خیال خویش خود را شایسته ریاست و حکومت و شهرت می­دانند، ولی قدرت کسب آن را ندارند، نه از جهت شخصی توان دارند و نه از جهت امکانات. اما برای آن که مرکز توجه مردم شوند و از این طریق بر ذهن مردم حکومت کنند و خلا باطنی و حقارت درونی خود را تأمین کنند، به زهد ریاکارانه و قناعت ریاکارانه روی می­آورند. در حالی که از قناعت و زهد هیچ بویی نبرده­اند. (وَ مِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْكِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَى حَالِهِ، فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَ تَزَيَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ وَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ فِي مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًى)