زیارت اربعین نقطه شروع مهندسی آرمان تشکیل تمدن نوین اسلامی است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، هم‌اندیشی بین‌المللی «راهبردهای سیاسی گفتمان اربعین در عرصه بین‌الملل» صبح امروز، یکم شهریورماه ۱۴۰۲ به همت گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با همکاری خبرگزاری ایکنا، انجمن مطالعات سیاسی حوزه، اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، شبکه اینترنتی عبرات و کمیته فرهنگی اربعین به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.

این نشست علمی با حضور و ارائه حجج اسلام سیدسجاد ایزدهی، سیدکاظم سیدباقری و محمدعلی رنجبر و طلال عتریسی(لبنان)، ادریس هانی(‌مراکش)، عباس شمس الدین(‌عراق)، اندیشمندان و تحلیلگران حوزه بین‌الملل برگزار شد.

عباس شمس‌الدین، نویسنده و تحلیلگر عراقی طی سخنانی با اشاره به اندیشه‌های مالک بن نبی، از اندیشمندان تأثیرگذار و بزرگان جنبش اصلاح­‌گرایانه در جهان ­اسلام و الجزایر بر نقش اربعین در احیای تمدن نوین اسلامی سخن گفت.

مشروح سخنرانی عباس شمس‌الدین، اندیشمند عراقی در ادامه از نظر می‌گذرد:

به نام خداوند بخشنده و مهربان

سلام بر حسین(ع) و بر فرزندان حسین(ع) و بر پیروان حسین(ع).

مالک بن نبی، متفکر الجزایری در کتاب شگفت‌انگیز خود (شروط نهضت) برداشت خود را از شروط نهضت بیان کرده است. وی از شروط چرخه جاودانه، عناصر آن، هدایت آن، اصل اخلاقی آن و ذوق زیبایی شناختی آن در ساختن تمدن صحبت می‌کند.

ابن نبی در پایان کتاب با بیان اینکه  هر محصول تمدن تنها از ترکیب سه عامل انسان، زمین و زمان به دست می‌آید، گفت: هر محصول تمدنی در این ترکیب، تحلیلی کاربردی دارد. بر اساس این تحلیل از ساختار تمدن، ابن نبی نتیجه می‌گیرد که مسئله نهضت تمدنی با سه مسئله در هم تنیده مرتبط است: مسئله انسان، مسئله خاک (ماده) و مسئله زمان.

اولین مسئله از نظر ابن نبی این است که هر تمدنی با انسان آغاز می‌شود و در مورد ماده به هر مقدار و ارزشی که باشد  انبوهی از این ماده هم جز با استفاده صحیح از آن توسط یک انسان زنده نمی‌تواند تمدن ایجاد کند.

در اینجا ضرورت تغییر و تحول روانی پدیدار می‌شود تا انسان با اندیشه‌های خود و نه چیزهای مادی که در اختیار دارد، غنی شود.

در مورد خاک یا (مواد)، مشکل در اینجا به دلیل کمبود یا فراوانی مواد نیست، بلکه بیشتر به نحوه برخورد با آن بستگی دارد.

جایی که ابن نبی اشاره می‌کند که در قرن نوزدهم، وضعیت کشورها و مردمان با میزان کارخانه‌ها، ناوگان‌ها، توپخانه‌ها و معادن طلا و نقره آنها سنجیده می‌شد. با این حال، قرن بیستم شاهد تغییر کیفی در سنجش قدرت بودیم و این معیار دیگر عینی نبود، بلکه عقلانی بود.

در مورد سومین مسئله که زمان  است، می‌توان آن را این گونه توصیف کرد که زمان به عنوان مسیر روانی است که در جهان بی صدا می‌گذرد، به طوری که به آن توجه نمی‌شود و تمدن‌ها با غفلتشان آن را فراموش می‌کنند و تنها در صورتی که حادثه رخ دهد و زمان شرط لازم برای حفظ بقا، به دست آوردن مال یا نعمت‌های فناپذیر باشد، مردم صدای پایان‌های غم انگیز را می‌شنیدند.

ابن نبی به اندیشه هدایت اهمیت زیادی می‌دهد. وی می‌گفت: نتیجه تحقیق این است که موضوع هدایت فرد در سه بعد به عهده خود او است: اول: هدایت فرهنگ، دوم: هدایت کار و سوم: هدایت سرمایه؛ بنابراین، اندیشه هدایت برای فرد به معنای قدرتی در اصل و پایه و قوامی در راه رفتن، وحدتی در هدف و پرهیز از اتلاف وقت و تلاش است.

اگر بخواهیم الگوی ابن نبی را در راهپیمایی اربعین به عنوان یک عمل انسانی که ماده و زمانی دارد به کار ببریم، ممکن است به دید اولیه‌ای از امکان یافتن ایده یک نهضت جزئی اربعینی برسیم که نطفه یک پروژه جدید و احیای تمدن گسترده اسلامی خواهد ایجاد می‌کند.

با انسان شروع می‌کنیم: انسان در تمام اندیشه‌ها و نظریات نهضتی محور اصلی را دارد، زیرا او نطفه هر اصلاح و نهضتی است، از همین رو اندیشمندان و پیش از آنان پیامبران به اصلاح زمینه روح انسان و آماده‌سازی آن پرداختند تا به روحی تبدیل شود که خود جهت‌گیری ذاتی به سوی خیر و بیزاری طبیعی از بدی دارد.

اما برای یک انسان با وجود داشتن روح، کافی نیست تا یک انسان انقلابی و نهضتی باشد، همچنین برای اینکه او واقعاً صالح باشد کافی نیست که انسان باشد؛ چنین روحیه انقلابی باید بر چندین پایه بنا شود و جوامع هم به عنوان گروهی از مردم باید بر اصولی استوار باشند، این حدیث به رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت داده شده است که می‌فرماید مؤمن قوی بهتر از مؤمن ضعیف است.

در این حدیث ضعیف را مؤمن نامیده است، اما این ایمان، ایمانی شخصی است که اگر به تنهایی با خدای متعال راز و نیاز کند به درد او می‌خورد، اما مؤمن قوی علاوه بر ایمان شخصی، مؤمنی است که دغدغه جماعت را به دوش می‌کشد و مانند دراویش به این ایمان شخصی فردی قناعت نمی‌کند، پس او را می‌بینید در حالی که به حرف ظالم پاسخ می‌دهد و راه‌های نادرستی را که جوامع مؤمن به آن عادت کرده‌اند، اصلاح می‌کند و در برابر جریان‌های انحرافی و ظلم ایستادگی می‌کند، بدون اینکه از سرزنش سرزنشگری یا شمشیر ظالمی بیم داشته باشد.

در حدیث دیگری از رسول خدا(ص) آمده است که می‌فرماید: هر کس از شما بدی دید، با دستش آن را تغییر دهد و اگر نتوانست با زبانش و اگر نتوانست با دلش تغییر دهد.

این تأکید بر لزوم نیرومندی مؤمن، بیهوده بیان نشده است، زیرا پیامبر خدا بیهوده سخن نمی‌گوید. او صاحب آرمان نهضت برای نه تنها دوران خود بلکه برای همه دوران‌هایی است که پس از آن آمده است.

از این رو، پیامبر بر ایمان قوی که بر موضع حق پافشاری می‌کند، تأکید کرده است، زیرا آن را برای جامعه مسلمانان دارای اهمیت می‌دانست و  برعکس، اگر ویژگی اصلی مؤمن ضعف بود، شاهد جامعه‌ای مطیع و ذلیل بودیم که به هیچ هجمه‌ یا تعصب باطلی علیه خود پاسخ نمی‌داد و به  خیراتی که نماز و دعا برایش داشت اکتفا می‌کرد و میراث پیامبرش را به دست مفسدانی  می‌سپرد که بر منبرها بالا می‌روند و به میل خود سخنرانی می‌‌بافند و از مردم می‌خواهند مخالف با سیره رسول خدا و تعالیم و ارشاد او عمل کنند. این جامعه، جامعه‌ای است که ناگزیر به سمت زوال می‌رود و مغایر با هدف شریعت خاتم انبیاء است که بعد از آن دینی وجود ندارد.

و اگر بخواهیم تصور ابن نبی از ظرفیت‌های تمدن‌ساز را به این موضوع مرتبط کنیم که انسان اربعینی ارادتمند به امام حسین(ع) یکی از ارکان تمدن است، می‌گوییم: فرد ارادتمند به امام حسین(ع) که با حرم معصومین عجین است، خمیرمایه انسان متمدن و انقلابی است، زیرا استعدادهای کامل یک انسان تمدن‌ساز از دید ابن نبی را دارد، زیرا او مصداق مؤمن قوی است که از اعتقادات حسینی خود تحت هیچ شرایطی کوتاه نخواهد آمد. ما در طول تاریخ انسان‌هایی را دیده‌ایم که حتی با تحمل زندان‌ها و بازداشت‌ها از آرمان‌های خود دست نکشیده‌اند و  هیچ مانعی آنها را از حرکت در مسیر حسین(ع) بازنداشته است.

چنین انسانی با همه قدرت خود یک الگوی نظری و انقلابی دارد که دیگران ندارند و آن امام حسین(ع) است که در برابر ظلم ظالم ایستاد و خانواده، جان و مال خود را در این راه فدا کرد.

پس تصور کنید اگر قدرت عملی انسان حسینی را با قدرت نظری او جمع کنیم، یک رکن مهم نهضت تمدنی را تکمیل می‌کنیم. شخص ارادتمند به امام حسین(ع) با آنچه ذکر کردیم، آرزوی ارتباط با یک آرمان مقدس را دارد. این آرمانی است برای موجودی که به دلیل وجود رابطه‌ای بین او و هدفش به دنبال پیشرفت است، اگرچه جزئیات این رابطه روشن نیست، اما کافی است که او آن جهت‌گیری کلی را داشته باشد، چیزی که درباره هر اعتقاد دینی هم صحیح است که نیازی به شناخت همه جانبه از همه جزئیات آن نیست.

همچنین انسان ارادتمند به امام حسین(ع) موجودی تلاشگر است که از نظر مالی و اخلاقی تمام تلاش خود را می‌کند تا این ارتباط را حتی برای مدت محدودی در هر سال تداوم بخشد. او می‌تواند تمام تلاش و توانایی بدنی خود را برای تحمل شرایط طبیعی و مشکلات مادی و اقتصادی به کار گیرد تا به هدف خود برسد. او همچنین با توجه به آنچه در سنت به او وعده داده شده است قادر به دریافت آرامش و رحمت الهی است. همان طور که در روایت از امام صادق(ع) درباره زائران امام حسین(ع) آمده است: «پس رحم کن آن صورت‌ها را که آفتاب متغیر گردانیده است و رحم کن گونه‌های ایشان را که می‌گردانند و می‌سایند بر قبر امام حسین(ع).»

بنابراین، اگر انسان حسینی‌منش از فرصت اربعین بهره ببرد و از برکات و خیرات آن صیانت کند می‌تواند به درجات بالاتر انسانی برسد.

انسان اربعینی دارای انرژی قابل دوام و رشد برای دستیابی به اهداف خویش است به نحوی که برای دریافت حمایت‌های الهی بیشتر پس از پایان اربعین تلاش آگاهانه برای جهاد و تمهیدات خودجودش خود را به کار می‌بندد.

همچنین این مهم است که دایره زیارت اربعین گسترش یافته و فرقه‌ها و جریان‌های فکری مختلف که به دنبال برقراری حق و عدالت هستند و به دنبال انقلاب و نهضتی پس از نهضت امام حسین(ع) و اربعین هستند، دربرگیرد و انسان اربعینی باید برای تبلیغ آرمان‌های انقلابی امام حسین(ع) و اربعین برای مذاهب و طبقات مختلف اجتماعی تلاش کند تا بدین ترتیب جامعیت نهضت حسینی محقق شود.

از همین رو سخاوت فرد اربعینی نیز نباید در آنچه آثار آن را هر ساله می‌بینیم خلاصه شود یعنی نباید محدود به غذا، نوشیدنی و محل اسکان باشد بلکه باید مفهوم این سخاوت را به بخشش و گسترش فرهنگی اربعینی در همه فرهنگ‌هایی گسترش داد که قابل به پذیرش این فضیلت هستند.

در مورد ماده، نه به معنای لغوی آن، بلکه در یک بسط استعاری، مواد معنوی و مادی اربعین در کنار هم یک چارچوب دائمی و دوره‌ای برای تجهیز انسان اربعینی و تقویت توانایی او در ساختن نطفه یک تمدن را تشکیل می‌دهد حتی اگر موقت و محدود باشد، اما جای رشد، گسترش و توسعه مناسب داشته باشد.

ارزش معنوی فرد اربعینی زمانی به اوج خود می‌رسد که همه افراد اربعینی بر یک هدف و یک بینش جمع شوند به طوری که در آن همه اختلافات جانبی‌شان ذوب شده و بینش‌ها و دیدگاه‌هایشان در یک امر متحد شده باشد که آن حسین(ع) و نهضت اوست و هنگامی که آن اختلافات و شکاف‌ها در تشکیل آن جماعت بزرگ حل شود، یک عقل جمعی مثبت  و بی‌نظیری نزد آنها تشکیل می‌شود که قابلیت پیاده کردن آرمان  ایجاد تمدن بزرگ حسینی را دارد.

اگر بخواهیم یک شاهد شرعی بر سخنان خود بیاوریم تأکید خداوند متعال بر مظاهر حج و اجتماعات اسلامی مصداق بارز اهمیت گردهمایی و اتحاد برای انسان مؤمن است؛ چیزی که خداوند متعال آن را شعائر الله توصیف می‌کند و می‌فرماید کسانی که شعائر را گرامی بدارند، دل‌هایشان را قوی می‌کنند.

از همین رو کسی که دعوت خداوند متعال به حج و اجتماع هیئت‌ها از هر سو را اجابت کند این نشانه تقوای سالم و صحیح قلبی است و این تقوا خاستگاه مهمی برای حرکت به سمت آرمان نهضت است.

بر اهل دل و عقلاء پوشیده نیست که زیارت امام حسین(ع) از جمله شعائر است و البته از بزرگ‌ترین شعائر خداوند متعال است و مشمول همان شعائری است که در فرمان خداوند متعال در قرآن کریم آمده است. تأکید ائمه اطهار(ع) بر زیارت امام حسین(ع) و فضیلت آن و زیارت جمعی قبور ائمه از آن جهت است که آنها از قدرت روحی و روانی این زیارت جمعی برای پیوند خوردن با امام حسین(ع) که نماد انقلاب و نهضت تشکیل تمدن نوینی است باخبرند.

زیارت اربعین؛ بذر واقعی تشکیل تمدن نوین اسلامی

از همین رو نیاز شدیدی به تمرکز و بررسی دقیق تمام جزئیات این زیارت بزرگ وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که زیارت اربعین بذر واقعی تشکیل تمدن است نه اینکه تنها برای ابراز احساسات قوی دینی باشد بلکه این احساس به نقطه شروعی برای مهندسی آرمان تشکیل تمدن بزرگ تر تبدیل شود.

در مورد زمان: از نظر ابن نبی، زمان موجودی صامت و اعتباری است که با چشم مردم یا احساسات ظاهری آنها قابل رویت نیست، بنابراین همیشه آنها را غافل از آن می بینیم، روزها، ماه‌ها و سال‌ها بدون اینکه حرکتی کنند یا ارزش  زمان تلف شده در زندگیشان را احساس کنند می گذرد. آنها نمی دانند که هر ساعت و دقیقه‌ای از عمر آنها که بدون رسیدن دستاوردی می‌گذرد، ساعتی که آنها را دو برابر به عقب می‌کشاند  و مردم زمانی که عواقب این فاجعه بر سرشان خراب شود آن را درک می‌کنند و آن زمان قدر فرصت‌هایی را که بدون استفاده از آن برای خودشان و جامعه‌شان قدر دادند می‌دانند.

از همین رو انسان حسینی‌منش باید ارزش وقت را در زندگی مردم بداند و درک کند که زمان عامل اصلی برای نهضتی است که انتظار آن را می‌کشند. ابن نبی معتقد است که اهمیت ندادن به وقت به مسائلی تربیتی از دوران خردسالی مرتبط است، او معتقد است که فرد مسلمان باید از دوران خردسالی به فرزندان خود(جامعه کوچک خود) ارزش وقت را بیاموزد، برای مثال او را موظف کند که ظرف نیم ساعت یک وظیفه مشخص را انجام دهد یا شیوه‌های بسیاری دیگری را که می توان در این خصوص به کار برد.

ابن نبی معتقد است که ایده انجام یک کار در نیم ساعت زمان، عملاً تصور زمان را در ذهن اسلامی، یعنی در سبک زندگی جامعه و رفتار اعضای آن ثابت خواهد کرد و اگر این راه را در پیش بگیرد، هرگز وقتش را تلف نمی کند و میزان موفقیت‌ها و دستاوردهای ذهنی و عقلی، عملی و روانی ما زیاد می‌شود و این از نظر ابن نبی عین تمدن است.

در دین اسلام بر اهمیت استفاده از وقت و فرصت‌ها تأکید شده است از همین رو زمان‌هایی تعیین شده که در آن مؤمنان اگر از وقت و فرصت خود برای تقویت روح و ارتباط خود با خدا استفاده کنند، نفع خواهند برد نظیر اعیاد  یا ماه‌های رجب، شعبان و رمضان، محرم و سپس ماه صفر که مخصوص زیارت اربعین است و البته که دین حکمتی را در تعیین ایام و روزهای خاص برای عبادات و زیارات قرار داده است همان طور که در خصوص نماز هم همین گونه است خداوند متعال اوقات پنج گانه را برای نماز یومیه اختصاص داده است و همین نیز موید اهمیت زمان در دین اسلام است.

و اگر بخواهیم اندیشه ابن نبی را در مورد انسان حسینی منش پیاده کنیم انسان حسینی، باید از جامعه کوچک خود در خانواده خود شروع کند و به آنها غذای فکری بدهد تا ارزش زمان را در زندگی مردم و اتلاف وقت احساس کنند تا بدانند که از دست دادن زمان کاملا برابر با عقب ماندگی است سپس همین انسان حسینی منش از دایره کوچک خانواده به دایره بزرگ تری منتقل می‌شود که در آن در خصوص ارزش زمان در تحقق آرمان نهضت حسینی آگاهی‌سازی می‌کند.

اگر این انسان حسینی‌منش یک نفر باشد با پیوستن به آرمان نهضت حسینی طبیعتاً به گروه و جمع تبدیل می‌شود، چرا که وحدت‌طلبی و تشکیل اجتماع ویژگی خاص انسان حسینی‌منش است.

در خصوص اربعین امام حسین(ع) باید گفت اربعین از بسیاری جهات نمونه شگفت‌انگیز و بی‌نظیری از اندیشه بهره‌مندی از زمان و اتلاف نکردن آن است. ما در این ایام مبارک اربعین شاهد برپایی گردهمایی‌ها و همایش‌های بزرگی هستیم که به گوش میلیون‌ها نفر می‌رسد و بسیاری از آن حاوی سخنرانی‌های مهمی است که به افزایش آگاهی تمدنی کمک می‌کند.

با این وجود اگر بر این بسترها برای آموزش مردم در مورد اهمیت زمان و زمان سرمایه‌گذاری شود، برای ما یک آگاهی جمعی از این رکن مهم نهضت ایجاد خواهد شد و از سوی دیگر شاهدیم که انسان حسینی‌منش وقت خود را در این ایام مبارک اربعین تنظیم می‌کند تا هم به خدمت به مردم برسد و هم در سخنرانی‌ها و درس‌هایی که ویژه این ایام است، مشارکت داشته باشد.

ویدئوی سخنرانی عباس شمس‌الدین در هم‌اندیشی بین‌المللی «راهبردهای سیاسی گفتمان اربعین در عرصه بین‌الملل» را در ادامه مشاهده می‌کنید:

مشاهده فیلم