نظریه جامعه نجات

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کرسی علمی ـ ترویجی با موضوع «نظریه جامعه نجات» روز چهارشنبه مورخ ۹ خردادماه جاری توسط گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه با همکاری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی استان آذربایجان شرقی و مدیریت فرهنگی دانشگاه تبریز با حضور جمعی از دانشجویان رشته‌های مختلف علوم انسانی و حضور مجازی اساتید پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

در این کرسی علمی ـ ترویجی سعید مبیّن شهیر به عنوان ارائه دهنده و آقایان دکتر صفر حیاتی و حجت الاسلام دکتر محمد ملک‌زاده به عنوان ناقد حضور داشتند. دبیری علمی این کرسی نیز بر عهده دکتر کمال کوهی بود.

دکتر کمال کوهی، دبیر کرسی، با اشاره به وقایع امروز جهان اسلام و مسئله فلسطین گفت: مسئله تنش بین مردم غزه و اسرائیل امروز بسیار داغ است و جای نظریه و تامل در این حوزه بسیار احساس می‌شود. از این رو در کرسی امروز به بررسی نظریه جامعه نجات خواهیم پرداخت و نقد عزیزان را درباره آن را خواهیم شنید.

سعید مبیّن شهیر، ارائه دهنده کرسی پس از تشکر از گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه و دانشگاه تبریز بابت تدارک دیدن این کرسی گفت: ماجرا و اهمیت کار به وقایع اخیر در تنش بین اسرائیل و مردم فلسطین برمی‌گردد. وی به اهمیت جغرافیایی، تمدنی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی خاورمیانه پرداخت و نتایجی چون تعداد بسیار وقایع تاریخی را در سال‌های متمادی از این مقدمه گرفت.

مبیّن شهیر با پرداختن به سیر تطور جوامع غربی در طول قرون وسطی تا زمان حال و مقایسه آن با تحولات تاریخی در خاورمیانه، از دلایل پا به عرصه جهانی گذاشتن غرب سخن گفت و آن را با مناسبات واقعه اخیر در فلسطین توضیح داد. پس از بیان این مباحث، نفوذ حماس به اسرائیل و وقایع بعدی آن با پیامدهای کلانی که این واقعه برای دو طرف در سطح جهان داشت بیان شد. مبیّن شهیر این وقایع را از دو منظر، حائز اهمیت دانست. اول: مشخص شدن صریح موضع دولت‌های جهان و دوم شفافیت سیاسی.

مبیّن شهیر با ارائه اسنادی از کتب مقدس ادیان ابراهیمی بیان کرد: از قدیم الایام این منطقه در ادیان مختلف ابراهیمی از اهمیت برخودار بوده است و این اهمیت راه خود را به آینده‌ای که در آن منجی دیده می‌شود باز کرده است. وی همچنین به تحلیل برخی فیلم‌ها و کلیپ‌ها در ارتباط با موضوع حاضر پرداخت.

وی با آوردن شواهدی از کامنت‌ها و نظرات ملل مختلف و بیان این نکته که در پی این وقایع پشت سر هم، مردم جهان حول محور خاصی توانستند عقاید خود را باهم بسنجند و به منظومه‌های فکری منظمی برسند گفت: مردم جهان گاه متوجه این نکته می‌شدند که تفکر آنها با تفکر دولت‌هایشان یکسان نیست و این خود باعث تقویت تفکر منجی‌گرایی شد.

مبیّن شهیر پس از پرداختن به اهمیت مسئله و چگونگی پروبلماتیک شدن آن، به بیان روش پژوهش که هرمنوتیک تفسیری بود و پس از آن، به بیان نظریات جامعه شناختی مختلفی در ارتباط با موضوع پرداخت.

وی پس از توضیح نظریه جامعه مخاطره آمیز، جامعه امروز را پر از نگرانی‌های مختلفی در ابعاد مختلف تشریح کرد که مسائل آن به دست انسان‌هایی ساخته شده و پرورش یافته است که امید بود، چنین انسان‌های حافظان مسائل پیش روی بشر باشند و همین نکته مردم جهان را بیش از پیش در اینکه خود می‌توانند جامعه آرمانی خود را بسازند، دچار شک کرد.

وی پس از بیان قوانین مختلف بین المللی در ارتباط با مسائل امروز جهان، به هموساکری شدن جهان امروز، مدینه‌های نیمه فاضله، ترس از عدم قطعیت‌ها و … پرداخت و هر یک را به تفصیل توضیح داد.

نهایتا یافته‌های پژوهش که مستخرج از کلیپ‌ها، متن‌ها، کامنت‌ها و کمیت تمایل به این نظرات در اینستاگرام و تلگرام بود، ارائه شد که نشان دهنده همبستگی بیش از پیش مسلمانان جهان از همه مذاهب، نوزایی ایران، منفور شدن دومینویی، منجی‌گرایی مضاعف و … بود.

ناقد اول، حجت الاسلام دکتر محمد ملک‌زاده عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه پژوهشگاه ضمن تسلیت عروج شهادت‌گونه ریاست محترم جمهور و هیئت همراه گفت: مسئله بسیار با اهمیتی مورد بررسی قرار گرفته است که به جد می توان آن را از ابعاد گوناگونی بررسی کرد. پژوهش حاضر ویژگی های مثبت متعددی دارد که از جمله آنها همین به روز بودن موضوع است. بررسی موضوع طوفان الاقصی و حوادث بعد از آن یکی از موضوعات مهمی است که می تواند نقطه عطف در تاریخ معاصر جهان به شمار رود.

وی سپس به عنوان ناقد مباحث خود را در قالب چند نکته نکته بیان داشت: نکته اول عدم تبیین دقیق عنوان است. نظریه جامعه نجات و ارتباط آن با موضوع مورد بحث به خوبی تبیین نشده است. در مباحث به نظریه جامعه مخاطره آمیز اشاره شده اما نظریه جامعه نجات به‌طور دقیق تعریف نشده است.

نکته دوم پراکندگی مباحث و ورود اجمالی به موضوعات مختلف بدون تبیین کافی مباحث است. بحث جنگ، منجی‌گرایی، ظهور، مباحث تاریخی بنی اسرائیل، مدینه فاضله و… مباحث پراکنده‌ای هستند که اجمالا مورد اشاره قرار گرفته‌اند و نیاز به توضیح دارند.

نکته سوم اشکال طولانی شدن مباحث مقدماتی است. تقریبا مباحث مقدماتی نصف مطالب را به خود اختصاص داده است، بهتر بود قسمت بیشتر مباحث به خود نظریه جامعه نجات و نه بیان مسئله و ضرورت پرداخته شود.

نکته چهارم استفاده از برخی تعابیر نامانوس بدون تعریف دقیق و تبیین خط و ربط آنها با موضوع مورد بحث است.

به عنوان مثال یکی از عناوین، هموساکری شدن بود که اصطلاحی حقوقی و اخلاقی و متعلق به روم باستان است. لازم است این اصطلاح قبل از بیان شدن، تعریف اساسی شود تا مخاطبان هم با آن آشنایی پیدا کنند و خط و ربط دقیق آنها با موضوع مشخص شود. اینکه چگونه اتفاقات بعد از ۷ اکتبر جامعه غربی را در معرض هموساکری شدن قرار می‌دهد باید توضیح دقیق داده شود.

نکته پنجم عدم ترتیب دقیق و نامنظم بودن عناوین است. در انتخاب تیترها، محل قرار گرفتن آنها و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر باید دقت بیشتری اعمال شود. مثلا در اواسط مباحث تازه عنوان روش پژوهش مطرح می‌شود. در حالی که روش پژوهش از مباحث مقدماتی است. یا تیتر «همبستگی اجتماعی مسلمانان»؛ «ایرانِ نو» و عناوین بعدی معلوم نیست ذیل چه موضوعی قرار دارند.

نکته ششم مسئله انتخاب روش هرمنوتیک برای این موضوع است. موضوع مورد بحث یک موضوع سیاسی اجتماعی است و هرمنوتیک با وجود برخورداری از قدمت تاریخی و بهره‌مندی از داده‌های علمی طی قرون جدید، هنوز نتوانسته کارایی چندانی در تحلیل پدیده‌های سیاسی که دارای ابعاد و زوایای مختلف هستند داشته باشد. هرمنوتیک، روشی برای پرهیز از سوء فهم است، اما به دلیل تأثیرگذاری زمینه‌های تاریخی و فرهنگی که برای مفسر پدید می‌­آید، موجب تحمیل ذهنیت مفسر بر متن می­‌شود.

برخی معتقدند طرفداران هرمنوتیک نتوانسته ­اند فهم و ارزیابی گذشته را بدون میانجی­گری و فرهنگ زمان حال دریابند ولذا نتیجه می­گیرند دیوار بلندی در هرمنوتیک بین حال و گذشته وجود دارد. آزمون­ناپذیری، تکرارناپذیری و مفسر محور بودن‌ هم از دیگر انتقادات وارد بر‌ روش‌شناسی‌ هرمنوتیکی است که استفاده از آن را به ویژه در مباحث چند وجهی سیاسی مورد تردید قرار می‌دهد. با این حال در مجموع موضوع بسیار خوبی است و تشکر می‌کنم از ارائه دهنده عزیز و اگر موارد مورد اشاره اعمال شود قطعا کار ارزنده‌تری خواهد شد.

ناقد دوم دکتر صفر حیاتی درباره نظریه گفت: سپاس از مهمان ویژه آقای دکتر ملک‌زاده که در نقد نظریه داشتند. آقای مبیّن از محققان خوب دانشگاه هستند و حسن کار ایشان در مرتبط کردن یافته‌های جامعه شناسی با مسائل روز است. هر کار علمی نقد می‌طلبد و این کار ایشان نیز از این قاعده مستثنی نیست. نقد در جامعه شناسی در پی توضیح یک حادثه است و آن را از منظرهای گوناگون بررسی می‌کند. ما نقد درونی و بیرونی داریم. آنچه برای من جای سوال داشت این است که ما در چارچوب نظری پژوهش، نظریه جامعه مخاطره آمیز را دیدیم که توضیح هم دادند که چگونه در دنیای امروز مشاهده می‌شود و به نوعی نگرانی حاصل از جامعه مخاطره آمیز را بردیم به سمت منجی‌گرایی که به عنوان یک نسخه در جای جای جهان مطرح می‌شود.

عنوان کار، نظریه جامعه نجات است و برای من این سوال مطرح می‌شود که در این نظریه آیا همه مردم قابلیت نجات پیدا کردن دارند یا یک عده خاصی. نظر اندیشمندانی مثل ملاصدرا و شهید مطهری و امثال این عزیزان مشخص است. جامعه نجات، نجات را شامل حال چه کسانی می‌داند؟ توضیح دادید که این در آینده اتفاق می‌افتد و برای چه کسانی ولی باز باید جزئی‌تر شد. در نظریه شهید مطهری در نجات حصرگرایی وجود ندارد. اگر نظریه جامعه نجات را به عنوان نظریه تکمیلی بیاوریم باید این موارد را در نظر بگیریم. آیا عامه مردم لایق نجات هستند؟

نکته دیگری که مد نظر بنده است، جامعه مخاطره آمیز را اگر توضیح می‌دهیم و اتفاقات دنیا را به آن پیوند می‌دهیم، باید آن طرف قضیه را ببینیم که نوربرت الیاس طور دیگر فکر می‌کند یا پست مدرنیسم را به گونه دیگری می‌بینیم. امروزه نظریات بسیاری زیست امروز را تسهیل کننده پیشرفت می‌دانند لذا این موارد نیز اگر در نظر گرفته شود با نظریه کامل‌تری مواجه می‌شویم. نکته آخر همان نقدی است که قبلا ناقد محترم وارد کردند و بهتر است پراکندگی عناوین جمع و جورتر شود.

در انتها، سعید مبین شهیر به پیشنهادها و نقدها پاسخ داد و جلسه با جمع بندی دبیر به پایان رسید.