اصول فقه و هرمنوتیک روششناختی اثر مسعود فیاضی
هرمنوتیستها به سه دسته روشی، روششناختی و فلسفی تقسیم میشوند. دسته اول و دوم مانند اصولیان و فقها معتقدند؛ علیرغم وجود فاصله زمانی قابل توجه بین زمان صدور و زمان تفسیر نص، فهم مراد مولف امکانپذیر است. در این راستا، هرمنوتیستهای روشی کوشیدهاند از دیدگاههای مختلف ابزارها و قواعد فهم و استنباط مراد مولف را بیان کنند. اما هرمنوتیستهای روششناختی مانند فریدریش شلایرماخر، تلاش کردهاند قبل از بیان ابزارها و قواعد مزبور، نظریه پشتیبان آنها که «نظریه فهم متن» خوانده میشود، را طراحی کرده و سپس به طراحی ابزارها و قواعد استنباط بپردازند. در این نظریه عوامل دخیل در فهم مراد مولف و منطق حاکم بر آنها مبتنی بر مبانی الاهیاتی و فلسفی خاص تبیین شده است. طبیعتا این تلاشها میتواند برای اصولیان و فقها نیز قابل توجه باشد. زیرا آنها نیز تلاش میکنند با وجود گذشت قرون متمادی از زمان صدور نصوص دینی، مراد شارع مقدس را از آنها اسنباط کنند. بر این اساس، در این کتاب با استفاده از روش تطبیقی تلاش شده است، نظرات اصولیان و هرمنوتیستهای روششناختی در فهم مراد مولف مقایسه شود و دلالتهای صحیح آن برای طراحی «نظریه فهم مراد شارع» در اصول فقه استخراج گردد.