نصرت الهی برای مسلمین و مظلومین

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در بحث‌های حقوقی و روایات معتبر از ائمه(ع) بارها به نفی سلطه گری و اثبات بندگی اشاره شده است. در فرمایش این بزرگان هم سلطه‌گری و هم سلطه پذیری نکوهیده است و هر انسان باید با قول و فعل خود اثبات بندگی کند و در عمل و گفتار، فقط بنده خدا باشد.

حجت الاسلام والمسلمین بهرام دلیر، عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه در گفتگو با روزنامه قدس با اشاره به عملیات افتخار آمیز طوفان الاقصی می‌گوید که نابودی ابدی سلطه گران در گرو بیداری ملت‌های مسلمان و بخصوص قشر سلطه پذیر است.

سلطه‌گری در اسلام ممنوع

حجت‌الاسلام دلیر در ابتدای صحبت با بیان اینکه برای هیچ انسانی جایز نیست، سلطه‌گری کند و مستبدانه سلایقش را بر دیگران تحمیل کند که حرمت آدمی در بندگی خداوند و خدمتگزاری مردمان است، به بخشی از نهج‌البلاغه اشاره کرده و می‌گوید: امیرمؤمنان علی(ع) به کارگزاران خود سفارش می‌کرد که در اداره امور به هیج وجه میل به دنیا نکرده و خود را در جایگاه سلطه گران نگذارند. هر وقت در آنان احساس سلطه، برتری جویی، تحکم، قدرت طلبی ظهور کرد خود را از این وسوسه‌ها نجات دهند و هرگز در بزرگی فروختن، خود را هم نبرد خداوند و در عظمت و کبریایی همانند او ندانند و از هرگونه سلطه گری به دور باشند. آن حضرت در عهدنامه مالک اشتر به او چنین فرمان داده است «و لَا تقُولُن انی مُومَرُ فَاطُاعَ، فان ذلکَ ادغالُ فی القَلب، و مَنهکهُ للدینِ، وتَقرُب من الغَیر.» مبادا بگویی من اکنون بر آنان مسلطم، از من فرمان دادن است و از آنان اطاعت کردن، که این عین راه یافتن فساد در دل و خرابی دین و نزدیک شدن تغییر و تحول است. امام(ع) مالک اشتر را از تجبر و تسلط در اداره امور پرهیز داده و اجازه نمی‌داد که کارگزارانش برای پیشبرد امور سلطه‌گری کنند.

او تصریح می‌کند: سلطه گر فقط مرز وجود خود را نمی‌شکند و حریم خود را زیر پا نمیگذارد بلکه به هر حریم و حقوقی که زیر حکومت او زندگی می‍کند، تجاوز می‌کند. او هر مرزی را زیر پا می‌گذارد و مرزهای مالکیت را از بین می‌برد. متجاوز با طبیعت‌ها می جنگد. او با فطرت انسانی در ستیز و با خلق خدا درگیر است. من حیث لایعلم هم با حق درگیر است و هم با عباد حق و ادعای خدایی و ربوبیت می‌کند زیرا خود را در جایگاه حق می‌بیند در حالی که این مقام ربوبیت مختص پروردگار عالم است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه بیان می‌کند: امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر هشدار می‌دهد که مبادا تصور کند هر چه او گفت باید بدون چون و چرا پذیرفته شود و والی به دلیل موقعیت سیاسی، خود را بر دیگران مسلط ببیند که در این صورت پیامدهای تباه گر آن قابل جبران نخواهد بود.

او می‌گوید: هر کسی که در اداره امور با روش‌های سلطه گرانه کار خود را پیش می‌برد، نخست خود را در وادی تباهی هلاک می‌کند و اسباب بی آبرویی و خرابی دین و آیین می‌شود و در نهایت مردمان را به مخالفت و شورش بر می انگیزد. علی(ع) اصرار می‌ورزید که کارگزارانش به هیچ وجه به روش‌های سلطه گرانه در اداره امور متوسل نشوند و سفارش می‌کرد که به محض پیدایش روحیه تحکم و تجبر و میل به سلطه آن را ریشه کن کنند تا جان و دلشان را تباه نکند و از راه و رسم درست و اصولی دورشان نسازد.

سلطه گری صهیونیست‌ها

حجت الاسلام والمسلمین دلیر با اشاره با اینکه نسل کشی مردمان مظلوم فلسطین، معلول سلطه گری صهیونیست‌ها و نظام سلطه بین‌المللی و رسانه‌ای است، تاکید می‌کند: مواجهه با رژیم صهیونیستی سلطه گر و این غده سرطانی در جغرافیای مسلمین رویکردهای مختلفی دارد. رژیم صهیونیستی با سلطه‌گری و انحصارطلبی عجین شده و برای مقابله با آن می‌توان از رویکردهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی استفاده کرد. همچنین می توان از رویکرد سیاسی و دانش سیاسی بهره برد. در مورد رویکرد علمی و دانش سیاسی لازمه شکل گیری یک کشور و نظام سیاسی داشتن سرزمین، ملت، حاکمیت و حکومت است. در صورت وجود سرزمین، جمعیت، حاکمیت و حکومت کشور و دولتی شکل می‌گیرد و آن را به رسمیت می‌شناسیم. اگر هیچ کدام از این موارد یاد ‌شده را نداشت، نمی‌توان به آن رژیم سیاسی یا حکومت گفت، چون ادعای حکومت و کشور را دارد ولی فاقد ارکان یک کشور و نظام سیاسی است و اسرائیل دارای سرزمین و جمعیت و حاکمیت و حکومت مشروع نبوده و نیست چرا که در اصل غاصب و تجاوز کار است. فلذا فلسطینیان اصیل هرگز از اسرائیل بعنوان یک کشور یاد نمی‌کنند بلکه اصطلاح رایج در بین آنان الاراضی المحتله است یعنی سرزمین اشغالی.

این استاد حوزه و دانشگاه یادآور می‌شود: آنان با خوی تجاوزگری و اشغالگری سرزمینی را اشغال کرده و قطعاً اشغالگر نمی‌تواند صاحب کشور، دولت و… امثال آن باشد چون غاصب است و از سرزمین غصب شده نظام سیاسی مشروع بدست نمی‌آید. در فقه با غاصب و تجاوزگر اشد برخورد را می‌کنند. اگر برخی از متحدان اسرائیل مانند آمریکا و برخی کشورهای اروپایی بر این باورند که این سلطه گر از خود دفاع می‌کند، باید در نظر داشته باشیم که اسرائیل خودی ندارد که از آن دفاع کند. او فاقد سرزمین، ملت، حکومت، حاکمیت است و این نکته و قاعده که کشور بایستی دارای سرزمین، ملت، حکومت و حاکمیت باشد مورد اتفاق تمام دانشکده‌های علوم سیاسی و اجتماعی، روابط بین الملل و حقوق بین الملل است.

اتحاد مسلمانان رمز نابودی رژیم سلطه گر

عضو هیأت علمی گروه عرفان و معنویت پژوهشگاه ادامه می‌دهد: صهیونیست‌ها با روح برتری‌طلبی و سلطه‌جویی، بیش از ۷۰ سال و اندی غاصبانه وارد سرزمینی شده‌اند. فلسطینیان بخاطر داشتن روحیه حب الوطن از سرزمین، ملت و اماکن مقدس خود مثل مسجدالاقصی دفاع می‌کنند. فلسطین سرزمین و وطن فلسطینیان است و در مقابل عده‌ای متجاوز و غاصب ایستاده‌ و دفاع می‌کنند. در اندیشه دینی، جان حتی یک انسان مهم است و حرمت دارد چه برسد به آمار اعلام شده غیر رسمی که تعداد شهدای غزه را بیشتر از ۲۰ هزار نفر اعلام کرده است. شهدایی که بر اثر حادثه‌ای طبیعی از دنیا نرفته‌اند، بلکه بیگناه و بر اثر تجاوز عده‌ای سلطه‌گر و ریختن بمب‌های چند تنی بر سرشان به شهادت رسیده‌اند. این نوع جنگ نه تنها افتخار نظامی نیست که نهایت آبروریزی است. ابهتی پوشالی که قدرت نظامی اسرائیل برای خود ساخته بود، در غزه آن آبرو از دست رفت و نیروی نظامی اش زمین گیر شد و حالا از آن سلطه‌گران در جنگی نابرابر که نزدیک به دو ماه از آن گذشته، فقط نامی مانده است چرا که مردم غزه با انگیزه از سرزمین و ملت خود دفاع کرده‌اند.

حجت‌الاسلام و المسلمین دلیر پیشنهاد می‌کند: حالا که نظام سلطه درصدد اثبات سلطه خود است، بر حکمرانان مسلمان لازم است که در روابط خود تجدد نظر کرده و آبرویی که بخاطر همکاری با سلطه‌گران از دست داده‌ بودند را بازیابی کنند. مسلمانان باید غیرت اسلامی و همیت دینی خود را به نمایش گذاشته و تمام روابط دیپلماسی و سیاسی با اسرائیل غاصب را حذف کنند. اگر جغرافیای مسلمین با وحدت کلمه، تکیه به پروردگار عالم و مشترکات دینی اتحاد داشته باشند، قطعاً این غده سرطانی از جغرافیای مسلمین حذف خواهد شد. خدا برای مسلمانان سنگ تمام گذاشته است. انرژی و منابع طبیعی فراوان در اختیار مسلمانان است و نیروی انسانی جوان را در اختیار دارند. با تمام امکانات اگر غزه را یاری نکنند هیچ عذری از آنان پذیرفته نیست. اسباب پیروزی در اختیار جغرافیای مسلمان است. اگر کفران نعمت نکرده و قدر اسباب را بدانند و بکار بگیرند، بطور یقین نصرت الهی از آنِ مسلمین و مظلومین است.