التفسیر الاثری الجامع برآمده از فهم عترت قرآن کریم است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، آئین رونمایی از موسوعه‌ی «التفسیر الأثری الجامع» همزمان با هفدهمین سالگرد ارتحال علامه معرفت و با حضور اندیشمندانی از ایران و جهان اسلام چون آیت الله رضا استادی، آیت الله علی اکبر رشاد، حجج اسلام و المسلمین مهدی رستم نژاد و عبدالکریم بهجت پور و سخنان پرفسور نورالدین ابولحیه از کشور الجزایر چهارشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۲ در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

پرفسور نورالدین ابولحیه از کشور الجزایر به صورت برخط در این مراسم سخنرانی کرد که در ادامه متن ترجمه شده سخنرانی ایشان را می خوانید:

اولا تشکر فراوان دارم از شما به خاطر این میزبانی در این مراسم مبارک. خیلی خوشحال شدم از اینکه شنیدم برای تکمیل تفسیر اثری جامع علامه شیخ محمد هادی معرفت اهتمام وجود دارد. طبعا این خبر بسیار مسرت بخشی است.

اما متاسفانه وفات ایشان مانع از این شد تا مولف بتواند در زمان حیاتش این تفسیر -که بسیار به آن اهتمام داشتند – را کامل کند.

الحمدلله ایشان کسانی را یافتند که راهش را ادامه دهند و به این کتاب اهتمام داشته باشند. إن شاء الله این عمل تا اتمام قرآن استمرار داشته و یک گنج بزرگ در این باب باشد.

طبعا می دانیم تفسیر اثری بسیار مهم بوده و اساس همه تفاسیر و فهم قرآن می­باشد. به علت اینکه روایات و اخبار هستند که مقاصد، حقایق و معانی قرآن را توضیح و تشریح می­دهند. و تدبرات، تفسیر اجتهادی و دیگر انواع تفسیر، بعد از آن می­آیند و بر تفسیر اثری تکیه می کنند.

به خاطر اینکه مصدر است. به خاطر اینکه تفسیر اثری اولا به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تکیه می کند و او اولی به بیان قرآن و حقایق آن است. همچنین به عترت طاهره که قرآن ناطق هستند تکیه می­کند. کسانی که رسول الله صلی الله علیه و آله فرموده اند: ایشان با قرآن مخالفت نمی­کنند. به همین خاطر ایشان هستند که  در توضیح حقایق قرآن بر دیگران اولویت دارند. اولین آنها امام علی علیه السلام است که فرمود: هیچ آیه­ای نازل نشد إلا اینکه می داند کجا نازل شد؟ و کی نازل شد؟ روز یا شب؟ … تا پایان حدیث. همینطور این معارف را به ذریه پاکش به ارث رسانید. همچنین این مفهومات به اولین صحابه و تابعین مخصوصا آنهایی که به اهل بیت علیهم السلام نزدیک بودند، رسید.

به همین خاطر است که تفسیر اثری بسیار مهم است و شیخ محمد هادی معرفت به آن اهتمام ورزیدند چراکه ایشان به قرآن کریم اهتمام داشتند. طبعا می­دانیم که ایشان شخصیتی قرآنی هستند. چه بسا این معانی را در شاگردی و تاثر از انقلاب اسلامی – که در حقیقت، انقلاب قرآنی است – استفاده کرده­اند.

انقلاب اسلامی مفاهیم قرآنی و اهتمام به آن را بازگرداند و کوتاهی­ای که از امت اسلامی با تجاهل از قرآن کریم سر زده بود را پوشانید.

همه­ی تلاش­های شیخ محمد هادی معرفت در این جوانب بوده. این تلاش­ها با مزیت­هایی متمایز می­شوند که چه بسا در بسیاری از غیر ایشان یافت نمی­شود.

مهم ترین این مزایا که در شخصیت شیخ محمد هادی معرفت وجود دارد «انفتاح» است. ایشان محصور در فضای طائفه و مدرسه خود نیست.

  1. انفتاح:

این انفتاح طبعا به خاطر این است که این مدرسه را پذیرفته و این پذیرش، نتیجه فهم ایشان بوده است. این مدرسه بین او و پذیرش کلام دیگران حائل نمی شود. حکمت گمشده مومن بوده و هرجا که آن را پیدا کند احق به آن می­باشد. حتی اگر حکمت را از مشرک و منافق بیاید آن را در می­یابد.

به همین خاطر است که می­بینیم شیخ محمد هادی معرفت در همه کتاب­هایشان به مصادر و طوائف مختلف استناد کرده و ارجاع می­دهند. در کتاب تفسیر اثری جامع نیز ایشان را همینگونه می­یابیم که همان اخباری را که اهل سنت در مصادرشان آورده­اند را می­آورند. تفسیر طبری، تفسیر ابن کثیر، تفسیر ثعلبی و تفاسیر مختلف دیگر.

طبعا ایشان به این اکتفا نمی­کنند به همین خاطر جنبه امر جنبه انفتاح است و انفتاح دعوت می­کند به تعامل و استفاده از همه مصادر.

طبعا این بسیار مهم است حتی به نسبت دیگران. زمانیکه شخصی می­آید و می­بیند که در این کتاب همه چیز هست و در آن نوعی از تعصب و تنگ نظری دیده نمی شود. حتی گاهی در این کتاب می­بینم که مصادر سنی را بر غیر آنها ترجیح می­دهد. و طبعا این دلیلی است بر انفتاح حقیقی و اینکه قصد، حقیقت است و نه چیزی دیگر.

  1. بررسی موشکافانه:

جنبه دوم، بررسی موشکافانه است. احیانا افراد زیادی را می­بینم که صرفا به جمع­آوری بدون دقت و موشکافی اهتمام دارند؛ – با احترام به ایشان – . مثلا بحار الانوار طبعا غرض مولف این است که همه چیز را جمع­آوری کند و به همین خاطر موشکافی نکرده است. گاهی برخی از نصوص را بدون انتقاد به آن ذکر می کنند؛ اما شیخ محمد هادی معرفت همانطور که به جمع آوری اهتمام ورزیدند به تحقیق و موشکافی هم اهتمام داشتند. ایشان نصوص و روایات را می­آورند، بر آن تعلیق می­زنند، مصادر آن را تبیین می­کنند و مهم تر از همه موافقت یا مخالفت آن را با قرآن کریم تبیین می­فرمایند.

و طبعا این جنبه، جنبه بسیار مهمی بوده که وجود آن در تفسیر اثری نادر می­باشد. مثلا تفسیر طبری، همه نصوص را جمع آوری کرده و فقط اسانید را ذکر می­کند. تفاسیر متاخرین که مشهورترین آن ها ابن کثیر است – طبعا ابن کثیر متأثر از  مدرسه ابن تیمیه و شاگرد اوست – همچنین حتی در ترجیحاتش و بررسی­هایش بر تعصب مذهبی تکیهه می­کند نه به معرفت حقیقی.

اما شیخ محمد هادی معرفت را می­بینیم که به قرآن کریم تکیه می­کند. ایشان در پاسخ­هایشان از طریق منطق قرآنی و منطق عقلایی پاسخ می دهند. طبعا این جنبه هم مهم است که آن را در اهتمام­کنندگان به تفسیر ماثور نمی­یابیم.

می­بینیم که معمولا بدون استفاده از عقل یا اجتهاد یا فهم یا تدبر بر روایات تمرکز می­کنند و تصور می­نمایند که تعامل صحیح با روایات تسلیم در برابر آنهاست اما این صحیح نیست بلکه در آنها به تدقیق و بررسی و… نیاز داریم. به همین خاطر این دیدگاه بسیار مهمی است؛ حتی زمانیکه با هم مکتبان خودش اختلاف نظر داشته باشد. در برخی روایات و احادیث مانند حادثه رد الشمس بد ون هیچ حرجی رد می کنند و اقوال مختلفی را ذکر می­فرمایند.

  1. رعایت ادب در نقد

ایشان از این جهت که با رعایت ادب مناقشه می­کنند دارای شخصیتی بسیار قوی­ هستند. برخی افراد با بی­ادبی و عدم رعایت احترام علما مناقشه و انتقاد می کنند. طبعا شیخ محمد هادی معرفت به مراجع و علما احترام می گذارند و در عین حال، این ادب، ایشان را از طرح موقف و بیان نظر خود در مسائل مختلف منع نمی­کند. مثل نسخ در قرآن کریم و اقوال مختلف در این راستا و چگونگی تفسیر آنها و…

  1. برآمده از مفسرین واقعی از قرآن

جنبه بسیار مهم دیگر در کتاب ایشان، تفسیر اثری جامع، این است که برآمده از فهم عترت از قرآن کریم می­باشد. می­بینیم بسیاری از مصادر گذشته در تفسیر ماثور، به روایات اهتمام می­ورزند و اینکه فلان آیه مصداق امام علی علیه السلام و آل البیت علیهم السلام است. اینچنین، قرآن فقط به مجرد مصادیق برای آل البیتعلیهم السلام تبدیل می­گردد.

اما ملاحظه می­کنیم که علامه محمد هادی معرفت به جانب دیگری اهتمام می­ورزند. برای اینکه، مراد از تاویل فقط همان آیه نیست. زمانیکه قرآن مثلا از صبر صحبت می­کند؛ چه بسا از دلایل، صبر یا بهترین تفسیر از صبر – که در قرآن کریم آمده است – برای مثال موقف امام حسین علیه السلام در صبرش در کربلا تفسیر شود. قرآن کریم از امر به معروف و نهی از منکر از ثبات و از حکمت صحبت می­کند همه این امور را از طریق آل البیتعلیهم السلام می­یابیم.

ضرورت ندارد که امام علی علیه السلام بیاید و بگوید که این کلمه، شرح و تفسیر این آیه است. امام علی علیه السلام همه کلماتش برآمده از قرآن بود. و به همین خاطر همه کلمات ایشان مثلا اگر از امر به معروف و نهی از منکر صحبت می­کرد در حقیقت تفسیر همه آیاتی بود که متعلق به این جوانب می­باشد. و همچنین است آیاتی که مثلا نوعی از تشابه در آنها وجود دارد – آیاتی که جریانات حَشویه و سلفیه و مجسِمه از آن استفاده کردند و اشتباه فهمیدند. می­بینیم همه احادیثی که خداوند متعال را منزه می­کند را اشتباه برداشت نمودند.

  1. ردّ خرافات

همچنین از ملاحظات مهم – طبعا نمی­توانم در این وقت مختصر همه چیز را ذکر کنم- رد بر خرافات است. شیخ محمد هادی معرفت شخصیتی عقلانی و قرآنی هستند و حتی کلمات و تفسیر ایشان نیز متناسب با عصر ما ست. به همین خاطر بسیاری از اموری که می بینند طرح آنان ممکن نیست، خرافی است و دلیلی بر آن وجود ندارد را رد می­کنند. عقل خوارق را قبول نمی­کند نه همه خوارق را؛ باید مستند به دلیلی قوی باشند. مثلا در مواجهه­شان با تفاسیر صوفی و عرفانی، ردهای ایشان بر تفاسیر باطنی و… و در عین حال قبول تفاسیر اجتماعی و همه این معانی به این صورت با موضوعات روبرو شدند.

ایشان بر دیدگاه قرآن زنده، قرآن پویا، قرآن تمدنی تکیه می­کنند. قرآنی که ایمان ما را به خدا عمیق می­کند، قرآنی که می­توانم آن را بدون هیچ حیا و خجالتی برای دنیا مطرح کنم.

اما آن معانی­ دیگر که تنها مفاهیمی هستند؛ چه بسا مستند به ادله­ای قوی نباشند یا چه بسا از باب ثبوت به اثبات باشد چه بسا برای صاحب آن حاصل شده باشد اما نمی تواند غیر او را قانع کند.

طبعا در این مختصر نمی توانم همه خصایص این تفسیر و این شخصیت را ذکر کنم. از خداوند سبحانه و تعالی مسالت دارم که شما را موفق بدارد برای خدمت به تراثش و ادامه آنچه که [شیخ معرفت] در این جانب نوشته اند…

وشکرا جزیلاً لکم والحمدلله رب العالمین.