دکتر محمود مهام
عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
اولویتهای ج
پشت سرگذاردن سالهای اولیه گام دوم انقلاب در حالی است که سند ملی آمایش سرزمین مصوب شده و تغییرات زمانی-مکانی-فضایی، سرفصل «بازنگری» و بازبینیِ نقشهها را بهمثابه یک دستور کار فوری مطرح ساخته است. محوریت نقشهها از آن رو است که پیشران های عملیاتیِ اقدامات راهبردی و آینده نگرانه محسوب می شوند و با پویایی و تغییر نقشهها، تصمیمگیریها دگرگون میگردند. آمایش سرزمین، نیازمندی به پیریزی نقشهها و آشکارسازی اهمیت الگوهای خوانش تغییرات (نقشههای طبیعی و اجتماعی) را گوشزد میکند و بکار میبرد. تغییرات طبیعی و اجتماعی در مقیاسهای خرد و کلان؛ ملی و زیستکره موجب شدهاند بازنگری آمایشپایه(۱) نقشهها در گام دوم انقلاب به مثابه یک ضرورت حیاتی مطرح گردد. نقشه جامع علمی کشور نیز از این قاعده مستثنا نیست و بازنگری آن در همین چارچوب معنادار میشود. امید است از فرصت بازنگری نقشه جامع علمی کشور در گام دوم انقلاب به خوبی استفاده شود. روشن است که تحلیل مفصل سند در این فرصت امکانپذیر نیست اما در این راستا بهصورت کوتاه، «اولویتهای ج» نقشه جامع علمی کشور از میان اولویتهای سهگانه آن (الف، ب، ج) مورد توجه اجمالی قرار میگیرد.
در نقشه جامع علمی کشور به مثابه یک سند بالادستی، اولویتها و رویکردها به شرح زیر بیان شدهاند:
استخراج اولویتهای علم و فناوری کشور در سند حاضر حاصل ترکیب رویکردهای مزیتمحور، نیازمحور، مرزشکن و آیندهنگر است. بر این اساس و به منظور تحقق اولویتها، نوع پشتیبانی از آنها بسته به وضع موجود علوم و فناوریهای مرتبط و نوع توسعه کمی و تحول و ارتقای کیفی مورد نظر در طیف وسیعی از پشتیبانیهای فکری، مالی، قانونی، منابع انسانی و مدیریتی متغیر خواهد بود. برخی رویکردهای پشتیبانی از اولویتهای علم و فناوری عبارتند از:
– هدایت سرمایهگذاریها از طریق برنامههای پنجساله و بودجههای سالیانه و ردیفها و تسهیلات مالی متمرکز؛ – هدایت نظام آموزش برای تامین و جذب نیروهای نخبه و متخصص مورد نیاز در حوزههای اولویتدار؛ – اصلاح و ایجاد ساختارها و فرایندها، تنظیم و تدوین و تصویب سیاستها و ضوابط تشویقی خاص برای رشد سریع(میانبُر) در حوزههای اولویتدار.(نقشه جامع علمی کشور) |
«اولویتهای ج» در سه قسمت (در فناوری، در علوم پایه و کاربردی، در سلامت) دسته بندی و معرفی شدهاند که تفصیل آنها در سند (نقشه جامع علمی کشور) قابل مشاهده است. بازشناسی اهمیت و کاربست پیوند حوزههای طبیعی و اجتماعی در طراحی و اجرای نقشهها از یکسو و ضرورت تعامل مستمر و پیوستهی کلانحوزههای علمی (علوم اجتماعی و انسانی، فنی-مهندسی، علوم پزشکی و دامپزشکی) با یکدیگر در گام دوم انقلاب از سوی دیگر، روشن میسازند که بازنگری نقشه جامع علمی کشور در گرو کاربست رویکرد آمایش سرزمین به مثابه برنامهریزی بیوفیزیکی-اجتماعی در فرایند پویای تغییرات زمانی-مکانی-فضایی در مقیاسهای متداخل خرد و کلان؛ ملی و زیستکره میباشد. بنابراین، میتوان اولویتهای مذکور را از منظر چگونگی پیوندشناسیِ حوزههای طبیعی و اجتماعی و تعاملات همبستیِ کلانحوزههای علمی، مورد پرسشهای مرکب قرار داد. آنچه از متن نقشه و اولویتهای آن روشن میشود، نبود رویکرد آمایش سرزمینی در بیان «اولویتهای ج» است که به عنوان مثال توانسته فناوریهای بومی، بیوفیزیک، اقیانوسشناسی و علوم دریایی، تکتونیک و زمینشناسی مهندسی، جامعهشناسی زیستی، بهینهسازی الگوی کشت منطقهای، ایمنی غذایی و امنیت غذایی را در اولویت آخر(ج) از نظر «نحوه و میزان تخصیص منابع اعم از امور مالی و انسانی و توجه مدیران و مسئولان» (نقشه جامع علمی کشور) قرار دهد. دامنه این موارد بسی بیش از اینهاست که تاثیرات ترکیبی آنها بر الگو-روندهایِ علم و پژوهش در کشور و بر کشورشناسی و لذا چگونگی بارآوردن و بهرهبرداری از استعدادهای سرزمینی و الگوی مداخله در سرزمین، قابل تامل است. امید میرود در بازنگری نقشه جامع علمی کشور موارد اینچنینی با تعمق و جدیت پیگیری شوند.
پی نوشت:
- صرفاً به معنای فراوانی و توزیع جغرافیایی نیست. تقلیلگرایی در این زمینه خسارتهای جبرانناپذیر به بار میآورد.