به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، کتاب بنیادهای سیاست خارجی امام خمینی(ره) اثر دکتر غلامعلی سلیمانی در گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه و توسط سازمان انتشارات به زیور طبع آراسته شد.
وقتی قرار است سیاست خارجی رهبرانی که انقلابهای بزرگی را رهبری کرده و تأثیرات زیادی در تحولات جهان معاصر بر جای گذاشتهاند، مورد بحث و بررسی قرارگیرد، پرسشهای بسیاری پیشروی محققان این عرصه قرار میگیرد. از جمله اینکه، با بهرهگیری از چه روشهایی میتوان چنین پژوهشی را به سرانجام روشنی رساند؟ چگونه میتوان بین حوزه نظری و واقعیتهای عینی و عملی سیاست خارجی چنین رهبرانی ارتباط برقرار کرد؟ نسبت نگرش جدید با نظریههای سیاست خارجی و روابط بینالملل موجود چیست؟ پاسخ به پرسشهای بنیادین فوق، رسالت اصلی این پژوهش را شکل میدهند. بیتردید انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی و سیاست خارجی جدید آن با آرمانها و اندیشههای حضرت امام پیوند ناگسستنی دارد. بنیانهای نگرش جدید حضرت امام خمینی بیش از اینکه با مفاهیم و نظریههای موجود در سیاست خارجی قابل تبیین باشد، به سرچشمه اصلی تفکرات ایشان یعنی باورهای دینی و مذهبی اتکا دارد. بنابراین خود به بنیاد یا چارچوب مفهومی و نظری مستقلی نیاز دارد. پژوهش پیش رو تلاشی از این منظر است، تا زوایه ورود جدیدی برای مطالعه اندیشههای حضرت امام در عرصه سیاست خارجی برای محققان این حوزه فراهم نماید.
در بخشی از مقدمه این اثر آمده است:
نظریههای سیاست خارجی بیشتر به ساختار توجه دارند، تا کارگزار. توجه به ساختار، بیشتر متاثر از حاکمیت جنگ سرد بر فضای جریانهای اصلی روابط بینالملل و سیاست خارجی است. تئوریهای کلانی همچون رئالیسم، رئالیسم ساختارگرا، نهادگرایی نئولیبرال و نظریه نظام جهانی سالیان متمادی در صدد توضیح تحولات مختلف سیاست خارجی و روابط بینالملل با تمرکز بر نقش ساختار بودند. فروپاشی ناگهانی فضای دو قطبی، شوک بزرگی به نظریههای ساختاری وارد کرد. به نظر میرسید عصر اینگونه نظریهها به دلیل آنکه ناتوانی در تبیین فروپاشی جنگ سرد نامیده میشد، به سر آمده است.
بنابراین میتوان گفت نظریههای سیاست خارجی در توجه به عوامل و عناصر داخلی، دچار خسّت هستند. به تعبیر مورگان و کیت نیلسون نگرش سیستمی دوران جنگ سرد، منجر به نادیده گرفتن نقش عوامل داخلی در سیاست خارجی شده است. استعاره واقعگرایان مبنی بر اینکه نظام بینالملل به منزله «میز بیلیارد» و دولت به منزله «توپ بیلیاردی» در میان توپهای دیگر که تنها با بررسی عوامل بیرونی و بدون توجه به محتویات خاص جعبه از قبیل سیاست داخلی و روانشناسی رهبران، امکان تخمین آن وجود دارد، مضمون اصلی نظریههای ساختارگرا را شکل میدهد.
برخلاف نظریههای ساختارگرا، به نظر می رسد برای مثال بسیاری از متغیرهای دخیل در پایان جنگ سرد بیش از هر چیز از عوامل و عناصر داخلی متاثر هستند، تا عوامل ساختاری. به تعبیر هادسن، پایان جنگ سرد یکبار دیگر نشان داد که توضیح یا پیشبینی تغییرات سیستمی به تنهایی با متغیرهای سطح سیستمی ممکن نیست. فهم شهودی ما از این حوادث با شاخصهای تحلیل سیاست خارجی بیشتر هماهنگ است؛ نقش کسانی از جمله «گورباچف»، «هاول»، «والسا»، فعالیتهای بازیگرانی از جمله کلیسای لوتری و جنبش سبز، نزاع بین بازیگران مختلف داخلی از جمله ارتش، حزب کمونیست، بوروکراتها و قسعلی هذا اهمیت به مراتب بیشتری داشتند؛ بنابراین نیاز به پیشرفتهای تازه در تئوری بازیگر خاص آشکار بود.
همانطور که از اشارات هادسن برمیآید، نیاز به یک بازبینی و تجدید نظر در نظریههای سیاست خارجی و روابط بینالملل بیش از پیش احساس میشد. بنابراین آثار کلاسیک «تحلیل سیاست خارجی» مربوط به اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ مورد توجه جدی قرارگرفت. از جمله این آثار میتوان سه تلاش بنیادین مطالعات تحلیل سیاست خارجی شامل «تصمیمگیری در سیاست خارجی به عنوان رویکردی در مطالعه سیاست بین الملل» اثر اسنایدر و همکاران در سال ۱۹۵۴؛ پیشتئوریها و تئوریهای سیاست خارجی جیمز روزنا و کتاب فرضیههای رابطه انسان – محیط درعرصه سیاست بینالملل، اثر هارولد و مارگارت اسپروت در ۱۹۵۶ را نام برد.
کتاب بنیادهای سیاست خارجی امام خمینی(ره) اثر دکتر غلامعلی سلیمانی، با قیمت ۲۲۵۰۰۰ تومان راهی بازار نشر شد.
علاقمندان جهت تهیه کتاب و یا اطلاعات تکمیلی میتوانند به وبگاه رسمی سازمان انتشارات پژوهشگاه به نشانی: www.poiict.ir مراجعه کنند.