کودک را می‌توان آیه شناس کرد

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از واحد خبر و رسانه دفتر انتشارات و فناوری آموزشی، نشست تخصصی «تولید معنا و مفهوم برای کودک» از سلسله نشست‌های تخصصی بیست‌ویکمین دوره جشنواره ملی کتاب رشد با حضور دکتر محمدرضا سنگری، مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ دکتر محمد شهریاری، مدیر دفتر مطالعات فرهنگی اجتماعی مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، سجاد هجری، عضو شورای علمی پژوهشکده حکمت و دکتر محمد­حسن شاهنگی، دبیر علمی نشست‌ها و میزگرد‌های تخصصی جشنواره ملی کتاب رشد و الهام مقیسه، مربی فلسفه برای کودک روز دوشنبه نهم بهمن ماه ۱۴۰۲ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

الهام مقیسه در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه کودکی، منعکس­ کننده ویژگی‌های خاص هویتی و شخصیتی و گره­ خورده با کلیدواژگان «معصومیت»، «کنجکاوی» و «نیاز به آگاهی» است گفت: در دیدگاه اسلامی، کودکان فطرتی پاک و نفسی سلیم دارند و از این رو به شدت مستعد پذیرش حقایق و معارف‌­اند. شناخت، لازمه ارتقای زندگی است و معمولاً به سه شکل آشنایی، مهارت و دانستن حقیقت تحقق می‌یابد. کلید­واژه معنا در فرایند شناخت، مهم است و برای دستیابی به شناخت معتبر باید به منشأ،‌ ماهیت و ویژگی‌های آن توجه کنیم، معنا، حلقه اتصال مفهوم به شناخت است؛ به واسطه معنا، مفهوم به شناخت تبدیل می‌شود. مشاهدات، دریافت‌ها و تجربه­‌های ما از صافی مفاهیم می‌گذرند.

در ادامه این نشست دکتر محمد شهریاری تکیه اصلی مباحث تربیتی در اندیشه آیت‌­الله خامنه­‌ای را «فطرت­‌گرایی» دانست و گفت:‌ تربیت ذیل بحث هویت قابل پیگیری است. در ارتباط با مفهوم هویت، مبحث شخصیت مطرح می‌شود. در ادبیات قرآن در این ارتباط محورهایی چون عادات و ملکات مطرح می‌شود. شخصیت فعلیت­‌یافته هویت اولیه انسانی است.به طور کلی تربیت دارای سه رکن است: ‌متربی، مربی تربیت شده یا همان رشید و رشد­یافته و محیط تربیتی. در اندیشه آیت‌الله خامنه­‌ای در خصوص هر سه رکن اصرار بر توجه به کلیدواژه «مراقبت» می‌شود. مثالی که در اینجا زده می‌شود این است که یک باغبان باید شرایطی را پدید آورد که گلی رشد کند و عوامل مزاحم رشد برطرف شوند. کودک در امر تربیت دارای انعطاف عمل زیادی است و آمادگی و استعداد زیادی در این امر دارد. به عبارت دیگر کودکی دوران طلایی تربیت است. در کنار فطرت­‌گرایی، التفات رهبر انقلاب به موضوع دیگری به نام «ایمان­‌گرایی» مطرح می‌شود و ذیل این عنوان محورها و عاداتی مانند خرد­ورزی،‌ حلم و بردباری، ‌ژرف­اندیشی، نظم و ادب و… مطرح می­‌گردد.

مراد از ایمان، ‌ایمان به خدا، حقیقت مطلق و اسلام است. البته دو اصل مهم در اینجا مطرح می‌شود؛ اول تناسب ارائه مباحث با شخصیت کودک است تا ظرفیت روحی و جسمی او در نظر گرفته شود و دوم ساده­‌گویی است. ‌تأکید بر استفاده از زبان کودکی در اینجا مورد توجه قرار می‌گیرد.

سخنران بعدی دکتر محمد­رضا سنگری، درخصوص «معنای معنا» اظهار داشت: در ابتدا باید به معنای معنا توجه کنیم؛ معنا همان است که مفهوم از آن حکایت می‌کند، مصداق به آن قید می‌زند و واقعیت به آن عینیت می‌بخشد و لفظ برای آن وضع می‌شود. در اینجا ما به چهار توانمندی نیاز داریم؛‌ قدرت مفهوم سازی، مصداق‌­یابی، ‌عینیت­‌بخشی و واژه‌­یابی معنا باید مورد توجه قرار گیرد.

هفت عنصر در امر تربیت مرتبط با کودک باید مورد توجه قرار گیرد: «کی»، «کجا»،‌ «چگونه»،‌ «با چه فرایندی»،‌ «با چه ابزاری»،‌ «در کدام حالت» و «با چه شیوه ارزیابی» باید مطالب آماده شوند؟ قطعاً فضای داستان شب با داستان صبح برای کودکان متفاوت است. مثلاً در مورد تجسم خدا برای کودک باید به ظرافت‌های مصداق­‌یابی توجه کرد. باید شیوه‌های طرح مسائل را از قرآن بیاموزیم؛ خیلی از مواقع قرآن با سؤال شروع می‌کند تا ذهن درگیر شود. پیامبر بسیاری از مواقع در قالب نمایش با مردم برخورد می‌کند، یعنی مقدمه­‌چینی می‌کند، فضاسازی انجام می‌دهد و… کودک مدام در حالت تغییر است. بر همین اساس توجه به پس­‌زمینه‌های ذهنی او مهم است؛ مثلاً یک کودک تلقی متفاوتی از مفهومی به نام غیرت می‌تواند داشته باشد. ما در جهان معنا زندگی می‌کنیم. آموزش نباید گسسته از جهان و دور و بر ما باشد؛ کودک را باید آیه­‌شناس کرد؛ یعنی با نشانه‌های خلقت او را آشتی داد، باید به او مواجهه با جهان را آموخت.

سجاد هجری به عنوان ارائه دهنده بعدی در این نشست با تبیین مفهوم «معنا» گفت: معنا، مشترکِ لفظی است و باید به سه گانه مفهوم، معنا و مصداق عنایت داشته باشیم. کشف کودکی امری نو برای جهان جدید و متجدد است؛ این ادعا همواره در طول تاریخ وجود داشته که کودکی فهم نشده است. اساساً برخی از افراد از کودک به عنوان یک بزرگسال کوچک یاد می‌کنند. به طور کلی باید بین چیستی کودک و فلسفه کودک ارتباط برقرار کنیم. در واقع ما در اینجا هم از مسئله­‌شناسی و هم از آسیب‌­شناسی مبتنی بر حکمت اسلامی، ‌میراث حکمی و حکمت نظری صحبت می‌کنیم. در زمینه حکمت عملی به طور پراکنده مباحثی در برخی آثار مانند تهذیب الاخلاق و ذیل مبحث تربیت صبیان آمده است. ما در زمینه فلسفه کودکی کار جدی انجام نداده‌­ایم. بحث جان‌دار پنداری (انیمیزن) می‌تواند نقطه ورود مناسبی در این زمینه باشد. کودک غرق در انیمیزن است و برای همه چیز روح قائل است؛ کلیله و دمنه مبتنی بر همین رویکرد است. انیمیزن بهترین ظرفیت برای روایت معنویت، ‌ماوراء و غیب برای کودک است. از سوی دیگر لب تَفلسُف،‌ پرسشگری و حق­جویی است؛ کودک را باید پرسشگر بار آورد.

دکتر محمد­حسن شاهنگی در انتهای این نشست ضمن جمع‌بندی صحبت‌‌های کارشناسان، ابراز داشت: ما از قواعد رایج در مبحث جان­‌دار پنداری اشیا یا آنیماتیزم می‌توانیم در خصوص موضوع تخیل­‌پردازی ناظر به مخاطب کودک بهره برداری کنیم. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و نیز در مصوبات بالادستی بر کیفیت امر تخیل تأکید شده است. یکی از مهم‌ترین مباحث بخش مربوط به نفس در فلسفه اسلامی بحث قوای ظاهری و باطنی انسان است. از دیدگاه علم‌­النفس فلسفی، دستگاه شناخت انسان، دارای پنج قوه ظاهری و پنج قوه باطنی است. از میان قوای پنچ­گانه باطنی دو قوه نقش اساسی در هنر ایفا می­‌کنند؛ «قوه خیال» و «قوه متخیّله»، که در زمینه تولید معنا برای کودک از این دو قوه باید سود برد.