به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از خبرگزاری ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیئت علمی گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه در نشست علمی «روش استکشاف عرفان اهل بیتی از کتاب و سنت» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با بیان اینکه سنت، قول و فعل و تقریر معصوم(ع) است، گفت: سنت در کنار آیات قرآن این ظرفیت را دارد که معارف عرفانی از آن استخراج شود و این امر هم از جهت معرفتی و تربیت سلوکی و سبک زندگی اسلامی و معنوی بسیار مهم است.
وی با تاکید بر اینکه عرفان اهل بیتی(ع) ریشه در قرآن و وحی و سنت دارد، افزود: مهمترین مطلب هم در این زمینه، روش اجتهاد جامع است، خود اجتهاد یک روش نیست ولی اجتهاد جامع شامل همه اصول و فروع دین و معارف عقلی و شهودی، اخلاقی و معنوی و تربیتی و شرعی میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: براساس آیه «نفر» یعنی آیه ۱۲۲ سوره توبه «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»، علامه طباطبایی و بسیاری از علما بر این مسئله تاکید کردهاند که دین در اینجا به معنای عام کلمه است و نه صرفا اجتهاد فقهی احکام شرعی و تفقه شناخت همه جانبه در اصول و فروع دین است که فقه اکبر و اوسط و اصغر را شامل میشود و در نتیجه همه احکام و معارف و حکم یدنی را شامل خواهد بود.
وی افزود: مراد ما هم از عرفان اهل بیتی(ع) عرفان در درون همه این مجموعه معارف دینی است و روش استخراج هم اجتهاد جامع است به عبارت دیگر مجتهد جامع میتواند عرفان اهل بیتی را استخراج کند و این کاری کارستان است و هر کسی نمیتواند موفق به درک و دریافت این معارف عرفانی شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: روش علمی ما روش ترکیبی متخذ از نقل، عقل و کشف است. در عقل و کشف تذکر این نکته لازم است که آیا عقل خودش به مثابه یک منبع میتواند به استخراج معارف بپردازد یعنی کاربست و کارآمدی عقل تا چه اندازه است؟ همچنین شهود در اینجا چه نقشی دارد؟ زیرا شهود عرفانی منبع عرفان مصطلح تاریخی است و عرفایی که به مقام شهود علم الیقینی و حق الیقینی رسیدند یافتههای عرفانی خودشان را تبدیل به دانش عرفان نظری عملی کردهاند مثلا فصوص الحکم ابن عربی از این مقوله است.
رودگر اظهار کرد: مراد از نقل هم آیات و احادیث و ادعیه است؛ لذا ما سه روش ترکیبی علمی و سه نوع مواجهه داریم؛ اولین مواجهه استنادی است یعنی بسیاری از آیات و احادیث و ادعیه ناطق به عرفان وحیانی هستند؛ این نکته خیلی مهم است. ما روایات و احادیث و فقراتی از فرمایشات داریم که از نظر ظاهری ناطق به عرفان وحیانی هستند مثلا آیات انتهایی سوره مبارکه حشر از آیه ۱۸ تا ۲۴ که به اسماء حسنای الهی پرداخته است؛ لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴿۲۲﴾ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۲۳﴾.
وی افزود: این آیات در درون خودشان معارف عرفانی و وحیانی را به ما معرفی کردهاند و ظاهر آیات گویاست یعنی آیات صامت نیستند تا استنطاقکنندهای بخواهد آن را استنطاق کند. امام خمینی(ره) در نامهای به حاج احمدآقا بالاترین دادههای عرفانی را براساس همین آیات مطرح کرده و فرمودند سطوح و لایههای عمیقتر در اینجا وجود دارد که مجال ورود نداشتهاند یا آیات ابتدایی سوره مبارکه حدید و طه. در آیات ابتدایی سوره طه به خصوص آیه هفتم و هشتم علامه طباطبایی بحث صور و نظام اسمایی را کلید زده است و آن را توسعه داده و تبیین کرده است و نظام اسمایی در مباحث عرفانی خیلی مهم است.
ذخیرههای اعجابآور عرفانی در قرآن
رودگر اضافه کرد: فرض کنید آیه ۱۱۵ سوره مبارکه بقره «وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» یا آیه ۲۴ سوره «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ». واجد مباحث عرفانی است حتی برخی مستشرقین با استناد به همین آیات گفتهاند ما در شگفت هستیم که مسلمین چنین آیاتی را میبینند و باز در جستوجوی ریشههای بیگانه برای عرفان اسلامی میروند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه ما ۵۰۰ آیه فقهی و احکامی داریم، اظهار کرد: آیا ما آیاتی که عرفان نظری و عملی و سلوکی را مطرح کند نداریم؟ به نظر بنده فراوان داریم و اگر موسوعهای از این آیات ایجاد شود آن وقت مسئله روشن خواهد شد که چه ظرفیتهایی وجود دارد. این آیات ظواهر و بواطنی دارند و باطن اول ظهر باطن دوم است و به همین ترتیب از ابتدا تا انتها نوعی رابطه دیالکتیکی بین ظاهر و باطن آیات وجود دارد.
وی اضافه کرد: علامه طباطبایی در المیزان به این مسئله پرداخته ونوعی نظام طولی بین ظواهر و بواطن قرآن تعریف کرده و مثالهایی آورده است از جمله لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم. علامه چند لایه و باطن را از همین آیه بیرون آورده است یعنی از شرک ظاهری شروع کرده و به شرک باطنی در انواع مختلف پرداخته است و همین طور الی ماشاءالله روایت با این مضامین داریم و خود ادعیه هم مانند مناجات شعبانیه و خمسه عشر و … میتوانند دستمایه قوی برای عرفان نظری و سلوکی و عملی به معنای تربیتی آن باشد.
کارگشایی فقه جامع
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: برخی مسائل هم اصطیادی است یعنی باید معارف عرفانی را از آیات و روایات صید کنیم و در برخی موارد هم استنباطی است و اینجا همان جایی است که فقاهت به معنای فقه جامع میتواند گرهگشا و کارگشا باشد. امام(ره) از آیتالله شاهآبادی این تقسیمبندی را نقل کردهاند یعنی قرآن صامت، ناطق و قرآن ساعی. از دل اجتهاد جامع، روشی تلفیقی و مواجهه سهگانه داریم که مستقل و با ترکیب با هم نقشآفرین هستند.
رودگر تصریح کرد: آیتالله جوادی آملی معتقدند که اجتهاد جامع در به دست آوردن نظر اسلام در هر معرفتی از جمله معارف عرفانی چهار مرحله دارد و این مراحل باید در روش اجتهادی جامع ملحوظ شود. از جمله اینکه ما در عرفان اهل بیتی دنبال عرفان اسلام هستیم، برای درک نظر اسلام هم ابتدا نیازمند فقه اکبر هستیم؛ مرحله دوم استفاده از روایات با استفاده از علم الحدیث، علم رجال و درایه و … است و باید تهافت روایات را حل کنیم.
وی تاکید کرد: به تعبیر امام رضا(ع) روایات هم ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و… دارد و در بحثهای روشی باید مورد دقت قرار بگیرد. در مرحله سوم محصول آیات و روایات باید جمعبندی شوند و مرحله چهارم این است که نظر اجتهادی اسلام را بیان کنیم.
رودگر بیان کرد: ما برای تولید عرفان اهل بیتی نیازمند یکسری پیشنیاز هستیم که به تعبیر علامه جوادی آملی شامل؛ علم الدراسه، علم الفراسه و علم الوراثه است؛ علم دراسه همین علومی چون ادبیات و معانی بیان و لغت و اصول و کلام و… و درس و بحث و کتابخانه است و علم فراست از باب هدیه نور الهی به قلب مؤمن است و علم وراثت هم از باب العلماء ورثة الانبیاء است و در علمالوارثة، فرد باید به مرگ اختیاری برسد یعنی فرد باید به مرگ ارادی برسد تا واقعا آن عالم ربانی شود تا بتواند معرفتی از پیامبر(ص) کسب کند.
شم فقاهت مهمتر از علم فقاهت
وی افزود: برای دریافت معارف عرفانی ما نیازمند فهم عرفانی و سلوکی هستیم. چطور یک فقیه باید دارای شم فقاهت باشد؛ زیرا هستند کسانی که علم فقه خوانده و کتاب نوشتند و تدریس دارند ولی شم فقهی ندارند کما اینکه کسانی داریم که علم سیاست خوانده و تدریس میکنند ولی شم سیاسی ندارند. شم سیاسی و فقهی چیزی فراتر از کسب یکسری علوم و دانشها است و در عرفان هم این مسئله صدق میکند وگرنه نخواهیم توانست از قرآن معارف عرفان نظری را به دست آوریم.
رودگر اضافه کرد: گاهی ما سؤالات عرفانی داریم و آن را به قرآن و روایات عرضه میکنیم و پاسخ آن را میتوان به دست آورد و برای این کار منطق دلالی هم داریم یعنی گاهی دلالت التزامی، گاهی دلالت تضامنی و … دارند که البته بیشتر دلالتهای التزامی بین مدنظر ما خواهد بود. البته گاهی غرض استخراج گزارههای منظومهای و گاهی تکگزاره عرفانی است که هرکدام اختصاصات خود را دارند و گاهی دنبال اجتهاد نظامساز هستیم یعنی قصد داریم نظام معرفتی عرفانی و سلوکی را استخراج کنیم که در این صورت احاطه بر آیات و روایات لازم است.