آموزه‌های کاربردی عرفان اهل بیتی استخراج شود

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نخستین هم‌اندیشی همایش عرفان اهل‌بیتی با موضوع “ماهیت، منطق و ضرورت عرفان اهل بیتی”، شنبه ۱۹ شهریور ماه جاری توسط گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه با همکاری ‌مجمع جهانی اهل بیت(ع)،‌ موسسه فرهنگی هنری تحقیقاتی پویندگان انوار توحید و موسسه فرهنگی هنری تعاملات الهیات دانان شیعه و کلیسای کاتولیک برگزار شد.

متن سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین علی شیروانی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه را در ادامه می خوانید:

عرفان اهل بیتی، تعینی از علم عرفان در دو بخش نظری و عملی است که مستفاد از سیره و سخن اهل بیت پیامبر علیهم السلام است و یا دست کم مخالف و معارض با آن نیست. برای کشف و عرضه این عرفان در دو بعد نظری و عملی، مهمترین منبع روایات ماثور از ائمه علیهم السلام است.

در مورد عنوان همایش معتقدم تعبیر عرفان شیعی بهتر از عرفان اهل بیتی(ع) است. باید به دلایل متعددی عرفان شیعی را نهادینه کنیم، از جمله این دلایل، مخالفت‌هایی است که در درون حوزه با عرفان می‌شود زیرا عرفان را منتسب به اهل تسنن و چهره‌های شاخص عرفان را از اهل سنت می‌دانند، لذا ما می‌توانیم با طرح عرفان شیعی و اهل بیتی این مخالفت‌ها را برطرف و حساسیت‌ها را کنیم. مثلا علامه طباطبایی به جای واژه عارف و صوفی، واژه اهل معرفت به کار میبردند. البته واژه صوفی نسبت به عارف حساسیت بیشتری ایجاد می‌کرد.

کسانی هستند که صد درصد آنچه را در عرفان ابن عربی آمده تایید می‌کنند و این دیدگاه را شاید بتوان به علامه حسن‌زاده آملی نیز منتسب کرد. وی چنین گرایشی داشت. از مرحوم قاضی نقل است که بعد از معصومین(ع) کامل‌تر از ابن عربی در عرفان نداریم و البته برخی دیگر از اساتید عرفان و بزرگان و حتی شاید علامه طباطبایی نگاهی اجتهادی و منتقدانه به اثار و مکتوبات وی دارند. این خیلی مهم است که ما در این همایش، تکلیف این نوع مباحث را روشن کنیم.

برخی دیگر حتی مطرح می‌کنند که آیا وقتی می‌خواهیم آموزه‌های عرفان شیعی را در حوزه نظری بگوییم چیزی متفاوت از مطالبی خواهد بود که قونوی گفته است؟ مثلا آیا علمای شیعه وحدت وجود و شهود او را قبول ندارند؟ پس باید تکلیف این مسئله هم روشن شود که وقتی می‌خواهیم عرفان شیعی را بیان کنیم روی نظرات کدام یک از بزرگان و یا کدام طیف از عرفا تاکید داریم.

ما سنت بسیار قوی در حوزه سلوک داریم که نمی‌توان به آن بی توجه بود، من پیشنهادی در این زمینه دارم و آن تهیه موسوعه‌ای (موسوعه عرفان در کتاب و سنت) در یک نظام منطقی و منتظم است و باید نصوصی را که ناظر به مباحث عرفانی است دسته‌بندی و تنظیم کنیم و در این صورت موسوعه ای مانند وسائل الشیعه در حوزه عرفان می‌تواند تالیف و تدوین شود.

پیشنهاد دیگر بنده تمرکز روی شخصیت‌هایی است که هم بُعد عرفانی و هم فقهی آنها مسلم است و در جامعه شیعه مقبولیت عام دارند کسانی مانند امام خمینی، علامه طباطبایی، آیت‌الله حسن‌زاده، آیت‌الله جوادی آملی و … و اینکه منظومه اندیشه عرفانی آنها هر کدام در مجموعه مستقلی تالیف شود، حتی می‌توان متن‌هایی درسی از این مجموعه ها استخراج و تدوین کرد تا در محیط‌های علمی با عنوان عرفان شیعه تدریس شود.

تک نگاره هایی درباره آرا و اندیشه های عرفانی امام خمینی، علامه طباطبایی، آیت الله شاه آبادی از معاصران و دیگر بزرگان عارف مسلک شیعه و از گذشتگان نوشته شود.

روایات اهل بیت(ع) مواد اصلی و اولیه ای هستند که کسانی مانند علامه طباطبایی مطالب عرفانی خود را از همین منابع گرفته‌اند. تاکید بنده ان است که کسی باید وارد این فضا شود که راه عرفان را تا حدودی پیموده باشد و حداقل سه خصوصیت را داشته باشند: ۱. شرایط عام اجتهاد ۲. طهارت نفس ۳. با وحدت عرفانی همدلی داشته باشد.

این نکته مورد بحث است که سخن از عرفان شیعی، سخن از عرفان موجود است یا عرفان مطلوب؟ برخی می‌گویند ما قصد داریم از عرفان مطلوب سخن بگوییم، ولی من معتقدم کسی باید عارف باشد تا بتواند عرفانی را از ابتدا تاسیس کند و عرفان مطلوب را ارائه دهد، بنابراین بهتر است از عرفان موجود شروع کنیم.

استخراج آموزه‌های کاربردی از مکتوبات غنی عرفای شیعه و پیرو اهل بیت(ع) برای جلب و جذب جوانان و عموم علاقمندان به معنویت دینی در جامعه لازم است. ما میراث معنوی غنی داریم ولی در عرضه ان ضعیف هستیم در حالی که می‌بینیم امروزه در کشور ما در سطح وسیعی کتابهایی در معرفی و ترویج معنویتهای غیر اصیل و غیر اسلامی در قالبهایی جذاب و کاربردی برای استفاده عمومی ترجمه یا تالیف و منتشر می شود و به خورد جوانان می‌دهند. انتشار وسیع این قبیل اثار نشان از نیاز فراوان جامعه به معنویت است و ما موظفیم این عطش را با آب زلال معنویت و عرفان اصیل برگرفته از سخنان و راهنماییهای اهل بیت علیهم السلام و عالمان راستین پیرو ایشان پاسخ گوییم.

پیشنهاد دیگر بنده پژوهش‌های مسئله محور در حوزه عرفان با تاکید بر آموزه های شیعی و ماثورات اهل بیت علیهم است هم در حوزه عرفان نظری و هم و حوزه عرفان عملی، مثلا از بررسی خود وحدت وجود و تقریرهای گوناگون آن گرفته تا مباحثی مانند معرفت نفس و حتی اموری مانند سماع و ذکر و نیاز به استاد سلوک و نحوه رابطه مرید و مراد.