به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، خبرنگار ایکنا برای آشنایی و درک بیشتر معارف دعای عرفه امام حسین(ع) با حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر؛ عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت گفتوگو کرده است که در ادامه آن را میخوانیم؛
عرفه برگرفته از واژه عرفان و معرفت است نسبت میان روز عرفه و معارف عرفانی از منظر شما چیست؟
در خصوص نسبت عرفان و عرفه باید گفت که اساسا ماهیت عرفه، ماهیتی معرفتی و عرفانی است و حتی براساس روایات و تاریخی که برای عرفه ذکر کردهاند از ماجرای آدم و حوا تا برسد به امام حسین(ع) که در آنجا دعای عرفه را خواندهاند و همه اتفاقاتی که در سرزمین نور رخ داده است نشان میدهد سنخ عرفه، سنخ معرفت است و انسان در عرفه هم به خودشناسی و هم خداشناسی و رابطه معرفتشناسانه میان خود و خدا میپردازد.
مثلا در فقرهای از دعای عرفه، امام حسین(ع) اینگونه خداشناسی را به ما میآموزد: اللّٰهُمَّ إِنِّى أَرْغَبُ إِلَيْكَ وَأَشْهَدُ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَكَ مُقِرّاً بِأَنَّكَ رَبِّى، وَأَنَّ إِلَيْكَ مَرَدِّى، ابْتَدَأْتَنِى بِنِعْمَتِكَ قَبْلَ أَنْ أَكُونَ شَيْئاً مَذْكُوراً، وَخَلَقْتَنِى مِنَ التُّرابِ، ثُمَّ أَسْكَنْتَنِى الْأَصْلابَ آمِناً لِرَيْبِ الْمَنُونِ، وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنِينَ؛ خدایا، بهسوی تو اشتیاق دارم و به پروردگاری تو گواهی میدهم، اقرار کنندهام که تو پروردگار منی و بازگشت من بهسوی تو است، وجودم را با نعمتت آغاز کردی پیش از آنکه موجودی قابل ذکر باشم و مرا از خاک پدید آوردی، سپس در میان صلبها جایم دادی، درحالیکه از حوادث زمانه و رفتوآمد روزگار و سالها ایمنی بخشیدی.
انسان در عرفه به خود، خاتم الاوصیاء و رابطه میان انسان و امام زمان(عج) و حجت بالغه الهیه عرفان پیدا میکند؛ در واقع، عرفه انسان کامل شناسی است؛ انسان کامل مطلق که به حقیقت محمدیه موصوف است و انسان کامل عصری که هر دورانی یکی از ائمه معصومین(ع) است و در دوران حاضر امام زمان(عج) چنین نقشی دارند و ما در پرتو معرفت به خدا و انسان کامل میتوانیم رابطه میان خود و خدا را تعریف و تنظیم کنیم زیرا انسان کامل معصوم است که نقشه راه بین ما و خدا را در قالب صراط مستقیم و مجموعه الزامات و بایدها و نبایدها مهندسی و طراحی میکند که از آن به شریعت حقه محمدیه تعبیر میکنیم.
در نسبت عرفان و عرفه، این نکته قابل ذکر است که عرفان دو محور اساسی معرفتی دارد؛ اول توحید و دوم موحد کامل که همان انسان کامل در تعابیر و ادبیات عرفانی است و این دو در سرزمین عرفه تلألو و درخشندگی خاصی دارند. اساسا ما در عرفه دنبال انسان کامل میگردیم که همان خود حقیقی و خود را جستوجو کردن است تا با خدا که حقیقت وجودی ماست ارتباط حقیقی و وجودی داشته باشیم.
در روز عرفه بین شیعیان مرسوم است که دعای عرفه امام حسین(ع) را میخوانند، اما شاید بیشتر درگیر الفاظ این دعا شدهایم. در مورد مضامین این دعای ارزشمند توضیحاتی بفرمایید؟
دعای عرفه مملو از معارف حقیقیه الهیه و تفسیر انفسی و باطنی قرآن کریم است؛ به بیانی دیگر دعای عرفه قرآن صاعد و به یک تعبیر تفسیر قرآن صامت است؛ از ابتدای دعای عرفه سخن از خودشناسی است و حتی خودشناسی زیستی و طبیعی کمکم وارد خودشناسی ماوراءالطبیعی و ایدئولوژیکی هم میشود؛ ابتدا از اعضا و جوارح و خصوصیات و ریز قوای جوارحی از مغز و اعصاب و نحوه تولد و شیرخوراگی و … توضیح میدهد و کمکم وارد خودشناسی ماوراءالطبیعی میشود؛ اینکه ما چه هستیم و نسبت ما با خدا چیست؛ ما عین فقر و نیازیم و مگر عرفان غیر از این است که انسان به معرفت شهودی خود راه یابد و وقتی به معرفت شهودی به خود دست یافت میفهمد که چیزی جز نیاز نیست، کما اینکه در آیه شریفه فرموده است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ.(۱۵ فاطر)
در فرازی از دعای عرفه این تعبیر بسط یافته و فرموده است: معبودم، در عین توانگری تهیدستم، پس چگونه در تهیدستی تهیدست نباشم، خدایا در عین دانایی نادانم، پس چگونه در عین نادانی نادان نباشم. معبودم همانا متفاوت بودن تدبیرت و سرعت تغییر تقدیراتت، بندگان عارف به تو را، از اطمینان به بخشش و ناامیدی از تو در گرفتاری باز داشته است. معبودم، از من است آنچه سزاوار پستی من است و از توست آنچه شایسته بزرگواری توست.
در فراز پایانی هم باز بر این نکته تاکید شده است؛ معبودم چگونه نیازمند نباشم و حال آنکه مرا در نیازمندان نشاندی، یا چگونه نیازمند باشم در صورتی که تو به جودت بینیازم کردهای و تویی که معبودی جز تو نیست، خود را به هر چیز شناساندی، پس چیزی جاهل به تو نیست و تویی که خود را در هر چیز به من شناساندی، پس تو را در هر چیز نمایان دیدم و تویی نمایان برای هر چیز، ای که به رحمانیتش چیره شد، در نتیجه عرش در ذاتش پنهان گشته و آثار را با آثار نابود کردی.
یعنی هویت وجودی ما فقر است و عین فقر باید به جایی آویخته باشد و آویختگی به غنی مطلق است. وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ. در بخش دوم خودشناسی که خودشناسی ماوراءالطبیعی و متافیزیکی است ما را به اینجا میرساند که در آنچه داریم، عین نیاز هستیم تا چه رسد به آنچه نداریم و داشتههای ما نشانه نیاز و فقر ماست و نداشتههای ما به طریق اولی واجد این ویژگی است و بعد هم تمام فقرات دعای عرفه گام به گام و مرحله به مرحله دست ما را گرفته و به این حقیقت رهنمون میکند که چاره و راهی جز معرفت حقیقی، صادقانه و عارفانه با مبدا هستی و خدای خود نداریم اگر میخواهیم سعادتمند شده و به فوز و فلاح و سعادت دست پیدا کنیم و پیامبر(ص) و عترت طاهره که انسان کامل معصوم هستند الگو و راهبر ما در طیکردن این مسیر هستند و آنها هم در پرتو کمال شرعیه حقیقیه ما را به کمال انسانی و مقصود و هدف میرسانند و البته این شریعت حقه، باطن و ظاهر و ربط و معنا و ملک و ملکوت دارد که باید به آنها معرفت بیابیم.
چه کنیم که چنین روزهایی صرفا به جا آوردن یکسری مناسک و بر زبان آوردن الفاظ نباشد و کارکرد معنوی شخصی و اجتماعی هم داشته باشد؟
اگر ما حقیقتا آنچه در دعای عرفه از صدر تا ذیل آمده را مورد دقت و تامل قرار دهیم خواهیم دید که چهار نوع رابطه در آن تنظیم و تبیین شده است؛ رابطه خود با خدا، رابطه خود با خود، رابطه خود با خلق خدا که رابطه درست و دقیق اجتماعی است و رابطه خود با خلقت؛ وقتی چنین روابطی زندگی ما را تشکیل میدهد میبینیم که حضرت سیدالشهدا(ع) برای هر کدام از این اقسام چهارگانه نکات مهم معرفتی که به حوزه هست و نیستها مرتبط است و هم نکات کنشی که به باید و نبایدها مرتبط است، بیان فرمودهاند.
در حوزه رابطه خود با خود هم نکات مهم گرایشی و انگیزشی مطرح است و در حوزه کنشی هم کنش فردی و اجتماعی بیان شده است و در کنش اجتماعی کنش منزلی و خانواده و کنش اجتماعی در سطح عمومی بیان شده است. ما اگر این دعا را درست درک و معنا کنیم روابط اجتماعیمان با خلق خدا و مردم از هر جهت سازنده و مؤثر خواهد شد و چون این ساحات حیاتهای چندگانه رابطه منظومهای و پیوسته با هم دارند حیات طیبه را برای ما رقم خواهند زد.
در هر حال دعای عرفه را از دو جهت میتوان مورد بررسی قرار داد؛ گاهی از منظر شور درونی و ارتباط معنوی که خود با خدا ایجاد میکنیم ولی گاهی میخوانیم تا یک سلسله آگاهیها و معارف را به دست بیاوریم تا قرآن و آیات و روایات را بهتر بفهمیم و وقتی اینگونه دوم رقم بخورد آن روابط هم کارکرد خاص خود را به نحو اتم و اکمل خواهد داشت؛ از جمله روابط اجتماعی.
در مجموع دعای عرفه هم واجد خودشناسی و خودآگاهی، هم واجد خودسازی و تهذیب نفس و هم واجد بازسازی و نوسازی خود و بعد هم خودآزمایی و خودسازی است و اینکه این فرازها سنجه و ترازویی برای سنجش جایگاه انسان در مباحث معنوی و در کنشهای فردی و اجتماعی، در مقام فکر و فعل است.