عاشورا تقابل خلافت سقیفه‌ای با امامت غدیری است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و به نقل از ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر؛ عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه، شامگاه ۷ مردادماه در نشست علمی «عرفان اجتماعی در نهضت حسینی(ع)»، گفت: در سوره تکاثر سخن از عین‌الیقین است؛ علم الیقین معرفتی نظری و حصولی است ولی عین‌الیقین معرفتی شهودی و عینی است یعنی معرفتی که عارف و عالم با متن واقعیت و معلوم مواجهه پیدا می‌‍‌کند و مرتبه بالاتر از این دو حق‌الیقین است که در سوره واقعه آمده است و در این مرتبه عارف خود حقیقت را تجربه می‌کند و حرارت آن حقیقت مورد مشاهده قرار می‌دهد.

وی با بیان اینکه عرفان دو نوع است یکی عرفان دانش‌بنیان و نظری و دیگری عرفان عملی که سالک متن دستورالعمل‌های سلوکی را عمل می‌کند تا اینکه بتواند منزل به منزل آن را طی کرده و به عین‌الیقین دست یابد، افزود: در عرفان عملی عارف به شهود عین‌الیقینی و حق‌الیقینی دست می‌یابد؛ امام حسین(ع) فرمودند عارف باید مرحله به مرحله با طهارت باطن و مجاهدت و تحمل ریاضات شرعیه به قرب الهی برسد؛ در دعای عرفه می‌خوانیم که خدایا مرا به مرتبه سالکان اهل جذب برسان که همان مقام توحید حقیقی است یعنی در عالم هستی یک حقیقت بیشتر نخواهد دید و آن جمال الهی است؛ قرآن کریم فرموده است: وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ یک عارف به شرق و غرب عالم که بنگرد فقط وجه‌الله و خدا را می‌بیند زیرا هر چه هست تجلیات آن حقیقت است لذا این فرد اگر داد می‌زند یا سکوت می‌کند، جنگ می‌کند و یا صلح، همه و همه برای خداوند است.

رودگر اظهار کرد: امام(ع) در دعای عرفه فرمودند؛ تو آن کسی هستی که از بین می‌بری غیر خودت را از دل‌های محبان و عاشقان خودت تا به سمت غیر تو سوق پیدا نکنند و تکیه نزنند و فقط تو را ببینند و به تو توکل کنند؛ اباعبدالله(ع) این دعا را با سوز و گداز و اشک و آه بر محور محبت و عشق به خدا در سرزمین منا و در زمانی که قرار است ماجرای کربلا واقع شود قرائت فرمودند؛ دعای عرفه مبانی معرفتی نهضت حسینی(ع) است و عرفانی که در عرفه بیان شده است امتدادی دارد و این امتداد در سرزمین کربلا و در عاشورا تعین و تشخص پیدا کرده است.

خدمت به مردم در متن عرفان اصیل اسلامی است

عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه با بیان اینکه عرفان اسلامی متخذ از قرآن و روایات و ادعیه از جمله دعای عرفه و کمیل و مناجات خمسه عشر و … است، اظهار کرد: این عرفان اصیل یک بعد اجتماعی دارد که بعد اجتماعی آن در متن عرفان اصیل اسلامی بروز و ظهور دارد یعنی یک سالک الی الله از ابتدا باید در کنار مناجات و خلوت‌ها و عزلت‌گزینی‌ها به فکر خدمت به مردم باشد؛ بعد اجتماعی عرفان یعنی بعد خدمت‌رسانی اجتماعی به مردم؛ سالک و عارف کسی نیست که بریده از اجتماع و مردم باشد و فکر کند. عارف کسی است که اهل گره‌گشایی از کار مردم است زیرا مردم را هم جلوات الهی می‌بیند و خدمت به خلق را خدمت به عیال خدا می‌داند و این خدمت برای او عبادت است و اگر با انگیزه الهی باشد مانند ذکر گفتن و نمازخواندن و راز و نیاز است.

این پژوهشگر عرفان اسلامی با بیان اینکه ممکن است گره‌هایی با نماز شب و دعا باز نشود ولی با دادن قرض‌الحسنه و رفع بدهی یک نفر و کمک به مستمندی باز شود، اضافه کرد: دعا و ذکر هر کدام کارکرد خود را دارد و در جای خود مفید است ولی نباید در عالم معرفت و سیر و سلوک صرفا پرده‌نشین و متمایل به خلوت باشیم بلکه در متن مردم بودن و خدمت به آنان چیزی جز عبادت نیست. ممکن است کسی از نظر  مالی نتواند خدمت کند ولی از نظر فکری می‌تواند یا از این مناظر نمی‌تواند ولی از جنبه احساسی و عاطفی می‌تواند به مردم خدمت کند. یکی نقش پرستار و دیگری پزشک، نجار و بنا و معلم و محقق و استاد و روحانی و کارگر ایفا می‌کند و هیچکدام اگر برای رضایت خدا باشد خارج از عرفان اصیل اسلامی نیست.

رودگر با بیان اینکه بسیاری از جریانات انحرافی مانند برخی مشی‌های صوفیانه از جمله عثمان بن مسعود در صدر اسلام از عرفان اصیل دور بودند، گفت: او از بهترین یاران پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) بود ولی وقتی پیامبر شنید که او گوشه عزت انتخاب کرده و از خانه و خانواده دست کشیده است او را توبیخ کرد و فرمود اگر تابع من هستید من هم عبادت و سحرخیزی دارم و هم زن و بچه و خرید و کار و جنگ و صلح دارم؛ عرفان اسلامی جزیره‌ای نیست بلکه منظومه به هم پیوسته از عبادات و خدمت به مردم و حضور اجتماعی است. عرفان اجتماعی، اوج عرفان اصیل اسلامی است و امتداد عرفان در مدیریت عرصه‌های کلان جامعه نمودار می‌شود.

وی افزود: سالک الی الله باید چهار سفر را طی کند؛ بسیاری از سالکان دو سفر را طی کرده‌اند و بیش از آن طاقت و توان ندارند؛ این دو سفر هم بسیار دشوار است، سفر من الخلق الی الحق است یعنی فرد خودش را از عالم مادی به سمت ملکوت سوق می‌دهد؛ سفر دوم من الحق الی الحق است یعنی سفر در اسماء و صفات الهی و اوصیای الهی که خیلی‌ها هم در این مرتبه متوقف می‌شوند. علامه حسن‌زاده آملی در مورد این تعبیر حضرت علی(ع) که فرمودند؛ آه من قله الزاد و طول الطریق و بعد السفر، گفته که این ناظر به سفر دوم است؛ زاد و توشه کم و راه طولانی در پیش که این ناپیداکرانه و تمام‌ناشدنی است؛ برخی از سفر دوم هم به سلامت عبور کرده و این ظرفیت و توانایی را دارند تا سفر سوم را از آسمان به زمین داشته باشند.

انقلاب اسلامی امتداد عرفان امام خمینی(ره)

عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه با بیان سفر سوم من الحق الی الخلق بالحق است، تصریح کرد: در این سفر استکمال وجودی است یعنی هم خود را کامل‌تر می‌کند و هم عده‌ای را دستگیری می‌کند؛ در سفر چهارم هم سفر من الخلق الی الخلق بالحق یعنی سفری با ماهیت حقانی است؛ این سفر اگر چه اکمل و اشرف آن مختص پیامبران الهی به خصوص ۱۴ معصوم است ولی جلوات و مراتبی از آن شامل حال برخی عارفان اصیل مانند امام خمینی(ره) می‌شود؛ نه اینکه دیگرانی این مرتبه را ندارند ولی در امام خمینی این مسئله خیلی مشهود و محسوس و واضح بود و تجلی پیدا کرد؛ امام در حقیقت گویی ۴ سفر را در مرتبه و ظرفیت وجودی خود طی کرد و رهاورد سفر عرفانی امام انقلاب اسلامی بود که قرار است این انقلاب به دولت و تمدن اسلامی متصل شود.

رودگر با بیان اینکه در انقلاب شعار ما این بود که نهضت ما نهضت حسینی است، اضافه کرد: در عرفان اجتماعی سه اصل اصیل هدایت، تربیت و ولایت وجود دارد؛ اولین نقش یک عارف این است که هادی است یعنی خودش هدایت شده و تربیت‌شده است و این نقش را برای مردم هم دارد. ولایت پیامبر(ص) و عترت طاهره را با جان و دل پذیرفته و در زندگی خود عملیاتی کرده است و الان نقش ولی پیدا کرده است؛ در جریان نهضت حسینی(ع) می‌بینیم امام، هم هادی و هم مربی و هم ولی است. حسین بن علی(ع) در نهضت عاشورا دو کار مهمی انجام داد؛ اول احیای دین و دیگر اصلاح امت محمدی(ص) زیرا دین در این نیم قرن بعد از رحلت پیامبر(ص) از سوی سقیفه‌سازان و سقیفه‌نشینان تحریف شد.

وی ادامه داد: امام حسین(ع) در نامه خود مرقوم فرمودند: فان السنه قد امیتت و البدعت …؛ سنت‌ها میرانده شده است و بدعت‌ها را وارد دین کردند؛ جامعه را به لحاظ بینشی و فکری و منشی و اخلاقی و کنشگری اجتماعی و سیاسی کاملا استحاله فکری و اخلاقی و رفتاری کردند و جامعه کاملا استحاله شد؛ جامعه علی‌الظاهر اسلامی است یعنی حج و نماز جمعه و قرائت قرآن و روزه‌داری در آن وجود دارد ولی حقیقت قرآن، نماز و حج و معارف و حقایق اسلامی در آن تجلی ندارد زیرا در جریان سقیفه، امامت تبدیل به خلافت شد و این خلافت هم به تعبیر علامه جوادی آملی به حد ریاست جمهوری تقلیل پیدا کرد.

تقابل سقیفه با امامت

رودگر با بیان اینکه امام حسین(ع) با خلافت سقیفه‌ای مبارزه کرد و قصد داشت به جای آن امامت غدیری را بنشاند، اضافه کرد: کربلا و قیام عاشورا تقابل خلافت سقیفه‌ای با امامت غدیری است؛ خلافتی که تبدیل به سلطنت شد و معاویه آن را به یزید داد؛ امامت در سقیفه به خلافت و خلافت هم به سلطنت تبدیل شد و امام حسین(ع) باید با این انحراف مبارزه کند؛ امام یک عارف تمام‌عیار است که دعای عرفه نمود بارز آن است؛ ایشان در عین اینکه آنچنان انابه و راز و نیاز به درگاه خداوندی دارد در نامه‌ها و خطبه‌ها در مواقع مختلف فریاد می‌زند: الا ترون الحق لا یعمل به. مگر به محمدبن حنفیه ننوشت: انما خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی…؛ او در عین اینکه یک عارف کامل است دنبال امر به معروف و نهی از منکر و احیای سیره پیامبر(ص) و دین خداست. بنابراین عرفان اجتماعی، امامت‌مدار است و بریده از جامعه نیست. این عرفان، عرفان معیار است یعنی دردرون خود، صدق و صحت خود را دارد و عرفان‌های دیگر باید با این عرفان سنجیده شوند. به همین دلیل پیامبر(ص) فرمود: حسین منی و انا من حسین.

رودگر در پایان بیان کرد: برخی در تحلیل این حدیث نبوی، این جمله جالب را طرح کرده‌اند که اسلام، محمدی الحدوث و حسینی البقاء است و عرفان اجتماعی از حرا شروع شد و در غدیر تکامل یافت و در کربلا تشخص پیدا کرد.