دریچه عرفان وجودی تفسیر جدیدی از آیات و روایات به ما می‌دهد

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست علمی تخصصی با موضوع “عرفان وجودی و نسبت آن با کتاب و سنت” اول آبان‌ماه توسط گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه در قم برگزار شد.

حجت‌الاسلام دکتر علیرضا قائمی‌نیا عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی پژوهشگاه درباره چرایی پرداختن به این بحث، گفت: من از دهه ۸۰ به تحلیل معناشناسی آیات قرآن رو آورده‌ام؛ حسن معناشناسی این است که ذهن را از تئوری‌های فلسفی و متافیزیکی تخلیه کرده و عاری از آن، انسان را با متن مواجه می‌کند.

وی افزود: وقتی با روش معناشناسی به قرآن پرداختم، به مباحث وجودی منتقل شدم. گویا قرآن قصد دارد ما رابطه انسان با خدا و توحید را به نحوه دیگری ملاحظه کنیم و در این مسیر سراغ روایات و ادعیه مانند صحیفه رفتم و در آنجا هم با نوعی عرفان وجودی سر و کار داریم و برای تکمیل بحث، با یکی از دوستان، متن فصوص را تفسیر وجودی کردیم و نکات ابن عربی را از آن به دست آوردیم.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه ابن عربی در طول تاریخ تفسیر متافیزیکی شده و لایه وجودی عرفان او پنهان مانده است، اظهار کرد: ابن عربی قصد داشت فضای وجودی را بسط دهد ولی شاگردانش و افراد بعدی در قالب متافیزیکی و فلسفی آن را بسط دادند. بحث بنده این است که می‌توان به متون عرفانی، آیات و روایات نگاه جدیدی بیندازیم تا حدودی از حیطه مباحث متافیزیکی دور شویم و با گذر از این مباحث، نگاهی به کتاب و سنت بیندازیم.

وی تصریح کرد: به تدریج به این نکته ایمان پیدا کردم که لایه‌های وجودی کتاب و سنت غلیظ‌تر از لایه‌های وجودی است و آیات و روایات با زبان خاصی، فرمول‌های وجودی در اختیار ما قرار می‌دهد.

مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه اظهار کرد: در مباحث پدیدارشناسی بحث از حقیقت التفاتی است، سخن پدیدارشناسان این است که تفاوت حالات مادی با ذهنی در این است که حالات ذهنی به چیزی التفات دارند ولی حالات مادی این طور نیست. خواب دیدن، فکر کردن و … که حالات ذهنی دارند، روی به چیز می‌آورند و معطوف به چیزی هستند یعنی وجود انسان است که به سمت چیزی نشانه می‌رود.

وی با بیان اینکه ارتباط انسان با خدا ممکن است در ساحت حیث التفاتی ذهنی باشد یعنی خود انسان در متن این رابطه حضور ندارد، گفت: ممکن است رابطه انسان با خدا از حیث ارتباطی وجودی باشد. انسان جهت‌یافتگی وجودی در متن زندگی دارد و بدون جهت نیست و وجود خودش را با این جهت‌یافتگی پر می‌کند و فطرت را هم باید در این راستا ملاحظه کنیم، بنابراین با خداوند هم این دو رابطه وجود دارد.

عرفان رایج، متافیزیکی است

عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی پژوهشگاه با بیان اینکه عرفان رایج و مرسوم، بیشتر متافیزیکی است زیرا تمرکز آن عمدتاً بر حیث التفاطی متافیزیکی است. عرفان از ظهور وجود و تجلیّات وجود بحث می‌کند بنابراین بحث کاملاً یک حیث التفاتی ذهنی است؛ هر چند در فرازهای دیگری عرفان به مباحث وجودی هم ملتفت می‌شود. متافیزیک یک بحث خنثی نیست، متاقیزیک فعّال ما یشاء است و به جهت‌گیری‌های وجودی انسان سامان داده و آن را تنظیم می‌کند بنابراین لایه‌های وجودی عرفان تابع لایه‌های متافیزیکی است.

وی تصریح کرد: ما می‌توانیم دو مسیر متفاوت داشته باشیم، یعنی یک‌بار لایه وجودی را تابع متافیزیک کنیم و یک‌بار برعکس از لایه وجودی شروع کرده و سراغ لایه متافیزیکی برویم. مثلاً اگر در بحث انسان کامل از حیث وجودی شروع کنیم، شاید تفسیری متفاوت از متافیزیکی به دست آید؛ الان تفسیری که از انسان کامل در عرفان وجود دارد، کاملاً متافیزیکی است.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا با بیان اینکه عرفان وجودی را باید یک پروژه دید و نه یک ادعا و چند ادعا، اظهار کرد: مثلاً صحیفه سجادیه یک فضای کاملاً وجودی است چون دعا مربوط به جهت‌گیری وجودی انسان است. به نظر بنده، عرفان وجودی متفاوت از عرفان نظری و عملی و چیزی در حد وسط بین این‌هاست. از دل عرفان وجودی، عرفان عملی متفاوتی هم به وجود می‌آید.

سر و کار عرفان با ساحت حیات معنوی

وی گفت: عرفان با ساحت حیات معنوی انسان سر و کار دارد، مثلاً در اینکه انسان چگونه زندگی معنوی داشته باشد؛ این زندگی معنوی دو دسته فرمول برای خود دارد که یک دسته فرمول‌های متافیزیکی است که در عرفان نظری هم داریم. فرمول‌های وجودی از جهت‌یافتگی‌های وجودی انسان بحث می‌کند، بنابراین عرفان وجودی از عرفان متافیزیکی متفاوت است.

عضو هیأت علمی گروه معرفت شناسی پژوهشگاه با اشاره به تعبیر کانت مبنی بر اینکه «انسان موجودی مابعد الطبیعی است»، اضافه کرد: دو نوع متافیزیک داریم؛ یکی متافیزیک عالم هفتم که از ساحت زندگی انسان دور است و نوع دیگر، متافیزیکی که خودش را به ساحت زندگی نزدیک کرده و عرفان نظری یک ساحت متافیزیکی واقعاً بعید است و حتی برخی عرفای ما عرفان وجودی داشتند؛ مثلاً مرحوم میرزا جواد آقای ملکی، عارف وجودی است و در چارچوب فرمول‌های عرفان متافیزیکی پیش نمی‌رود.

وی بیان کرد: برخی ابتدا فصوص می‌خواندند و در کنار آن سیر و سلوک داشتند؛ واقعاً ما دو نوع عرفان وجودی و متافیزیکی داشته‌ایم و عرفان هم تا به یافته‌های وجودی نرسد، ارزش خود را از دست خواهد داد. در صحیفه بیان شده است: الهی لک وحدانیت العدد … ؛ استاد حسن‌زاده آملی در این باره آورده است در اینجا طوری باید تفسیر کنیم که نتیجه آن شود «وحدانیت خدا، وحدت عددی نیست».

خاصیت تقلیل‌گرایی عرفان وجودی

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا تصریح کرد: در اینجا تأکید می‌کنم عرفان متافیزیکی خاصیت تقلیل‌گرایی دارد، یعنی هر چیزی را که با عرفان نظری جور در نیاید طوری قیچی می‌کند که جور در بیاید. وقتی ما به این فراز صحیفه نگاه می‌کنیم، امام سجاد(ع) قبل از ورود به آن، تجارب خود را می‌گوید که ای خدا من دیدم کسانی می‌خواستند فردی را پایین ببرند ولی تو نمی‌خواستی و نتوانستند و عکس این را هم دیدم یعنی، امام در فضای وجودی سخن می‌گوید چون در فضای متافیزیکی در مقابل خدا کثرتی وجود ندارند و منحل می‌شوند و وحدت حقی حقیقیه حاکم است. در فضای وجودی آن چیزی که ظهور می‌کند، کثرت‌هاست و انسان در جهت‌یافتگی وجودی باید خدا را در لابلای کثرت‌ها بیابد.

وی با اشاره به آیه شریفه ۱۶۲ بقره «وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ »، گفت: علامه طباطبایی در اینجا کلمه واحد را تفسیر فلسفی کرده است، سپس سراغ روایاتی رفته که با این تفسیر فلسفی همخوان هستند؛ ابتدا بحث وحدت حقیقیه را مطرح کرده و در بحث روایی هم دسته‌ای از روایات در معنای «واحد» را آورده است؛ پرسش بنده این است که آیا آیه ناظر به فضای متافیزیکی است یا وجودی؟ دو شاهد وجود دارد که ناظر به فضای وجودی است؛ اولا کلمه «اله» که به متن زندگی مربوط است و به «کم» اضافه شده است. بنابراین در اینجا آیه را باید با تراز امام سجاد تفسیر کرد. در اینجا در مقام بحث از وحدت حقی حقیقیه نیست بلکه در مقام بیان رابطه وجودی و جهت‌یافتگی وجودی به سمت خداست.

مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه بیان کرد: فضای قرآنی سه دسته است؛ یک دسته کاملاً متافیزیکی، یک دسته وجودی و دسته‌ای تلفیقی هستند و برخی آیات فقط قابل تفسیر در هر کدام از این دسته‌هاست، انبیاء آمده‌اند تا روابط وجودی انسان را تبیین کنند و دنبال متافیزیک‌های عریض و طویل نبودند بلکه دنبال منافیزیک‌های نزدیک به زمین و روابط وجودی بودند و تفاوت ابن عربی و ملاصدرا با پیامبر(ص) در این است که ابن عربی ابتدا از متافیزیک عریض و طویل شروع کرده و عرفان وجودی را هم بیان می‌کنند ولی پیامبر(ص) از عرفان وجودی آغاز می‌کنند.

برپایی همایش عرفان اهل بیتی (ع)

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه و دبیر علمی همایش عرفان اهل بیتی(ع)، گفت: برای برگزاری این همایش تاکنون پنج پیش‌همایش برگزار شده و این نشست هم هجدهمین نشست مرتبط با همایش عرفان اهل بیتی(ع) است.

وی افزود: در این نشست با حضور آقای قائمی‌نیا، طرح ایشان با عنوان عرفان وجودی که در قبال عرفان متافیزیکی مصطلح بیان شده، شرح داده شد.