به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به گزارش ایکنا، دکتر سیدعلیرضا عالمی، مدیرگروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه، ۲۸ مهرماه در نشست علمی «بررسی ابداعات مفهومی ابن خلدون» با بیان اینکه از نقاط عطف تاریخ مطالعات تمدنی نظرات ابن خلدون است، گفت: او شخصیت مهمی است گرچه مطالعات او در قرون متمادی امتداد پیدا نکرد ولی در صد سال اخیر توجه به آثار او بیشتر شده است که طاها حسین معروفترین افرادی است که به این کتاب توجه نشان داده است یا عابد الجابری و محسن مهدی و در دنیای فارسیزبانان هم سیدجواد طباطبایی و تقی آزاد ارمکی جزء کسانی هستند که به تفکرات ابن خلدون توجه دارند.
وی با بیان اینکه تمدنپژوهان هم به آثار و تفکرات وی توجه نشان دادهاند، افزود: اگر بخواهیم مطالعات خلدونی را آسیبشناسی کنیم، اولین آسیب این است که بعد از چند قرن به آثار او به خصوص در عرصه عمران توجه شد همچنین مطالعات تکبعدی نسبت به این فرد صورت گرفته است یعنی سیاسیون و جامعهشناسان از قالبهای امروزی به تفکر او پرداختهاند لذا این سبب شده است تا تفکر او در تمام ابعاد بررسی نشود.
مدیرگروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه با بیان اینکه بنده از دوره دانشجویی در ابتدا از منظر تاریخ به آثار ابن خلدون پرداختهام، افزود: در مطالعات جدیدی که در حوزه تمدنی داشتهام سعی کردم کتاب مقدمه او را با نگاه معناشناسانه به متن مورد توجه قرار دهم؛ ما در کتاب مقدمه با متن کاملاً علمی و مشخص مواجهیم؛ علی الوردی از متقدمان بحث مطالعات ابنخلدونی گفته است من در هر بار مطالعه فهم جدیدی از آراء او پیدا کردم و در انتها البته میگوید ولی واقعا چیزی از آن هم نفهمیدم.
عالمی با بیان اینکه بنده در مراجعه به آثار وی به متن عربی رجوع داشتهام نه ترجمه فارسی در حالی که مثلاً سیدجواد طباطبایی سراغ ترجمه برای استناد رفته است لذا آسییبهایی در آن وجود دارد، گفت: نمیشود با توجه به ترجمه بفهمیم منظور ابن خلدون از مباحثش چیست. بنده تلاش کردم مفاهیم را بسامدگذاری و کدگذاری کنم و صورتبندی شبکه مفهومی داشته باشم.
این پژوهشگر افزود: برای اینکه در فهم مقدمه ابن خلدون دچار مشکل نشویم و دریافت صحیحی داشته باشیم باید چند مسئله را مدنظر بگیریم؛ اول اینکه چالشهای زمانه ابن خلدون را حتماً بدانیم. او از منظر تاریخ و تمدن به بحث پرداخته است که این دو علم در دوره وی رویکرد ایدهآلی داشته است و واقعنمایی را نشان نمیداده ولی او تلاش کرده است تا این رویکرد را تا حدودی اصلاح کند.
استفاده از واژه حضاره برای اولین بار
وی افزود: بحث دیگر توجه به خاستگاه مفهومی مورد استفاده او هست؛ مثلا مفهوم عمران و عصبیت، تعاون و … از جمله این واژگان است؛ او برای اولین بار از واژه حضاره به معنای تمدن بهره برده است که دیگران این کار را نکردهاند. ایشان از تعبیر سنتالله هم استفاه کرده است و به نظر میرسد در تحلیل و تبیین علمی که او لحاظ کرده از مفاهیم قرآنی بهره برده است یعنی راه حل را در قرآن میداند و در گزینش مفاهیم لحاظ کرده است.
مدیرگروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه تصریح کرد: موضوع دیگر استخراج صورتبندی مفاهیم ابداعی ابنخلدون است یعنی ابداع توسط وی صورت گرفته است ولی باید منطق فهم گزینش این مفاهیم را درک کنیم که یکی از این منطقها، معنای تحتاللفظی یک واژه است. به نظر میرسد ابن خلدون مفاهیم را در متن طوری استفاده کرده است که خواننده در متن به مفاهیم میرسد. بحث دیگر هم اشکال صورتبندی است یعنی مفاهیمی که ابن خلدون به کار میگیرد باید مشخص شود کدام مفاهیم، کانونی و کدام در حاشیه است.
عالمی با بیان اینکه او از تأسیس علم عمران سخن گفته است لذا مفهوم کانونی در آثار وی همین واژه است که اشاره به هدف و غایت و روش دارد، گفت: مفاهیم دیگر مانند حضاره و عصبیت و تعاون هم از موضوعات و واژگان بسیار مهم در بحث ایشان است و در واقع کلیدواژگان کانونی در آثار او هست که در آثار برخی بزرگان دیگر هم بوده است البته واژه حضاره صرفاً ابتدا توسط ابن خلدون به کار رفته است.
وی با اشاره به مفهوم واژه عمران، گفت: عمران پاسخ به خلأ مطالعاتی تاریخ و تمدن است یعنی عمران میتواند خلأ بین تاریخ و سرنوشت آینده را پر کند بنابراین مسئله اصلی ایشان، عمران است. همچنین خاستگاه مفهومی این واژه را از منظر قرآن بررسی کرده و برای آن به آیه «هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ» و در آیه ۹ روم «أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ ۖ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَٰكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» اشاره دارد بنابراین خاستگاه مفهومی این واژه قرآنی است.
محوریت واژه عمران در اندیشه ابنخلدون
عالمی با بیان اینکه عمران در صورتبندی مفهومی در بین سایر واژگان مانند الحضاره و اجتماع و …. لغتی کانونی است، اضافه کرد: او در مورد تاریخ گفته است تاریخ محور را به عمران داده است یعنی حقیقت تاریخ همان عمران است؛ ایشان حتی در ارتباط مفاهیم همنشین یعنی تاریخ هم محوریت را به عمران داده است. ایشان با واژه عمران از واژه مدینه و تمدن عبور کرده است. در کتاب مقدمه سه بار از لغت تمدن استفاده کرده است ولی از عمران به دفعات بیشتری استفاده میکند.
مدیرگروه مطالعات تمدن نوین اسلامی مرکز مطالعات پیشرفت و تمدن پژوهشگاه تأکید کرد: فرضیهای که بنده مورد توجه قرار دادهام این است که جامعه ایدهآل از نظر ابن خلدون جامعه در حالت عمران است یعنی بدویبودن را طرد کرده است و از الحضاره(تمدن) هم فاصله میگیرد زیرا در الحضاره هم پویایی جامعه از بین میرود و آن را عامل اضمحلال عمران میداند لذا عمدتاً بر واژه عمران تمرکز دارد.