مقاومت ضرورتا جنگ نیست

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی- ترویجی با موضوع “الهیات مقاومت” شنبه ۶ آبانماه سال جاری توسط گروه کلام و الهیات معاصر پژوهشگاه به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

.این نشست علمی، با حضور و ارائه حجج اسلام و المسلمین سید سجاد ایزدهی، محمدباقر پورامینی و محمد کاشی‌زاده دنبال شد

گزیده سخنان حجت‌الاسلام دکتر سید سجاد ایزدهی را در ادامه می‌خوانید؛

بحث از مقاومت به بهانه این دو هفته‌ای که رژیم صهیونیستی به منطقه غزه حمله کرده و از هیچ جنایتی فروگذار نکرده است مطرح شده است و طبعا با محوریت الهیات مقاومت این بحث پی گرفته می‌شود. من بحثم را در چند سرفصل مطرح می‌کنم.

نکته اول اینکه ما از مقوله‌ای به نام الهیات مقاومت یاد می‌کنیم. الهیات مقاومت و خود مقاومت مقوله‌ای است که با جهاد، دفاع و مقولاتی از این قبیل متفاوت است یعنی باید موضوع مقاومت را تصور کنیم و بعد درباره آن صحبت کنیم. مقاومت ضرورتا جنگ نیست، ضرورتا به معنای جهاد نیست و حتی به معنای دفاع هم نیست. امروزه وقتی از جبهه مقاومت صحبت می‌کنیم فرض بر این است یک جبهه‌ای وجود دارد که آن جبهه عملا در مقام سلطه و نفوذ است و استکبار می‌ورزد و می‌خواهد منافع آن منطقه ضعیف را به تاراج ببرد و آن گروه نسبت به آن قوم مستکبر، برای حفظ هویت و بقای خودش ایجاد قوت می‌کند.

قدرت جمهوری اسلامی باعث شد منطقه از قدرت مسلط آمریکا و ناتو دربیاید و هماوردی کند و عملا منطقه مقاومت و گروه‌های مقاومت برای مقابله با سلطه روزافزون نظام سلطه است. طبعا مقاومت یک متعلقی دارد و باید بگوییم مقاومت نسبت به چه؟ بحث مقاومت و قدرت‌یابی و ایجاد قدرت از قدیم وجود داشت و به صورت خاص در حدود شصت سال گذشته که نظام‌های سلطه جهانی با محوریت نظم سرمایه‌داری شکل گرفت و کشورهای غربی استعمارگران جهان بودند، چه بسا نظام‌های شرقی این تلقی برایشان حاصل شد اینها نماد گروه‌های مستضعف هستند و باید بروند حق آنها را از نظام سرمایه‌داری بگیرند لذا منطقی برای مقاومت انتخاب کردند که مبتنی بر نظم مادی بود و این دو گروه هر دو نظم مادی و الحادی داشتند و عمدتا مبتنی بر فقدان خداوند بودند.

در سال‌های قبل از انقلاب که منافقین می‌خواستند با امپریالیسم مقابله کنند این باور برایشان حاصل شد که راه مبارزه با امپرپالیسم در منطق اسلام وجود ندارد لذا رسم مبارزه را بر اساس معیار سوسیالیستی انتخاب کردند. سوال این است که آیا مقاومت گونه اسلامی هم دارد؟ مرحوم امام بر چند نکته تاکید کرد و دکترین و نظریه مقاومت اسلامی را بنیان نهاد. بر اساس منطق امام مقاومت مقوله‌ای مبتنی بر معیارهای اسلامی است و اسلام می‌تواند مقاومت کند و قیام کند ولی معیارهای مشخصی دارد. امام نپذیرفت مردم با اسلحه قیام کنند و طبعا نظم مردم‌بنیاد که بعدها در کشورهای دیگر هم الگو واقع شد برگرفته از اندیشه حضرت امام بود که نشان داد محوریت مردم در مسئله مقاومت از اهمیت زیادی برخوردار است.