امام حسین(ع) می دیدندکه کرامت انسانی درحال از بین رفتن است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین سیدکاظم سیدباقری مدیر گروه سیاست پژوهشگاه در گفت وگو با شفقنا اظهار داشت: در صحنه کربلا دو جبهه ارزشی و ضد ارزشی مقابل هم قرار گرفتند. در جبهه ای که امام حسین (ع) حضور دارد، توجه به کرامت انسان بر اساس آیه ۷۰ سوره اسرا «ولقد کرّمنا بنی آدم» در محوریت قرار دارد و گفتمان و سامانه فکری که امام حسین (ع) در کربلا و روز عاشورا آن را رهبری می­ کند، مبتنی بر عزت و کرامت ذاتی انسان است.

وی افزود: اهمیت این امر برای آن است که امام حسین (ع) می بیند کرامت انسانی و احترام به حقوق انسان ها که همه تلاش رسول الله (ص) بوده است و کوشیده بود تا مسلمانان را از جاهلیت به سوی نور و معرفت هدایت کند، درحال از بین رفتن است و ارزشهایی که سالها برای آن تلاش کرده، از میان رفته و به جای آن ضدارزش ها، قدرت محوری و ثروت محوری جایگزین شده است. از اینجاست که امام حسین (ع) با شعار «هیهات مناالذلة» قیام خود را آغاز می کند تا با اهدای خون خود به همه انسان های آزاده در طول تاریخ بفهماند که کرامت انسان و ارزش محوری زندگی اجتماعی، با هیچ چیز  دیگر قابل معامله نیست و باید برای آن، همه تکاپو را انجام داد تا انسان پست و ذلیل نگردد لذا براساس همان شعار، حضرت این مطلب را خطاب به جبهه مقابل که جبهه زر و زور، رنگ و نیرنگ و قدرت و ثروت است بیان می کند: «آگاه باشید! آن فرزند نابکار مرا میان شمشیر و پستی و ذلت قرار داده است اما چه دور است ما خاندان رسول الله به ذلت و خواری تسلیم گردیم».

مدیر گروه سیاست پژوهشگاه تصریح کرد: قیام امام حسین (ع) برای احیای کرامت انسان و برای این است که به همگان در طول تاریخ یادآور شود که انسان نباید ارزشهای الهی و کرامت خود را فراموش کند. پس ایشان زندگی با ستمگران را چیزی جز مایه سرزنش و ملامت نمی داند و شهادت را سعادت و زندگی واقعی بیان می کند و فرمود: «فانی لا اری الموت الا سعادة». و باز فرمود: «والموت اولی من رکوب العار». اینچنین است که امام حسین (ع) قیام خود را با شعار عزت و عزت خواهی آغاز می کند.

وی «دنیازدگی» و «بی بصیرتی» را دو عاملی دانست که سبب شد حادثه عاشورا به وجود آید و سرانجام به حاکمیت اموی  و یزیدی مبتلا گردد، و ادامه داد: دنیازدگی مردم زمانه را از ارزشهای عالی و متعالی الهی غفلت زده کرده بود لذا مردمی که در مقابل لشکر امام حسین (ع) ایستادند، به ظاهر مسلمان و گاه قاری و حافظ قرآن بودند و با شعار «الله اکبر» به سوی خیام اهل بیت (ع) تیراندازی را آغاز کردند، اما مهمتر آنکه در آن ادعاهای گزاف مسلمانی، هیچگونه فهم و درک و بصیرتی وجود نداشت.

مدیر گروه سیاست پژوهشگاه افزود: ثروت و قدرت چشم آنان را کور و نابینا کرده بود، لذا آنها نور امام حسین (ع) را نمی بینند و صدای او را به گوش جان نمی شنوند. بصیرت حقیقی و فهم دقیق در آن دوره وجود نداشت و به تعبیر امام حسین (ع) «ِانَّ اَلنَّاسَ عَبِيدُ اَلدُّنْيَا وَ اَلدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَءِ قَلَّ اَلدَّيَّانُونَ.[تحف العقول : ۲۴۵.] همانا مردم دنياپرستند و دين از سر زبان آنها فراتر نرود و بر گرد دين بگردند تا آنجا كه زندگي شان را رو به راه سازد و چون در بوته آزمايش گرفتار شوند دينداران اندك گردند». لذا می بینیم مردم در دینداری شان، هم بصیرت نداشتند و هم دنیازده شده بودند و دین را برای منافع دنیوی خود می خواستند.

سیدباقری گفت: این دو عامل عمده و اساسی سبب می شود که ارزشهای الهی و کرامت انسانی و تلاش های پیامبر (ص) و ارزشهای قرآنی فراموش شود و جاه پرستی و قدرت پرستی، دنیازدگی و جهل و نادانی فراگیر شود و گروهی فریبکار دست به دست هم دهند و از آن شرایط آشفته بی بصیرتی و کج فهمی دین، سوء استفاده نموده و به زعم خود، جبهه حق را زمینگیر کنند غافل از آنکه هیچگاه نمی توان ارزش های الهی و انسانی را از بین برد هرچند در کوتاه مدت برخی بپندارند که پیروز شده ­اند.