تفاوت مسئله با موضوع، سؤال و مشکل

تفاوت مسئله با موضوع، سؤال و مشکل
نوشتاری از دکتر مهدی عباس زاده عضو هیأت علمی گروه معرفت‌شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

از معضلات اساسیِ پژوهش‌های علوم انسانی، گاه ادعای مسئله-محوری در عین خلط مسئله با موضوع یا سؤال یا مشکل است، لذا لازم به نظر می‌رسد تفاوت‌های مسئله با این امور تا حدی روشن شود:

الف. تفاوت مسئله (problem) و موضوع (subject)

  1. مسئله باید حل می‌شود، ولی به موضوع پرداخته می‌شود. این‌دو اقتضائات متفاوتی دارند. حل مسئله، پژوهش واقعی است و پرداختن به موضوع، گاه پژوهش تشریفاتی است.
  2. موضوع گاه عنوانی است کلی که یا مسائل مختلفی را دربرمی‌گیرد یا اصلاً ناظر به مسائل (به معنی واقعی کلمه) نیست. در صورت نخست، لازم است موضوع به مسائل مختلف تجزیه و در پژوهش، بر مسئله خاص یا چند مسئله مرتبط تمرکز شود. اما در صورت دوم، پژوهش طبعاً مسئله-محور نخواهد بود.
  3. پژوهش درباره موضوع معمولاً آسان‌تر از پژوهش درباره مسئله است؛ چون مسئله ابعاد تازه‌تر، جدی‌تر، هدفمندتر، خُردتر و گاه پیچیده‌تری دارد.
  4. ممکن است موضوع، درگیری ذهنی برای پژوهشگر ایجاد نکند، ولی مسئله (به معنی واقعی کلمه) همواره با دغدغه‌ و درگیری ذهنی همراه است.

تذکر: با این حال، موضوع گاه “چالش‌برانگیز” است (issue) و قابل مسئله‌پردازی و متعاقباً بررسی علمی در قالب مسائل است.

ب. تفاوت مسئله و سؤال (question)

  1. مسئله، باید حل می‌شود (از طریق پژوهش)، ولی سؤال یا پرسش باید پاسخ داده ‌شود (با رجوع به منابع یا مراجع دانش). این‌دو اقتضائات متفاوتی دارند و هریک فرآیند خاصی می‌طلبد.
  2. مسئله، مفهومی جامعه‌شناختی است که از سر علم و دانستن و آگاهانه برای دانشمندان در سطح دانش یا در سطح فرد-جامعه نگران‌کننده یا دغدغه‌آمیز است، ولی سؤال ممکن است مفهومی روان‌شناختی و صِرف پرسش از سر کنجکاوی و جهل باشد.
  3. مسئله عمدتاً هویتی جمعی دارد، ولی سؤال معمولاً هویتی فردی دارد.
  4. با این حال گاه در برخی دانش‌ها مسئله و سؤال بر هم منطبق است، به عبارتی این دانش‌ها لزوماً مسئله-محور نیستند، بلکه ممکن است گاه سؤال-محور باشند، مانند فلسفه. البته معتقدیم که در این قبیل دانش‌ها نیز مسئله-محوری اولویت دارد.

ج. تفاوت مسئله و مشکل (difficulty)

  1. مسئله حل می‌شود، ولی مشکل برطرف می‌شود. این‌دو اقتضائات متفاوتی دارند. در پژوهش، مسئله‌ای حل می‌شود تا مشکلِ متناظر آن برطرف شود.
  2. مسئله، مسئله است و قابل پژوهش، ولی مشکل صرفاً آنگاه که در دانش و نزد دانشمندان، مسئله‌پردازی (problematize) شود، تبدیل به مسئله و قابل پژوهش می‌گردد.
  3. مسئله در سطح دانش مطرح است، ولی مشکل در سطح فرد-جامعه، حاکمیت و ….
  4. مسئله معمولاً امری سوبژکتیو (subjective) است و در ذهن دانشمندان شکل می‌گیرد، ولی مشکل امری ابژکتیو (objective) و در افراد و جوامع انسانی وجود دارد.