به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، گفتوگوی روزنامه قدس با حجتالاسلام دکتر سیدکاظم سید باقری، مدیر گروه سیاست پژوهشگاه را درباره طوفان الاقصی و ملزومات این پیروزی در ادامه میخوانید.
قسام و شکل گیری نخستین هسته مقاومت در فلسطین
دکتر سید باقری با اشاره به عملیات طوفان الاقصی میگوید: مردم فلسطین با تمام وجود به این باور رسیدهاند که چارهای جز مقاومت ندارند و از دیگران نمیتوان چندان تقاضا و انتظار یاری داشت، چرا که آنها از جنگهای گوناگونی که از جانب کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی رخ داده، جنگ های کلاسیک و حضور نیروی نظامی کشورهای عربی ناامید شدهاند. لذا چارهای ندیدند جز اینکه خود دست به اقدام زده و از موجودیت و حیات خودشان دفاع کنند و با تکیه بر خود به مقابله با اسرائیل بپردازند.
او یادآور میشود: البته این تلاش و مبارزه مربوط به دوران امروز نیست. حتی پیش از آنکه اسرائیل وجود جعلی خود را در سال ۱۹۴۸ اعلام کند، تیزبینانی مانند شیخ عزالدین قسام وجود داشتند که مبارزه با نیروهای انگلیسی را آغاز کردند چرا که آنها مقدمهچینی فریبکارانه انگلیسیها را میدیدند که چگونه در سرزمین فلسطین مقدمات شکل گیری رژیم جعلی خطرناک ریخته میشد. او حدود ۸۸ سال قبل و در آستانه تاسیس رژیم جعلی اسرائیل، سازمانی منظم را تشکیل داد که نخستین هستههای مقاومت اسلامی در سرزمین فلسطین محسوب میشود و در سال ۱۹۳۵ در تقابل و درگیری با نیروهای انگلیسی به شهادت رسید.
فلسطین دست بر زانوی خود گذاشته است
مدیر گروه سیاست پژوهشگاه تشریح میکند: انگلستان از سال ۱۹۲۲با قیومیت خود بر فلسطین، زمینه و امکانات مهاجرت یهودیان به این منطقه را فراهم کرد. گفته شده در طول چند سال که انگلیسیها قیومیت فلسطین را برعهده دارند، حدود ۶۰۰ هزار یهودی را از سراسر دنیا به فلسطین آوردند و همینها اولین دولتی هستند که تشکیل رژیم جعلی اسرائیل را به رسمیت شناختند.
دکتر سید باقری در خصوص جنگهای شکل گرفته میان مردم فلسطین و رژیم غاصب نیز توضیح میدهد: پس از تشکیل رژیم صهیونیستی جنگهای گوناگونی میان مردم فلسطین و رژیم شکل گرفت. اولین آن در سال ۱۹۴۸ بود که در نتیجه آن حدود یک میلیون فلسطینی تبعید و آواره شدند. آنها میرفتند در حالیکه تمام امیدشان این بود که ارتش دولتهای عربی دست به دست هم داده و رژیم صهیونیستی را شکست دهند و به زودی باز گردند اما وقتی اقدامات این رژیم و ارتشهای عربی به نتیجه نرسید و آنها در مقابل اسرائیل شکست خوردند، بیش از پیش ناامید شدند. به همین دلیل امروزه این مردم با تمام وجود حس میکنند که باید دست بر زانوی خود گذاشته و پیروزی و مقاومت خود را شکل دهند، مردمی که در محاصره شدید سیاسی و اقتصادی بودند و هیچ حقی برای آنان به رسمیت شناخته نمیشود.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند: انور سادات، رئیسجمهور مصر اولین کسی بود که در دیوار سخت و پایدار مقاومت، میخی فرو کرد و سرآغازی برای تفرقه و دوگانگی در میان جهان عرب شد، آن هم از سوی کشوری پرتوان و قدرتمند مانند مصر که میبایست در خط مقدم مبارزه میایستاد. او سال ۱۹۷۸ پیمان صلح با اسرائیل در کمپ دیوید را امضا کرد و سوگمندانه، اولین پیمان سازش را پایهگذاری کرد. هر چند، با این اقدام، مصر از اتحادیه کشورهای عرب حذف شد اما با عافیتطلبی برخی از کشورهای عربی و اسلامی، آن روند ادامه یافت تا جایی که امروزه امارات و بحرین روابط خود را با این رژیم عادی کردهاند و اگر طوفان الاقصی نبود، برخی از دیگر کشورها نیز در پی این امر بودند. با آن که از کشورهای عربی مانند مصر یا اردن و یا کشورهای دیگر در همسایگی رژیم جعلی اسرائیل انتظار میرود اقدامی داشته و دست به حرکتی زنند اما هیچ کاری انجام نمیدهند و سکوت اختیار می کنند. آغاز این روند عادیسازی، عافیتطلبی، سکوت و خموشی، از زمان صلح کمپدیوید است. از سوی دیگر برخی از کشورهای عربی و اسلامی، متأسفانه در جستجوی قدرت و ثروت خود هستند لذا برای اینکه قدرت و ثروت را از دست ندهند، حاضر هستند شرافت و کرامت انسانی را نادیده بگیرند و کشتار مظلومانه هزاران زن و کودک و غیرنظامی بیگناه را مشاهده کرده و دم بر نیاورند.
غزه؛ سکوت و رسوایی سازمان های حقوق بشر
مدیر گروه سیاست پژوهشگاه در ادامه میگوید: کشتار هزاران زن و کودک و غیرنظامی در غزه و ساکت و خاموش نشستن سازمانهای متعدد حقوق بشر، طبل رسوایی این سازمانها را به صدا درآورده است که آنان نیز تحت نفوذ قدرتهای بزرگ قرار دارند و منافع خود را میجویند. همه مردم دنیا آشفتگی، نابسامانی و ناکارآمدی این سازمانها را درک کرده و دریافتند و بانگ اعتراض برآوردند. آن سان که دولت آمریکا نیز بر خلاف همه شعارهای حقوق بشری خود، در کنار رژیم اسرائیل قرار گرفته است، پیشنهاد رسیدگی به مسئله جنگ و آتش بس را وتو میکند و از کشتار هزاران زن و مرد، در عرصه دیپلماسی و نظامی دفاع میکند و در برابر همه ارزشهای انسانی و سازمانها و مردم آزادی خواه دنیا قرار گرفته است.
دکتر سیدباقری تاکید میکند: ما امروزه، در جهان اسلام و در میان انبوه وجدانهای بیدار جهان، بیش از هر زمان به چند امر اساسی نیاز داریم. نخست، آگاه سازی کنیم و صدای رسای مظلومیت مردم فلسطین باشیم. هر فرد، هر قدر که میتواند باید صدای آن مردم شود. دوم به وحدت و همدلی در میان تمام آزادی خواهان نیاز داریم. با همصدا و همدل شدن کشورهای مسلمان و عدالت طلبان، باید در مقابل وحشیگری، نسل کشی و ظلم و ستم اسرائیل ایستاد و با بهره رسانهها، صدای مظلومیت مردم ستمدیده غزه را به همه دنیا رساند. سوم باید با تلاشهای دقیق حقوقی و دیپلماتیک و ارائه اسناد معتبر، سران رژیم صهیونیستی به ویژه نتانیاهو را به عنوان جنایت کار جنگی معرفی کرد و در دادگاههای بین المللی زمینه ایجاد و تشکیل دادگاه نظامی آنان را فراهم ساخت. در نهایت به یاد داشته باشیم که جنبش حماس با الهام از گفتمان انقلاب اسلامی در جستجوی آزادی، عدالت است و با تکیه بر توان خود، مردم گرایی و ناامید نشدن، مسیر مطلوب را مد نظر خود قرار داده است. امیدواریم با قدرت و تلاش هر چه بیشتر به سمت آن اهداف متعالی حرکت کند و به خواستههای خود دست یابد.