به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام و المسلمین علیرضا قائمینیا، مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه، ۱۰ تیرماه در نشست علمی «هوش مصنوعی و علوم اجتماعی محاسباتی» با بیان اینکه این موضوع، بینارشتهای است که جهان اجتماعی را به کمک روشهای محاسباتی تحلیل میکند، گفت: جهان اجتماعی مدرن ویژگیهایی دارد که آن را از جهان اجتماعی سنتی متمایز میکند؛ یک ویژگی مهم وجود شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و واتساب و … است که اطلاعات گسترده اجتماعی در آن است و باید در تحلیل مسائل اجتماعی به آن توجه کنیم.
وی افزود: به عنوان مثال فرض کنید قرار است در مورد یک انتخابات اطلاعاتی به دست آوریم تا ببینیم که بخت چه کسی در انتخابات بیشتر است و از این رو ناچاریم به این شبکههای اجتماعی هم مراجعه کنیم تا نظر کاربران را بدانیم. در قدیم دانشمندان علوم اجتماعی مصاحبه میکردند و اطلاعات عینی از جامعه میگرفتند ولی امروزه باید اطلاعات از منابع از جمله شبکههای اجتماعی به دست آید.
مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه با بیان اینکه این اطلاعات باید طبقهبندی و دلالات آن حساب شود و علوم اجتماعی محاسباتی از همینجا شکل میگیرد، اظهار کرد: علوم انسانی امروزه باید ویژگی محاسباتی داشته باشد یعنی اطلاعاتی را که از منابع مختلف به دست میآورد پردازش و تحلیل کند. بنابراین علوم اجتماعی محاسباتی، بینرشتهای است و بین علوم اجتماعی و علوم محاسباتی و کامپیوتری تلفیق برقرار میکند.
وی با بیان اینکه دانشمند علوم اجتماعی باید علاوه بر کسب اطلاعات آنها را به شکلی ویژه بازپروری و پردازش کند، افزود: پس در این پارادایم ما هم با اطلاعات و هم پردازش آنها سر و کار داریم و یعنی اطلاعات هم باید در زمینه محتوا و هم روش مورد توجه قرار بگیرند و پردازش شوند.
بینارشتهای بودن علوم اجتماعی محاسباتی
قائمینیا با بیان اینکه علوم اجتماعی محاسباتی زمینه بینارشتهای است، اظهار کرد: دو نگرش نسبت به این علوم وجود دارد؛ برخی میگویند همان علوم سنتی هستند با این تفاوت که از روشهای جدید مانند استفاده از زبان کامپیوتر بهره میبرند که به نظر بنده این دیدگاه سطحی است زیرا پارادایم این علوم تفاوت کرده و روشن است این علوم متأثر از پیشرفتهایی هستند که در فاز اول علوم قرار دارند و همانطور که کامپیوتر کاری جز پردازش اطلاعات ندارد ذهن انسان هم پردازش اطلاعات دارد و علوم شناختی هم با پردازش اطلاعات اجتماعی سر و کار دارد.
مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه با بیان اینکه دست کم ما سه عامل را برای ظهور علوم اجتماعی محاسباتی میتوانیم به دست آوریم، افزود: اول سر کار داشتن یک دانشمند با اطلاعات وسیع و دادهها که از آن به کلاندادهها تعبیر میشود و آنقدر زیاد است که مجبور است از بین آنها انتخاب کند و ظهور کلاندادهها از عوامل مهم علوم اجتماعی محاسباتی است.
عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه افزود: عامل دیگر پیچیدگی روابط و پدیدههای اجتماعی است که از دو جهت قابل بحث است؛ اول اینکه جامعه از نظر هستیشناسی خیلی پیچیده است و دیگر اینکه معرفت به این پدیدهها دشوار و پیچیده است لذا پیچیدگی معرفتشناسی و هستیشناسی دارند و عامل دیگر هم وجود شبکههای اجتماعی متنوع است زیرا اطلاعاتی را به علوم اجتماعی میدهند و از آن اثر میپذیرند.
تغییر پارادایمی علوم اجتماعی محاسباتی
وی با بیان اینکه علوم اجتماعی محاسباتی، دارای پارادایم جدید هستند، تصریح کرد: علوم اجتماعی محاسباتی، جامعه را به صورت علوم اجتماعی انطباقی در نظر میگیرند. این سیستم دو مؤلفه دارد اول اینکه عواملی در درون سیستم است که تأثیر متقابل بر هم دارند و باید کنش متقابل اعضا در نظر گرفته شود و ویژگی دیگر آن تطبیقپذیری است و سیستم خودش را با تغییرات منطبق میکند و جامعه هم یک سیستم انطباقی است در حالی که در گذشته جامعه را یک سیستم تطبیقی در نظر نمیگرفتند.
وی افزود: مثال ساده این هم خانواده است که اولاً در معرض تغییرات بیشمار است افرادی به آن افزوده شده و شرایط اقتصادی و فرهنگی و … خانوادهها و سن آنها تغییر میکند ولی با وجود این تغییرات، خانوداه همیشه خودش را با سیستم جدید منطبق میکند و روابط بین افراد هم در طول زمان دچار تغییرات میشود و جامعه به این معنا یک سیستم انطباقی است و در این صورت بدیهی است باید از روش محاسباتی برای بررسی کنش متقابل افراد استفاده شود.
عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی و علوم شناختی پژوهشگاه با بیان اینکه در علوم اجتماعی محاسباتی میان سه سیستم فرق گذاشته میشود، اظهار کرد: یکی سیستمهای طبیعی مانند سیستمهایی که از اشیاء فیزیکی و طبیعی استفاده میکند؛ دوم سیستم بشری به عنوان سیستم تصمیمگیرنده و سوم سیستم هوشمند که توسط انسان طراحی و ساخته میشود که علوم اجتماعی محاسباتی به این سیستمها توجه دارد.
معرفتشناسی علوم اجتماعی محاسباتی
قائمینیا با تأکید بر اینکه این علوم مبتنی بر پارادایم محاسباتی هستند، اضافه کرد: علوم اجتماعی محاسباتی با فیزیک و نجوم محاسباتی و روانشناسی محاسباتی و … مواجه است و روز به روز به تعداد این علوم افزوده میشود و اساس آن را نوعی معرفتشناسی خاص دو مرحلهای شکل میدهد؛ یکی دادهکاوی است که دانشمند باید اطلاعاتی را بکاود و طبقهبندی کند و دیگری شبیهسازی اطلاعات است.
مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه تصریح کرد: در هواشناسی اطلاعات زیادی وجود دارد و براساس آن وضعیت هوای آینده را پیشبینی میکنند، این سیستم، محاسباتی است زیرا متغیرات زیادی در این زمنیه نقش دارند و دانشمند هواشناس باید از مجموعه اطلاعاتی که دارد وضعیت هوای موجود را شبیهسازی کرده و براساس آن پیشبینی کند؛ علوم محاسباتی از نظر معرفتشناسی این دو مرحله را دارند یعنی دادهکاوی و بعد پردازش و شبیهسازی آنها. یعنی دانشمند علوم اجتماعی از طریق اطلاعات به دست آورده از شبکههای اجتماعی، آنها را شبیهسازی میکند.
وی افزود: هوش مصنوعی در این علوم نقش بسیار زیادی دارد و صرفاً یک ابزار معرفتشناسی نیست؛ هوش مصنوعی دادهکاوی کرده و اطلاعات را به دست میآورد و آن را در زمینههای مختلف شبیهسازی میکند و به یک معنا مدل تفکر محاسباتی را نشان میدهد و ساختار تفکر محاسباتی بر اساس نحوه عملکرد هوش مصنوعی انجام میشود و از این جهت گزاف نیست که بگوییم هوش مصنوعی مهمترین ابزار معرفتشناختی علوم محاسباتی و ابزار معرفتشناسی عصر دیجیتال است، هر چند وقتی قدمی پیشتر بگذاریم، خواهیم دید که هوش مصنوعی مینیاتور ابزار محاسباتی و خودش حاصل تفکر محاسباتی است.
قائمینیا بیان کرد: هوش مصنوعی اطلاعات اجتماعی را کسب و طبقهبندی و دستهبندی و آن را پردازش میکند سپس به تحلیل این دادهها میپردازد و در نهایت مدلسازی فرایندهای اجتماعی را برعهده دارد.
پیشبینی رفتار افراد جامعه با هوش مصنوعی
وی گفت: مثلاً مشهورترین نوع مدلسازی، مدلهای عامل بنیاد هستند و این علوم به کمک هوش مصنوعی میتواند رفتارهای افراد و چه بسا بیشتر مردم را پیشبینی کند و بگوید فلان عامل اجتماعی در فلان شرایط چه رفتاری خواهد داشت؛ البته این علوم در آغاز راه هستند ولی با این وجود پیشبینیهای زیادی هم انجام دادهاند.
مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه اضافه کرد: اولین مشکل در این زمینه مسئله گواهی است یعنی بیشتر دیدگاههای شبکه اجتماعی باید به نحوی تأیید شوند؛ یعنی گاهی یک کاربر اجتماعی با هویت جعلی زیادی وارد یک شبکه میشود و یک مسئلهای را تأیید میکنند یعنی گاهی یک نفر به جای ۱۰ نفر نظر میدهد و مسیر دادههای اطلاعات اجتماعی را با خدشه مواجه میکند، البته راهکارهایی برای رفع این مسئله وجود دارد ولی به هر حال مشکلآفرین است.
قائمینیا بیان کرد: مثلاً طرفداران یک نامزد در انتخابات با هویتهای جعلی تلاش میکنند تا آراء یک نامزد را زیادتر از حد معمولی نشان دهند در حالی که حامیان واقعی آن نامزد این تعداد نیستند. مشکل دیگر سنجش اعتبار و وثاقت است و علوم اجتماعی محاسباتی چون براساس محاسبات است و احتمال خطا در آن وجود دارد. همچنین مشکل دیگر مسئله دسترسپذیری است؛ مثلاً یک محقق میخواهد از فیسبوک اطلاعات مرتبط با یک انتخابات را به دست آورد ولی این شبکهها عمدتاً اجازه دسترسی به محقق را نمیدهد و این اطلاعات در دسترس سرویسهای جاسوسی و امنیتی اطلاعاتی است لذا اطلاعاتی را که از این طریق به دست میآورند، اطلاعات ناقص است.
وی با بیان اینکه عدم تعین از دیگر مشکلات است، گفت: این به معنای نداشتن علت نیست بلکه کشف علت شکلگیری آنها دشوار است. البته روشهای محاسباتی یک راه حلهایی دارند. رجوع به هوش مصنوعی تا حدودی برای رفع این نقیصه است و بشر از طریق این هوش میخواهد به عدم تعین غلبه کند ولی در حقیقت نمیتواند این کار را انجام دهد لذا این مشکل دامنگیر علوم اجتماعی بوده و هست و نمیتوان آن را به صورت کامل حل کرد. علوم اجتماعی محاسباتی دامنه راهحل ها را محدود میکند.
قائمینیا با اشاره به نسبت میان علوم اجتماعی سنتی و علوم اجتماعی محاسباتی، تصریح کرد: علوم اجتماعی مدرن روشهای هرمنوتیک دارد و ما بدون هرمنوتیک نمیتوانیم علوم اجتماعی را بفهمیم لذا این علوم را فیزیکالیستی و پوزتیویستی میدانند؛ به نظر بنده این علوم دو روش دارند؛ اول روش انحصاری و کنارزدن روشهای متداول علوم اجتماعی و دوم اینکه این روش را در کنار آنها به کار بگیریم که به نظر بنده این روش دوم درست است، چون اقتضای عصر دیجتیال استفاده از روشهای محاسباتی است.