نشست علمی طوفان الاقصی؛ بیم‌ها و امیدها برگزار شد

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی با موضوع “طوفان الاقصی؛ بیم‌ها و امیدها” سه‌شنبه ۲۱ آذر ماه سال جاری توسط گروه سیاست پژوهشگاه با همکاری دفتر جمعیت دفاع از ملت فلسطین و انجمن مطالعات سیاسی حوزه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

این نشست علمی با حضور و ارائه دکتر ناصر ابوشریف(نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران)، دکتر مجتبی فردوسی‌پور(مدیر گروه مطالعات غرب آسیا و شمال آفریقای وزارت امور خارجه)، حجج اسلام دکتر محسن مهاجرنیا و دکتر محمد ملک‌زاده(اعضای هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه) دنبال شد.

در این نشست کارشناسان و صاحبنظران حوزه غرب آسیا به بررسی ابعاد مختلف عملیات طوفان‌الاقصی و حملات رژیم صهیونیستی به غزه پرداختند و ضمن بررسی دستاوردهای چشمگیر حماس در جریان طوفان‌الاقصی و بررسی سناریوهای محتمل آینده غزه، عنوان نمودند که مقاومت نه تنها معادلات منطقه بلکه نظم بین‌المللی را دگرگون ساخته بلکه در حال حاضر گفتمان و روایت فلسطینی را جایگزین روایت و گفتمان صهیونیستی در جهان کرده است.

این نشست با تلاوت آیاتی از قرآن مجید و سپس سرایش سروده‌‌ حماسی در وصف رویداد غزه، خیر مقدم به حاضران و توضیحاتی پیرامون روند برگزاری و مدیریت جلسه توسط دکتر محمدمهدی جهان‌پرور دبیر علمی نشست آغاز شد، و در ادامه دکتر مجتبی فردوسی‌پور به عنوان اولین سخنران به بیان نظرات و دیگاههای خود پرداخت.

دکتر مجتبی فردوسی‌پور با بیان اینکه بعد از عملیات طوفان الاقصی فروپاشی ساختار امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد، گفت: مقام معظم رهبری در این زمینه فرمودند که همه تصور می‌کنند این رخداد یک شکست است اما من معتقدم این یک شکست تغییرناپذیر است به این دلیل که لایه‌های امنیتی و اطلاعاتی که این رژیم از سال ۲۰۰۵ و بعد از عقب نشینی خود ساخت، همگی به یکباره فرو ریخت؛ دیواری که در کرانه باختری و جنوب لبنان ایجاد کرد و تمام این دیوار با سه سنسور حرارتی، ضربه‌ای و انسانی همگی باهم فرو ریخت.

مدیر گروه مطالعات غرب آسیا و شمال آفریقای وزارت امور خارجه در ادامه افزود: موضوع دوم این است که، بعد از لایه‌های دیوار، می‌توان اذعان داشت که گنبدهای آهنین، پدافند هوایی این رژیم بود که فرو ریخت. وی گفت نکته حائز اهمیت سوم این است سیستم اطلاعات اسرائیل به عنوان یکی از سیستم‌های قوی در سطح جهان شناخته می‌شد که به تمام دنیا سرویس اطلاعاتی می‌دهد نیز از هم فرو پاشید. بنابراین با توجه به تغییرات ایجاد شده به نظر می‌رسد که این شکست هیچگاه به عقب باز نمی‌گردد و جبران نخواهد شد.

این کارشناس مسائل غرب آسیا در ارتباط با «نظم جهانی» تصریح کرد: نمی‌توان بعد از طوفان الاقصی شرایط را به زمان قبل بازگرداند زیرا این واقعه تا حد زیادی بر نظم جهانی تاثیر گذاشته است. بسیاری از کارشناسان حوزه علوم سیاسی و بین الملل در کشورهای گوناگون همچون ایالات متحده تحلیل کرده‌اند که معادله موازنه قدرت تا حد زیادی به دلیل جنگ‌های نامتقارن و غیرکلاسیک و جنگ‌هایی که بر اساس فعالیت گروه‌های غیر حاکمیتی انجام می‌شود، تغییر کرده‌است.

فردوسی‌پور درباره آینده غزه معتقد گفت: در این زمینه که در پسا غزه چه اتفاقی خواهد افتاد، سناریوهای متعددی وجود دارد. آخرین سناریوها بعد از سفرهای بلینکن که بیشترین بازدید را به تل‌آویو داشته، مذاکراتی که بین آمریکا و اسرائیل با جریان‌های عربی و برخی از کشورهای اسلامی اتفاق افتاده‌است، مطرح می‌شود:

سناریوی اول این است که آمریکایی‌ها با همکاری نیروهای سازمان ملل بر مرز امنیتی اسرائیل با سرزمین‌های اشغالی و غزه متمرکز شوند تا امنیت آن را تامین کنند. این برای دموکرات‌ها موضوعی پرهزینه خواهد بود چرا که آنها از پایان سال جاری میلادی وارد رقابت‌های انتخاباتی خواهند شد و اگر آمریکایی‌ها از غزه جنازه نیروهای خود را به آمریکا حمل کنند، این می‌تواند بر افکار عمومی و آینده انتخابات آمریکا تاثیرگذار باشد و به ضرر حزب دموکرات تمام شود. اساساً این ریسک را مقامات ایالات متحده نخواهند پذیرفت بنابراین این سناریو امکان اجرایی شدن نخواهد داشت.

سناریوی دوم قیمومیت غزه است که بایستی به کشورهای عربی و اسلامی مثل قطر، ترکیه، امارات، عربستان سعودی، مصر یا اردن سپرده شود. البته تاکنون کشورهای عربی از پذیرش این مسئولیت شانه خالی و اعلام کردند که حاضر نیستند وضعیت نابسامان و مخاطره‌آمیز به وجود آمده در باریکه غزه را قبول بکنند. نکته حائز اهمیت که در سفرهای بلینکن وزیر خارجه آمریکا به تل‌آویو در دیدار با ابومازن رئیس خودگردان فلسطین مطرح شد، قیمومیت یا تسری سلطه بر حوزه غزه است که در این صورت غزه به شکل کرانه رهبری خواهد شد. طبق تفاهمات امنیتی که بین سلطه و رژیم صهیونیستی وجود دارد، کرانه به شدت تبدیل به یک منطقه نظامی خواهد شد و تحت نظارت نیروهای اسرائیلی قرار خواهد گرفت.

سناریوی سوم که حد متعادل بین این دو سناریو محسوب می‌شود، تلفیق بین کرانه باختری، غزه و قدس شرقی است. البته رژیم صهیونیستی تمایل دارد که کوچ اجباری مردم غزه را به مصر و مردم کرانه باختری را به سمت اردن سوق دهد و به طور کامل سرزمین‌های فلسطین را اشغال کند. البته این اتفاق بعید است. در مقابل به نظر می‌رسد، حماس از تمام گروه‌های فلسطینی و حتی جهاد اسلامی حمایت کرده و آنها را رهبری خواهد کرد. در نهایت باید گفت تنها راه آزادی فلسطین از مسیر مقاومت می‌گذرد

در ادامه دکتر ناصرابوشریف ضمن تأکید بر ضرورت حفظ و حمایت از رهبری مقاومت در فلسطین گفت، برای درک بهتر دستاوردهای حماس در جریان عملیات طوفان الاقصی نگاهی به وضعیت قبل از ۷ اکتبر داشت و گفت: قبل از آن در داخل فلسطین و کرانه باختری شاهد اشغال و الحاق سرزمین‌ها به اسرائیل بودیم به طوری که شهرک‌ها روز به روز گسترش پیدا می‌کردند و تمامی کشتار و قتل عام با هدف کوچاندن فلسطینی‌ها از مناطق خود صورت می‌گرفت. بیش از ۲۵۰ نفر قبل از عملیات ۷ اکتبر در کرانه باختری به شهادت رسیده بودند. به نوعی یک سیستم آپارتاید علیه مردم فلسطین اعمال شده بود.

وی افزود: در آن زمان پروژه یهودی‌سازی شتاب گرفته بود مسجد الاقصی هم تحت اعمال حاکمیت صهیونیست‌ها و پروژه یهودی‌سازی قرار داشت آنها درصدد تفکیک مکانی آنجا و سپس احداث معبد سلیمان به جای آن برآمده بودند حتی غزه را نیز تحت شدیدترین تحریم‌های اقتصادی قرار داده بودند تا جریان مقاومت را به خواب فرو برند.

نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران اضافه کرد: در بُعد منطقه‌ای نیز تلاش می‌شد در پی توافق ابراهیم، رژیم صهیونیستی به عنوان قدرت منطقه‌ای شناخته و عربستان نیز در این بازی شرکت داده‌شود. مهندسی آمریکایی بر این اساس قرار داشت که رژیم به نقش محوری منطقه تبدیل و ایران نیز مهار شود تا آمریکا با خیال راحت از منطقه خارج گردد.

این مقام فلسطینی گفت، در مقابل ضعف ساختاری فلسطین، تلاش برای محو مقاومت و نیز در شرایطی که رهبری واحد برای فلسطین وجود نداشت، راهی به جز انجام عملیات طوفان الاقصی باقی نمانده‌بود.

وی به تشریح اهمیت عملیات و ابعاد مختلف طوفان‌الاقصی پرداخت و اظهار کرد: این عملیات بسیار گسترده بود و تاثیرات چشمگیر امنیتی، روحی-روانی، اقتصادی و غیره داشت. این یک شکست بسیار بزرگ برای رژیم صهیونیستی به شمار می‌رفت و مقامات رژیم، آن را بزرگترین شکست تاریخ خود نامیدند

ابوشریف به تاثیر طوفان‌الاقصی بر پروژه عادی‌سازی روابط اسرائیل و کشورهای عربی منطقه اشاره و اظهار کرد: عملیات ضربه محکمی به پروژه عادی‌سازی و سازش در منطقه وارد کرد. ضمن اینکه مساله فلسطین را نه در سطح منطقه بلکه در سطح جهانی به یک موضوع بزرگ مبدل ساخت. این پیام برای تمام جهان ارسال شد که راهی برای دور زدن مسئله فلسطین وجود ندارد. این عملیات همچنین نشان داد که رهبری فلسطین در دستان مقاومت فلسطین است که بر اساس نظرسنجی‌ها حدود ۷۵ درصد مردم از آن حمایت می کنند.

نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین با بیان اینکه مساله رهبری برای فلسطین بسیار مهم است و باید این دستاورد با اهمیت حفظ شود، تصریح کرد: ما قبل از عملیات ۷ اکتبر هم اقدامات بزرگی همچون انتفاضه اول و دوم را انجام دادیم به طور حتم یکی از دلایلی که باعث شد در این انتفاضه‌ها دستاورد قابل توجهی به دست نیاوریم، مساله رهبری بود. بنابراین بعد از پایان جنگ غزه نباید اجازه داد که به رهبری مقاومت ضربه وارد شود.

ابوشریف همچنین مروری بر هزینه‌های گزافی داشت که عملیات روی دست صهیونیست‌ها گذاشته‌است و گفت: طبق گزارش رسانه‌های صهیونیستی بیش از پنج هزار نظامی اسرائیل در جنگ زخمی شده و احتمال می‌رود شمار کشته شدگان بالغ بر ۵۰۰ نظامی باشد. در بُعد اقتصادی نیز رژیم ۵۰ میلیارد دلار هزینه کرده‌است. افزون بر آن با تداوم نسل‌کشی در غزه شاهد بازخورد منفی نسبت به رژیم در سطح جهان هستیم به طوری که گفتمان فلسطین بر گفتمان صهیونیستی و روایت فلسطینی بر روایت صهیونیستی غالب شده‌است..

سپس دکتر محسن مهاجرنیا به خنثی‌سازی طرح‌های «خاورمیانه جدید» و «ابراهیم» با طوفان‌الاقصی اشاره کرد و در تایید دستاوردهای چشمگیر حماس تاکید کرد: یکی از نقاط مهم طوفان الاقصی شکستن تابوی اقتدار اسرائیل بود. قبلاً تصور می‌شد که رژیم صهیونیستی به خاطر دارا بودن گنبدآهنین، سیستم اطلاعتی پیچیده و غیره در رده اتش‌های قدرتمند جهان به شمار می‌رود اما با این عملیات هیمنه نظامی صهیونیست‌ها فروپاشید. اینک نیز با تداوم کشتار مردم بی‌گناه در غزه اقتدار ساختگی و پوشالی صهیونیست‌ها از بین رفته‌است.

وی تاثیر دیگر طوفان الاقصی را تغییر ادبیات حماسی و ایدئولوژیک در جهان دانست و گفت: مخصوصا که غربی‌ها سالیان سال است که مقاومت و جریان مظلوم فلسطین را تروریسم معرفی می‌کردند اما امروزه مردم جهان جنایات و نسل‌کشی صهیونیست‌ها را به چشم خود می‌بینند. بنابراین این بحث به طور علمی به ادبیات سیاسی وارد می‌شود که اثر بسیار مهمی است.

عضو هیات علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سومین اثر طوفان‌الاقصی را راهبردی ارزیابی کرد و افزود که آمریکا با وساطت قرار دادن چین، بین ایران و عربستان آشتی افکند تا مانعی بر سر راه عادی‌سازی کشورهای عربی و اسرائیل وجود نداشته باشد. اخراج نماینده اسرائیل از عربستان پس از طوفان الاقصی نشان داد که مقدمات سازش عادی‌سازی روابط میان آنها فراهم شده بود.

مهاجرنیا اضافه کرد: در شرایط کنونی تمام این معادلات به هم خورده‌است. همچنین نسل‌کشی در غزه و موضوعاتی چون وتوی قطعنامه آتش بس از سوی آمریکا نشان داد که ساختار سازمان ملل ناکارآمد است.

در پایان،حجت‌الاسلام دکتر محمد ملک‌زاده اما از زاویه دیگر یعنی از زاویه نگاه ایران به جنگ غزه نگریست و گفت: با عملیات طوفان الاقصی مسائل امیدبخشی برای کشورمان رقم خورد که اولین آن توقف طرح «خاورمیانه جدید» بود؛ طرحی که بر اساس آن قرار بود ایران از معادلات منطقه‌ای حذف و با وجود موقعیت راهبردی، کنار زده شود. این در حالی است که ایران در طول تاریخ به عنوان یک شاهراه و پل بین غرب و شرق جهان مطرح بوده‌است چنین موقعیت ژئواستراتژیک باعث می‌شود که تحریم و انزوای ایران با مشکل مواجه شود.

این کارشناس مسائل منطقه به اهداف پشت پرده توطئه ضدایرانی نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اشاره و اظهار کرد: نتانیاهو که طرح خاورمیانه جدید را مطرح کرد می‌خواست مسیر جدیدی برای تجارت انتخاب شود و در این مسیر اسرائیل جای ایران را بگیرد و نقش پل ارتباطی بین غرب و شرق را بازی کند اما ۷ اکتبر تمام این معادلات را به هم ریخت و این نقشه که از مدت‌ها پیش برنامه‌ریزی شده‌بود، نقش برآب شد.

توقف طرح موسوم به «ابراهیم»، از نگاه ملک‌زاده دستاورد دیگر عملیات طوفان الاقصی بود؛ طرحی که در ادامه و مکمل طرح خاورمیانه جدید به شمار می‌رود. در طرح ابراهیم قرار بود که پروژه عادی‌سازی روابط کشورهای عربی و اسرائیل پیش برود اما طوفان الاقصی و کشتار بی‌رحمانه زنان و کودکان و فلسطینی در کنار نقض کنوانسیون‌های بین‌المللی از سوی رژیم باعث انزجار ملت‌های عربی و اسلامی از صهیونیست‌ها شد. بنابراین طرح ابراهیم نیز در جریان جنگ غزه به حاشیه رفت.

این عضو هیات علمی گروه سیاست پژوهشگاه، مخالفان داخلی کمک ایران به فلسطین را مورد خطاب قرار داد و تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران اگر خود قصد ایستادگی در برابر اجرای دو طرح مذکور را داشت، می بایست کلی هزینه می‌کرد اما این اتفاق پس از طوفان الاقصی رخ داده‌است. بنابراین حمایت ایران از مقاومت اگرچه در مسیر اسلامی است، در مسیر تامین منافع ملی ایران نیز هست.

این نشست علمی با طرح پرسش از سوی حاضران و پاسخ کارشناسان و صاحبنظران پایان یافت.