به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی با موضوع “الهیات تعزیت(بررسی ماهیت ، حکمت، مشروعیت و مضامین)” روز دوشنبه مورخ ۸ مردادماه ۱۴۰۳ توسط گروه کلام اسلامی و الهیات جدید پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
این نشست علمی با حضور حجج اسلام و المسلمین مهدی فرمانیان، حبیب الله بابایی و محمدباقر پورامینی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین حبیبالله بابایی عضو هیإت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه در بحث مفهومشناسی تلقی بنده این است که منظور از تعزیت در الهیات تعزیت، سوگواری است ولی احتمالاً سوگواری فردی نیست بلکه سوگواری با سویههای اجتماعی است، گفت: در این نوع هم دو نوع سوگواری داریم و احتمالاً در نگاه به یهودیت و مسیحیت و اسلام، امروز این دو سویه کمابیش قابل مشاهده است.
وی افزود: از جنبه دیگر هم باز سوگواری قابل تقسیم است؛ سوگواریهایی که جنبه این جهانی دارد مانند آنچه در هیروشیما و هولوکاست و ۱۱ سپتامبر مطرح میشود یا آنچه سیاهان آمریکا از مصائب خود در بردهداری گذشته یاد میکنند و به نوعی دچار تعزیت اجتماعی هستند و در برابر آن سوگواری دینی را داریم که نمونه آن عزاداریهایی است که در ادیان ابراهیمی وجود دارد مانند عاشورا و …
بابایی با بیان اینکه در سوگواریهای اجتماعی هم گاهی سوگواری وجودی و گاهی سلبی داریم، اظهار کرد: گاهی سوگواری حاصل از داشتن و سوگواری حاصل از نداشتن است؛ از دید مسیحیان اینکه مسیح بالای صلیب رفت به خاطر به دست آوردن چیزی و در راستای هدف وجودی بود مانند پاککردن گناهان امت و هدایت مسیحایی است ولی اینکه بردگان آفریقا مصیبت تحمیلی را تجربه کردند ناشی از فقدان است نه برای به دست آوردن چیزی.
تعزیت برای عاشورا از جنس حماسه و معرفت است
وی با بیان اینکه تعزیتهایی داریم که معنابخش هستند و سازنده، افزود: تعزیتهایی هم داریم که خلأ و فقدان و تهیشدن از معنا ایجاد میکند و گاهی منجر به خشونت اجتماعی هم میشود. تعزیتهایی که برای مرگهای عادی رخ میدهد با تعزیت برای شهید و شهدا جنس متفاوتی دارد؛ اساساً جایی که پای خون خدا وسط میان میآید، تعزیت معطوف به آن خون مقدس هم با آن تعزیتی که در قالب مرگ یک انسان بزرگ حتی رخ دهد متفاوت میشود؛ در خون، تعزیت از جنس حماسه و معرفت است نه عزا.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تأکید کرد: نکته دیگر هم اینکه منظور از تعزیت یا ماهیت تعزیت، ماهیت ذکر است. قرآن کریم فرموده است: فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا ۗ. یادکردن مراتبی دارد؛ معمولی، متوسط و بسیار عمیق. جایی که ما در حقیقت مصائب محبوب خود را ذکر میکنیم اشد ذکر است زیرا ارتباط هستیشناسی با آن پدیده ایجاد میکند و انسان را عمیقاً درگیر آن حقیقت وجودی میکند تا اینکه یک یاد بسیط و ساده داشته باشیم.
بابایی با بیان اینکه در جایی که یاد، یاد عشقی، معنوی و وجودی است، یاد سازنده است و انسان را به مسیر انسانیت سوق میدهد، تصریح کرد: ما وقتی به الهیات تعزیت توجه داریم، باید ابعاد تعزیت را بیان کنیم زیرا دربردارنده الهیات شهادت، سوگواری و الهیات ذکر است.
تمدن نسیانپایه و ذکرپایه
این پژوهشگر حوزه تاریخ و تمدن اضافه کرد: در مباحثی که آیتالله عیسی قاسم در خطبههای نماز جمعه داشتند و کتاب شده است، ایشان سخن از حضاره الذکر و حضاره النسیان میکند یعنی برخی تمدنها ذکرپایه هستند و انسان خود، مرگ، خدا، آخرت و دیگران را یاد میکند و برخی تمدنها هم نسیانپایه یعنی دنبال فراموشی خدا و خود و دنیا و آخرت و دیگران است و در وضعیت فراموشی یک زندگی اکنونی و این جهانی تعریف و تبیین میشود.
بابایی با بیان اینکه در الهیات تعزیت دو نکته وجود دارد، اظهار کرد: یکبار اینکه ما تعزیت را از منظر منابع الهیاتی تبیین کنیم که ابعاد اخلاقی، فقهی و کلامی و … پیدا میکند مثلاً اگر کسی به عمق آیه «وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ» برود و بخواهد آن را تبیین کند که چرا یک پیامبر در فراق فرزندش گرفتار چنین حزنی میشود، این چه فرمی از عزا را تبیین میکند؟ در برابر عزاداری که برای انتقام و کفرگویی و جزع و فزع و نالهکردن است. هر کادم از این دو ما را به سمت نظریهپردازیهای مختلف اجتماعی از تعزیت سوق میدهد.
بابایی ادامه داد: نکته دیگر هم فهم تعزیت انسانی در نسبت با فعل خداوند است، یورگن مولتمان در کتاب «خدای به صلیب رفته» تلاش کرده است انسان مسیحی را در بین امید از یکسو و مصیبت از سوی دیگر تعریف کند؛ او که در جنگ جهانی دوم زنده بوده است و مصائب ناشی از بمبارانهای این جنگ را دیده است، این سؤال را مطرح میکند که خداوند کجاست و آیا تماشاگر این حوادث است یا با ما سوگواری میکند یا اینکه در جریان مصائب ما نیست.
وی تصریح کرد: باید در الهیات تعزیت سنتهای الهی و کارکردهای الهیاتی تعزیتی را ببینیم و اینکه آیا اساساً تعزیت یک سلوک عارفانه است و میتواند در تربیت روحی و معنوی جامعه و همدلی میان انسانها و انسجام اجتماعی کارکرد مثبت داشته باشد؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: در مسائل الهیات تعزیت چند مسئله خیلی مهم است یعنی اگر کسی بخواهد با چارچوب نظری سراغ الهیات تعزیت در ادیان برود باید این مسائل را به صورت جداگانه مطالعه و استنطاق کند که اگر بحث از مظلومیت است، در الهیات مسیحیت و یهودیت و اسلام چه جایگاه و تعریفی دارند؟ مسئله مشروعیت و مظلومیت مسئله مهمی است؛ یکی از اندیشمندان غربی دنبال این بوده است که یهودیت را از منظر تمدنی بازخوانی کند زیرا معتقد است تا یهودیت تبدیل به تمدن نشود یهودیت، باقی نخواهد ماند.
سوءاستفاده اسرائیل از مظلومیت
وی افزود: آنها معتقدند که ما باید نقاط مظلومیت یهودیت را آشنا کنیم تا برای اکنون خودمان مشروعیت درست کنیم لذا الان سوگواریهای سکولار و سنتی دارند و دنبال فعالسازی عنصر مشروعیت از طریق مظلومیت هستند از این رو بر هولوکاست تمرکز میکنند؛ در مسائل غزه هم از ابتدا دنبال ایجاد این مظلومیت بودند که به خاطر تجاوزات بی رحمانه آنها نتوانستهاند موفق شوند.
بابایی با اشاره به مقوله مرگآکاهی در الهیات تعزیت، اضافه کرد: یکی از اندیشمندان غربی در تحلیل مرگ در دنیای مدرن، میگوید که هرقدر مدرنیته بر زندگی بشر سایه افکنده است مرگ بهداشتیتر و در عین حال غیرانسانیتر شده است و راهی برای سوگواری در برابر این نوع مرگها هم ارائه نمیشود؛ کسی که به الهیات تعزیت فکر میکند نمیتواند نسبت به مرگ و گونههای آن و مرگ اخلاقی و غیراخلاقی و … فکر نکند؛ اگر کسی فرهنگ مرگ را جدی بگیرد، فرهنگ تعزیت را هم جدی خواهد گرفت.
وی افزود: ما اساساً زمانی میتوانیم سبک زندگی را درست فهم کنیم که سبک مردن را درست بفهمیم؛ اگر جامعهای سبک مردن را نفهمد، سبک زندگی را هم نخواهد پذیرفت؛ لذا برخی از تمدنپژوهان معتقدند که شما برای وزن کردن یک تمدن نباید صرفاً زندهها را وزن کنید بلکه باید مردهها و نوع مردنها را هم وزن کنید لذا در ادبیات غربی برایشان مهم است که در بین مردگانشان کسی مانند سقراط و مسیح و … را دارند و در ادبیات ما کسانی چون حلاج و شهدا و کربلا را داریم.
وی افزود: مسئله مهم دیگر در ادبیات تعزیت، مسئله انتقام و مظلومیت و … است؛ الان یهودیان از هولوکاست به عنوان ابزاری برای انتقام و خشونت استفاده میکنند، در حالی که باید الهیات تعزیتی را تنظیم کنیم که آورده آن صلح و دوستی و محبت باشد، چیزی که اسرائیل اصلأ به آن پایبند نیست.
تعزیت و کنترل رنج
بابایی تصریح کرد: امام خمینی(ره) فرمودند گریه بر سیدالشهداء(ع) تعزیت و فریاد علیه ظلم است یعنی گریه بر گذشته فریاد علیه ظلم آینده و حال است. بنابراین تعزیت گذشته میتواند در کنترل رنجهای امروز مؤثر باشد و صبوری جدید برای عزاهای تازه انسان معاصر به دست آورد.
وی با اشاره به رابطه عزا و هویت اجتماعی، اظهار کرد: آیا تعزیت صرفاً هویت دینی دارد یا هویت دنیوی هم دارد؟ آیا هویت ملی و بومی درست میکند یا هویت بینالمللی و تمدنی ایجاد میکند؟؛ در یهودیت، تعزیت هویت دنیوی درست میکند؛ در مسیحیت یک تعزیت دینی برای خلق هویت دینی اجرا میشود و در اسلام، تعزیتی دینی است که توأمان هویت دینی و دنیوی ایجاد میکند؛ در مسیحیت ایوبشناسی وجود دارد ولی این قبیل تعزیتها اگر هم رخ دهد، بیشتر در فضای الهیاتی منهای جامعه و فرهنگ رخ میدهد و بر محور شهدا اتفاق نمیافتد؛ در یهودیت جنبش مکابیها در برابر هلنیسم و یونانی سازی را داریم ولی الان به آن توجهی ندارند ولی هولوکاست را هر ساله برای مشروعیت دنیوی خودشان گرامی میدارند.
وی ادامه داد: در مسیحیت مقتلخوانی وجود دارد و لباس سیاه میپوشند و سمفونی غمگین هم دارند ولی منجر به گریه نمیشود و البته سه روز بعد هم عید پاک را جشن میگیرند یعنی این عزا ماندگاری هم ندارد برخلاف ما که یک یا چند دهه در محرم و سفر عزاداری داریم. در اسلام به صورت کلی عزا و مقتلخوانی در کشورهای سنی و شیعه پررنگ است و این تعزیتها باعث ایجاد معنا و معنویت و وحدت اجتماعی، حماسه و مقاومت … است.