شهدای حوادث اخیر، شهدای تروریسم سایبر هستند

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی با موضوع “تحلیل معرفت‌ شناختی وجه سیاسی فضای مجازی” توسط گروه معرفت‌شناسی و علوم شناختی پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه یکم آبان‌ماه سال جاری در قم برگزار شد.

در ادامه گزارش کامل سخنرانی حجت الاسلام دکتر علیرضا قائمی نیا عضو هیأت علمی در این نشست علمی خدمتتان تقدیم می گردد:

صحبت های بنده در سه محور است:

  • کلیاتی راجع به فضای مجازی و اینترنت
  • ارائه نظریه سیاسی درباره ایترنت با توجه به ویژگی های فضای مجازی
  • آینده پژوهی وجه سیاسی اینترنت

آنچه در اوضاع کنونی بیشتر خودش را نشان داد، وجه سیاسی اینترنت و فضای مجازی بود.

اینترنت و فضای مجازی جز فناوری‌های عصر اطلاعات هستند. این فناوری‌ها به عنوان فناوری‌های دیجیتال، فناوری‌های معرفتی هستند و با تکنولوژی‌های دیگر متفاوت هستند. مثلا اینترنت با صنعت هواپیما قابل مقایسه نیستند؛ چراکه اینترنت معرفتی است. آخرین مرحله پیشرفت تکنولوژی در اینجا صورت گرفته است که وجه معرفتی دارد.

لایب‌نیتس در صدد تشکیل اجتماعی معرفتی بود. فضای مجازی به آن آرمان لایب‌نیتس جامعه عمل پوشاند. لازمه اجتماع معرفتی، انسان مجازی سعی است که در کل جهان امتداد یافته است. فضای مجازی، زیست جهان انسان جدید است.

ما با دو واقعیت واقعی و مجازی مواجه نیستیم. ما با یک هستی‌شناسی مسطح مواجه هستیم که مجازی و حقیقی در یکدیگر ادغام شده‌اند و یک هستی را برای ما شکل داده‌اند. منتهی در این دوره غلبه مجاز بر حقیقت است.

عالم فضای مجازی، مثال دیجیتال است. در گذشته دو سنخ مثال داشتیم: منفصل و متصل.  با ظهور ابزار دیجیتال، هستی‌هایی وجود دارد که صورت و اطلاعات هستند، اما ماده ارسطویی نیست. در حال حاضر مثال دیجیتال هست که در حال غلبه بر مثال متصل است.

فناوری‌های نوظهور ویژگی‌هایی دارد که عبارتند از: عدم ارتباط چهره به چهره، گستردگی جهانی، نامشخص بودن وسعت انسان سعی مجازی، اطلاعات دیجیتال پردازش شده به جای اطلاعات صحیح، وجود آبشار‌ها و سیلاب‌های اطلاعاتی که موجب تغییر فضای معرفتی است.

جیمز می‌گوید: «شایعه مثل سیل بنیان افکن است.» آبشارهای اطلاعاتی هم در فضای مجازی همینطور هستند. فضای مجازی، فضای بی‌پایانی است که کاربران نمی‌تواندد سبک و سنگین کنند، نمی‌توانند تک تک اطلاعات را ارزیابی کنند. آبشارها پیامدهای اجتماعی و سیاسی زیادی دارند.

در فضای مجازی با اطلاعات معنادار مواجه هستیم. اطلاعات معنادار هستند، در حالی که معرفت عبارت است از باور صادق موجه.

همچون  دو مرحله‌ای بودن فرایندهای علمی در پوزیتیویست‌ها، اطلاعات در عصر دیجیتال نیز دو لایه‌ای هستند که عبارتند از:

۱.داده‌هایی که وارد فضای مجازی می‌شوند.

۲.لایه پردازش داده‌ها: وقتی که اطلاعات پردازش غلیظ شوند، شبیه‌سازی رخ می‌دهد.

در فضای مجازی، داده‌هایی وارد می‌شوند که نه فقط انسان، بلکه موتورهای جستجوگر، شبکه‌های مجازی و … به تنظیم‌گری و پردازش می‌پردازند. ویکی‌پدیا، خبرگزاری‌ها و … در مسایل اجتماعی و سیاسی موثر هستند.

اینترنت منبع معرفتی و همچنین به ذهن انسان تبدیل شده است.

چالمرز و کلارک معتقد بودند که اینترنت بخشی از ذهن انسان می‌شود (وجه معرفتی ذهن و نه وجه هستی‌شناختی ذهن). همه فرایندهای شناختی را با اینها انجام می‌دهد. در پردازش اطلاعات، این پردازش با قرار دادن اطلاعات دروغ در قالب اطلاعات صادق انجام می‌شود و یا با اطلاعات افزوده و یا درون مجموع اطلاعات راست عرضه می‌شود.

امروزه انسان در عصر سایبر با مغالطات اطلاعاتی مواجه می‌شود و این امر آثار مختلف سیاسی همچون تاثیر در انتخابات دارد. کما اینکه در انتخابات آمریکا شاهد این مسئله بودیم. وقتی اوباما قرار بود انتخاب شود او را به عنوان یک سیاه‌پوست مسلمان معرفی کردند، در حالی که او مسلمان نبود.

 مغالطات موجب پاره پاره شدن عقلانیت است.

پردازش اطلاعات بصورت غلیظ منجر به شبیه‌سازی می‌شود. انسان در حال زندگی با شبیه‌سازی است. شبیه‌سازی غوطه ور شدن انسان بوده و حالت اقناعی دارد. تا جایی که در متن واقع حضور دارد.

علی‌رغم آنکه در اینترنت، اطلاعات همگانی و کالایی شده است –و این حُسن است- اما مشکل این است که شبیه‌سازی از لحاظ معرفتی مشکل‌ساز شده است.

مشکل بشر امروز، معرفت‌شناسی سایبر است. گلدمن با بسط معرفت‌شناسی اجتماعی در صدد حل مشکلات سایبر بود، اما به نظر بنده مشکلات معرفت‌شناسی سایبر با اینها حل نمی‌شود و باید کارهای بیشتری صورت گیرد. ما در معرفت‌شناسی سایبر با یک آشفتگی مواجه هستیم و برای همین بشر به مشکل بر می‌خورد.

در کتاب شبکه‌های خشم و امید، گفته شده که بهار عربی، اولین انقلاب شبکه‌های مجازی است.

نظریه سیاسی درباره اینترنت

مهم ترین نکته که در فضای مجازی اتفاق می‌افتد، نرم‌افزاری شدن و اجرایی شدن سیاست است. برای توضیح این استعاره باید گفت که اجرای برنامه و نرم‌افزارها در کامپیوتر، نیازمند  کاربر است. اما در فضای مجازی، صرفا اطلاعات سیاسی انتقال داده نمی‌شود، بلکه اطلاعات سیاسی در اذهان کاربر بارگذاری شده و بصورت اجرایی در می‌آید. مگر آنکه انسان التفات پیدا کند.

با اتصال کاربران به شبکه‌های مجازی، اطلاعات سیاسی به گونه‌ای پردازش می‌شود که به راحتی در اذهان کاربران نصب، بارگزاری و اجرایی می‌شود. در واقع فاصله اراده و گزینش خیلی کم می‌شود.

برای کسانی که توانایی معرفتی برای تمیز حق از باطل ندارند، این فایل‌ها بصورت خودکار اجرا می‌شود. این امر پیامدهای سیاسی دارد که عبارتند از: سیال شدن سیاست‌های منطقه‌ای، تشدید تعارضات سیاسی، پیدایش تروریسم سایبر، برجسته شدن ایدئولوژی‌های سیاسی که معرفت‌های مخربی هستند، امپریالیسم اطلاعاتی، تمامیت‌خواهی سایبر.

شهدای تروریسم سایبر

به نظر بنده، شهدای حوادث اخیر، شهدای تروریسم سایبر هستند.

همه کشورها حضور یکسان و فعالی در فضای سایبر ندارند و این امر موجب امپریالیسم اطلاعاتی شده است. این امر می‌تواند موجب وارونگی اطلاعات شود.

در نحوه تعامل با فضای سایبر باید دقت بیشتری شود. اگر قرار است فضای مجازی مورد بررسی قرار گیرد، همه نهادهای علمی و اجرایی بایدفعال باشند و اکتفای صرف به شورای عالی انقلاب فرهنگی کافی نیست. در این زمینه از مطالعات علمی و فرهنگی باید استفاده کرد. در غیر اینصورت تروریسم سایبر بیشتری اتفاق می‌افتد.

فیلترینگ راه حل موقت است و باید از تجارب کشورهای موفق در این زمینه استفاده کرد.

وجه سیاسی اینترنت موجب دخالت در عرصه‌های سیاسی کشورها می‌شود.

تمامیت‌خواهی سایبر

نکته دیگر تمامیت‌خواهی سایبر است. وقتی آبشارهای اطلاعاتی راه افتاد و اذهان تغییر کرد، کارهای شناختی ایجاد می‌شود و این امر موجب تمامیت‌خواهی سایبری است.

هانا آرنت می‌گوید: یکی از زمینه‌هایی که موجب تمامیت‌خواهی می‌شود، تبلیغات است.

تبلیغات از بندهای مهم عصر سایبر است.بازوی اصلی اجرایی شدن سیاست، تبلیغات است.

وجود سلبریتی‌ها، بازوی تبیلغاتی تروریسم سایبر هستند. صحبت‌های برخی سلبریتی‌ها با شهادت شهدا مرتبط بود و اینها باید مواخذه شوند.

برخی سلبریتی‌ها شخصیت‌های تهی‌ای هستند و صدا و سیما اینها را برجسته کرد.گاهی خودمان به تروریسم سایبر دامن می‌زنیم. باید مرز سیاست، هنر و علم از یکدیگر جدا شوند.

سیاست الگوریتمی اجرا شده است. اگر تمهیدات علمی و فرهنگی در این خصوص نشود، نتیجه عکس خواهد داد و دچار بحران‌های شدیدتری خواهیم شد.

ما با آبشارهای اطلاعاتی مواجه هستیم و هنوز معرفت‌شناسی مناسبی نداریم. با این برخورد و تعامل که با فضای سایبر داریم، نمی‌توان مشکل را حل کنیم.